وی تاکنون در زمینه هنرهای تجسمی جوایز متعددی را به خود اختصاص داده است که از آن جمله میتوان به برنده جایزه اول چهارمین بینال تهران در سال 1344 اشاره کرد.
این مدرس دانشگاه بیش از 40 سال تجربه در کار تبلیغات دارد. کاتوزیان معتقد است جشنواره ملی طراحی گرافیک با رویکرد صادرات می تواند در شناسایی مفاهیم گرافیک تجاری و آشناسازی گرافیست های این حوزه با تولیدکنندگان موثر بوده و میان آنها و مردم و مسئولان ارتباط بیشتری به وجود بیاورد.
- چه تفاوتی میان گرافیک تجاری و غیر تجاری وجود دارد و اساسا گرافیک تجاری تا چه اندازه از هنر گرافیک بهره میبرد؟
- از نظر هنرمند فرقی بین گرافیک تجاری و غیر تجاری وجود ندارد، اما به محض آنکه وارد کار گرافیک تجاری میشویم با یک کار مسئولانه مواجه هستیم و در حقیقت هیچجای دنیا تبلیغات کار یک نفر نیست. همان طور که تمام اصول یک کار گرافیکی فرهنگی یا تجسمی باید رعایت شود، در گرافیک تجاری هم باید مورد توجه قرار گیرد تا کار مطلوبی بیرون بیاید.
در گرافیک تجاری محدودیتهایی وجود دارد که برای یک گرافیست مانند مسئله حل کردن است و باید این مسائل حل شود تا یک کار اصولی درست و نتیجه بخش بیرون بیاید.
- چه مسائلی باید حل شود تا گرافیک تجاری به یک کار اصولی و نتیجه بخش بدل شود؟
- اصولا گرافیک، هنری تجسمی است که باید پیام رسان باشد. در گرافیک تجاری برای انتقال پیام، باید اصولی رعایت شود که همان دانش تبلیغات است و دانش تبلیغات کار یک نفر نیست و یک کار گروهی است. در واقع قرار است این پیام به شکلی منتقل شود که ملکه ذهن مصرف کننده شود و برای صاحب کالا بابت هزینه؛ هر ریالی که میپردازد بازده مناسبی داشته باشد.
این مسئولیت خیلی بزرگی بوده و کاری حرفهای است. در دنیا آژانسهای تبلیغاتی موفق را یک تیم تشکیل میدهد که متشکل از کارگردان هنری است که به گرافیست میگوید چه کاری باید انجام دهد و ایده کلی را نیز او میدهد و همچنین به کار گرافیست برای آنکه از محدوده خواسته شده خارج نشود؛ نظارت میکند.
بالای سر این کارگردان هنری یک مدیر خلاقیت است. این مدیر خلاقیت در تجربههای قبلی نویسنده و یا طراح بوده است. حتی گاهی پیش آمده که این مدیر خلاقیت، عکاس و یا فیلمبردار هم بوده است.
وظیفه مدیر خلاقیت دادن آگاهی به کارگردان هنری است. او کسی است که در تمام جلسات انجام کار شرکت کرده و مدیر کالا به عنوان مشتری آژانس نیز با او در ارتباط است. همچنین مدیر خلاقیت با افراد بازاریاب و یا مارکتینگ در ارتباط است. آنها کسانی هستند که بازار و مخاطب کالا را میشناسند.
اصولا شما اگر مثل جارچیهای قدیم در خیابان راه بروید و جار بزنید تبلیغات موثر است اما زمانی که شما به عنوان یک مدیر کالا برای تبلیغات پول خرج میکنید باید خیلی دقیق باشید که مثلا مصرف کنندگان اصلی و فرعی شما چه کسانی هستند و بدانید که هزینه تبلیغات حتما باید بازده داشته باشد. متاسفانه در ایران تبلیغات حرفهای دیده نمیشود.
ما در ایران گرافیستهای خیلی با ذوقی داریم و خیلی خوشحالم که این حرفه را دوست دارند؛ و حتی کارهای قشنگی هم میکنند اما قشنگ نامربوط؛ قشنگی که تاثیر ندارد. شما به تیزرهای تلویزیونی نگاه کنید، کاملا بیربط هستند.
شما به تبلیغ بانکها نگاه کنید، اصلا خاطرتان هست که دیشب چه تبلیغی دیدهاید. 6 بانک باهم تبلیغ میکنند و گویندگان هر 6 تبلیغ یک نفر است و آن یک نفر هم با سبک خودش شعار میدهد. در کنار این سوژههایی را استفاده میکنند که اصلا معنی ندارد.
