حساسیت را از این نظر میگویم که این برنامه صبحها پخش میشود؛ زمانی که تاثیر زیادی بر مخاطب برنامه میگذارد و شروع روز بینندگان است.
شهیدیفرد درباره این ویژگی برنامه میگوید: «از این موضوع میترسم. میدانم حرفهایی که من و مجریها و کارشناسها میزنیم در کیفیت روز مخاطب چه تاثیری میگذارد و این نگرانم میکند. ما همه تلاشمان را میکنیم؛ با همین دانش و همین منابع مالیای که در اختیار داریم».
دوست معلمی دارم که الان مدتهای زیادی است که برای دیدن این برنامه با تاخیر به کلاسها میرود، شهیدیفرد هم داستان افرادی که با دیدن «مردم ایران سلام»، دیر سرکار رفتهاند را زیاد شنیده؛
«جراحی با برنامه تماس گرفت و گفت که برنامه را میدیده و به جراحیاش نرسیده یا آقای کارمندی نوشته بود که چون برنامه را میدیدم، یک سال دیر سر کار میرفتم و آخر از سر کار اخراج شدم. خب، من چه کار میتوانم بکنم؟ هر ساعتی که برنامه را پخش کنیم یک گروه آدم به کارشان نمیرسند. ما کاری که انجام میدهیم تقسیم کردن برنامه به بخشهای نیمساعته است - در حالی که بخشها ارتباط مفهومی هم داشته باشند و انسجام برنامه هم از دست نرود- ولی کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم».
به کلمه فکر میکنند
یکی از ویژگیهای برنامه مردم ایران سلام، حضور مجریها و کارشناسانی است که همهشان از چهرههای آشنا و محبوب تلویزیون هستند.
فرهاد آئیش، رامبد جوان، جهانگیر کوثری، محمدعلی اینانلو، شهاب مرادی، خسرو معتضد، منصور ضابطیان، جواد آتشافروز، دکتر شهرام یزدانی، اسماعیل میرفخرایی، برادران صفاریانپور و امیرحسین مدرس، مجریها یا کارشناسان بخشهای مختلف این برنامه هستند.
شهیدیفرد درباره ویژگی این آدمها و جمع کردنشان دور هم میگوید: «یک تیم حرفهای این برنامه را میسازند که تلویزیون را خوب میشناسند، ریتم برایشان موضوع مهمی است، درباره همه کلمههایی که میگویند فکر میکنند، برای کلمه احترام قائل هستند، به مذهبشان و کشورشان اعتقاد دارند، با هدف به تلویزیون آمدهاند و توانایی برقراری ارتباط از طریق تلویزیون را دارند و این تواناییای است که آدمهای کمی دارند و علاوه بر این در رشتهای که درباره آن صحبت میکنند، باسواد هستند، «آن» لازم را دارند، به مردم احترام میگذارند و حسی در بیننده ایجاد میکنند که مردم به آنها احترام می گذارند و این حسی است که در یک روز بهدست نمیآید؛ این حس در سیر زندگی به دست میآید».
او درباره نبودن مجری زن در مردم ایران سلام میگوید :«من اصلا به این فکر نمیکنم که مجری زن باشد یا مرد؛ ما به مجری یا کارشناسی احتیاج داریم با بعضی ویژگیهای خاص».
ندو! وقت داریم
شهیدیفرد در برنامه مردم ایران سلام اجرای موفقی دارد، از کلمههای سادهای استفاده میکند و جوری حرف میزند که همه مخاطبان بفهمند او چه میگوید، به مهمانهای برنامه احترام میگذارد، حرمتشان را حفظ میکند و هر روز 20 مهمان دعوت نمیکند که هی به مجریها و کارشناسها بگوید «بدو، وقتمان تمام شد».
«تجاهلالعارف» را هم خوب بلد است؛ وقتی یک کارشناس حرف میزند خودش را در موضع نادانی قرار میدهد و سؤالهایی را میپرسد که سؤال بینندگان است؛ «وقتی یک کارشناس را دعوت میکنم خودم درباره موضوع مطالعه میکنم چون قرار است سؤالهایی که برای مخاطب بهوجود میآید را بپرسم».
او از یک موضوع ناراحت است و گله میکند، آن هم کپیبرداری از مردم ایران سلام است؛ «اگر کپی بخشهای مختلف مردم ایران سلام را در دیگر برنامهها نمیدیدید، اگر ایده و اجرای مردم ایران سلام را در شبکههای دیگر نمیدیدید، اگر رعایت اخلاق حرفهای میشد، حتما برنامه عمر طولانیتری داشت».
مردم ایران سلام هر روز با یک مهمانی صبحانه تمام میشود؛ مجریها، کارشناسها و مهمانها با هم صبحانه میخورند و محمدرضا شهیدیفرد به دفتر تهیه برنامه میرود تا برای روزهای آینده برنامهریزی کند.