تأثیر حسی این اتفاق، اهل هنر را هم درگیر کرده است و آثار مختلفی با این مضمون در سنت هنری ایران خلق شده. اما آدم امروز شکلهای هنریاش تغییر پیدا کرده و قطعا واکنشاش به این اتفاق، شکلهای تازهتری را میطلبد.
دومین سوگواره پوسترهای عاشورایی اتفاقی هنری است که خلق اثر گرافیکی با این مضمون مذهبی را به فراخوان گذاشته است. آثار را گرافیستهایی چون قباد شیوا، علی وزیریان، مسعود نجابتی، حمید شریفی، کورش پارسانژاد و... داوری کردهاند.
در فراخوان سوگواره که در آن نام قباد شیوا هم بهعنوان داور آمده بود، اطلاعات کاملتری درباره رویکرد و نوع برخورد شرکتکنندگان با موضوع نیامده بود اما برگزارکنندگان در گفتوگوهایشان بر این نکته تاکید داشتند که پوسترهای تهیهشده توسط هنرمندان، باید بهنوعی عاشورا را از منظر هنر نشان دهند و در واقع بهنوعی با نمادها و نشانههای عاشورایی عجین شده باشند.
در بین کارها، آثار زیادی دیده میشد که حامل برخوردی شخصی با واقعه بود و بعضی دیگر از کارها هم نقشی کاربردی و عمومی داشتند و این قابلیت را نشان میدادند که بهعنوان پوستر در تیراژ بالا تکثیر شوند و در مکانها و ایام مذهبی از آنها استفاده شود. نمایشگاه «دومین سوگواره پوسترهای عاشورایی» در خانه هنرمندان و حوزه هنری برگزار شده و قرار است برگزیدگان آن در تاریخ 4بهمن، مشخص شوند. برگزارکننده این سوگواره، مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری بود.
خون روی دیوار
یک ایده و اجرای خوب. با دخل و تصرف هنرمندانه در عکسی از دیوار ظاهرا یک مسجد، این اثر بهثمر نشسته؛ هنرمندانه از این جهت که تغییرات بسیار نامحسوس انجام شدهاند؛ رنگ سرخ حسین و از طرفی نوشتههای بالایی که لیآت ماهرانه اثر را نشان میدهند. طراح این اثر یونس حامدیفر است.
چه شورش است
پر سرخ و سیاه دلالت برپروازی به خون نشسته میکند. اما فقط نقش نشانهای پر نیست که این پوستر را تأثیرگذار کرده؛ حرکت خطوط و رنگها به شکلی است که بر چشم ببینند، هجوم میآورد. انگار خبر از هنگامهای میدهد. طراح این اثر محمد درویش است.
تشنگی کودکانه
باز هم عطش. طراح، کودکانه، تصویر کودکان تشنه عاشورا را روایت کرده. راستی آیا کودکان کربلا تکلیفشان تنها تکرار مشق «آب! آب!» و «بابا آب» بود؟ نکته فقط اینجاست که این ایده اگر کمی اجرای قویتری داشت، تصویر کودکانه بر کل اثر غلبه نمیکرد. طراح این اثرحسین یوزباشی است.
سرها بریده بینی
برای اینکه به لایههای مختلف این پوستر برسیم، درنظر بگیرید که حروف حسین فقط با خط نستعلیق نوشته میشد. طراح از دوخت روی پارچه که از بافتههایی است که در مراسم محرم بهکار میرود، استفاده کرده. مرحله بعد هم برشی است که به کلمه حسین داده که هم شکل بصری تازهای به آن داده و هم به لحاظ معنایی، اثر را با مضمون عاشورا نزدیک کرده. طراح این اثرمجید زارع است.
یادگار خون سرو
درخت سرو برای ایرانیها نماد آزادگی است؛ درختی که به قول شاعر از بار تعلق آزاد است. تصویرسازی با خطوط در هنر ایرانی، سنتی طولانی دارد. در این اثر هم، حروف حسین، به درخت شکل دادهاند. به اینها رنگ قرمز را هم اضافه کنید تا به دلایل تأثیرگذاری این اثر نزدیکتر شوید. طراح این اثرهادی معزی است و جمله پوستر هم که باز مصراعی از محتشم کاشانی (با تغییر کلمه «پیکر» به « سرو» ) است.
دستها کم بودند
عاشورا را نمیتوان از این جمله جدا کرد؛ «آیا کسی هست که مرا یاری کند؟» طراح از نشانه آشنا و مذهبیِ دست استفاده کرده است؛ عنصری که شاید کمی تکراری بهنظر برسد؛ اما هنر او آنجاست که آن را بین تعدادی دست دیگر قرار داده که گرافیک امروزی دارند. این دولایه بودن همراه با جهتهای مختلف انگشتها، معنای جمله پایینی را بهخوبی انتقال داده است؛ چه کماند دستان موافق! طراح این اثرمحمدصابر شیخرضایی است.
مد شمشیر
عطش و عاشورا جداشدنی نیستند. پسزمینه سرخ این پوستر، همرنگ زمینه این واقعه است. شعر محتشم کاشانی هم را که بخوانید، تأثیر ترکیب حروف و رنگ و تصویر در این اثر بیشتر میشود؛ از آب هم مضایقه کردند کوفیان/ خوش داشتند حرمت مهمان کربلا. این پوستر اثرمحمد ربیعی است.
خوان کرم
مسیری که طراح برای رسیدن به عاشورا انتخاب کرده، بهنوع مراسم عاشورا برمیگردد. کافی بود کمی اجرای اثر، ناموفق میبود تا با ایدهای هدر رفته مواجه شویم. طراح این اثر رضا منجزی است.