- شما ازجمله نقاشان مدرن کشور هستید. از آنجاکه در حرفه تبلیغات هم فعالیت میکنید، تا چه اندازه گرافیک تجاری را وابسته به هنر مدرن میدانید؟
- حتما هنر مدرن در طراحی گرافیک دخالت دارد و باید اینطور باشد. دنیا به وسیله ماهواره و تصاویر و مطالبی که میبینیم کوچک شده و خوب میدانیم که آنچه امروز ما اینجا میبینیم در دیگر نقاط دنیا هم دیده میشود و از طرفی تبلیغات، قسمتی از فرهنگ جامعه است.
اگر گروهی که کار تبلیغات انجام میدهند براساس دانشی این کار را انجام دهند و بخواهند پیامی را منتقل کنند، این پیام فرهنگ امروز ماست. درحال حاضر شما در یک آپارتمان صد متری همانقدر فضا دارید که یک نفر در کلن یا پاریس دارد. فرق زیادی ندارد.
شما در اینجا یک تلویزیون و یا جاروبرقی دارید و آن هم همینها را در خانهاش دارند. حتی شاید دکوراسیون خانهات همان شکلی را داشته باشد که یک نفر در لندن زندگی میکند. بنابراین به عقیده من طرحی که برای تبلیغات زده میشود باید امروزی باشد. حالا اگر اسمش را مدرن میگذارید، حتما همینطور است زیرا مدرن یعنی آنچه که امروز اتفاق میافتد. حالا در این کار هم نوآوری میشود. اگر نوآوری نشود کار کسالتآور خواهد شد. از طرفی طراح، نویسنده و خود محصول هم باید نوآوری داشته باشد.
- هر سرزمینی محصولات سنتی خاص خود را دارد که حتی شهرت جهانی نیز پیدا کردهاند. مثلا در ایران پسته و خرما و چندین محصول دیگر هستند که شهرت جهانی دارند. چه پیشنهادی برای بستهبندی محصولات سنتی دارید تا مشخص شود که این محصولات برای سرزمینی مثل ایران هستند؟
- پیشنهاد من این است که هندسه بسته بندی باید مدرن و کاربردی باشد. مثلا خرما بسته بندی مشکلی دارد و باید این اطمینان را بدهد که با دست چیده نشده است. از طرف دیگر آن لوگو و لوگو تایپ و لیبلی که روی بسته بندی مدرن میآید، باید ویژگیهای فلاش بک داشته باشد. باید مبین این موضوع باشد که سرزمین من کجاست.
شما وقتی به داستانهای قدیمی مثل هزارو یک شب بر میگردید میبینید که هیچوقت با یک فونت مدرن کلمه« پرشین» را نمینویسند، همیشه با یک فونتی مینویسند که تقریبا عربی است و خود این فونت به شما میگوید که این محصول مال کدام منطقه است.
بنابر این یک سری شخصیتهایی در فونت و نگارش و یا طراحی و رنگآمیزی وجود دارد که میتواند مصرف کننده را رهنمون سرزمینی کند که محصول از آنجا آمده است. میتواند بگوید که اینجا همان سرزمین هزار و یک شب است. این خرما یا پسته از همانجا آمده است. اما این موضوع هیچ ربطی به هندسه قوطی ندارد.
- قرار است در جشنواره ملی طراحی بسته بندی طرحهایی به نمایش گذاشته شود تا از میان آنها، شاید طرحهایی هم برای برخی محصولات سنتی بستهبندی انتخاب شود.
- حتما مجموعه کارهایی به نمایش گذاشته خواهد شد که در آن یکسری کارها بیشتر از بقیه کارها خواهد درخشید اما بستگی به این دارد که منتخبین چه کسانی باشند و بر چه اساسی انتخاب کنند. آیا براساس بازار انتخاب میکنند یا سلیقهای. یا انتخاب میکنند تا ببینند کدام یک گرافیست بهتری است.
در ترکیب هیات داوران چه کسانی هستند؛ نمایندگانی از انجمن گرافیستهاست یا از مارکتینگ هم در این هیات داوران حضور دارند. رشد صنعت صادرات ما نیازمند توجه به موضوع گرافیک و به تبع آن مارکتینگ و بسته بندی است.
گمان می کنم این جشنواره اگر به تمامی این ظرایف توجه داشته باشد، قابلیت شناسایی استعدادهای موجود درکشور را دارد. بدیهی است که جامعه فعال در این حوزه با همسو شدن با جریاناتی این چنین می تواند ظرفیتهای ما را به صورت کامل به خود ما نشان دهد و حرکتهای انجام شده را منسجم تر کند.