زنان از یک سو تأثیرگذار در روند تغییر و رشد جامعهاند و از سوی دیگر، خود، متأثر از شرایط اجتماعی هستند که در آن زندگی میکنند و برکسی پوشیده نیست که ضرورت ایجاد و حفظ جامعهای سالم و پویا ایجاد هماهنگی و بسترسازی مناسب در این رابطه است.
در سالهای گذشته در برخی کشورها شاهد حضور فعال زنان در عرصه سیاست بودهایم؛ زنانی که نهتنها مانعی برای فعالیتشان وجود ندارد بلکه به راحتی در کنار نقش مادری خود و حضور در خانواده، به ایفای وظایف خود در جایگاه اجتماعیشان نیز میپردازند. بعضی از این زنان تا آخرین روزهای بارداری خود در سمتهای مهمی که دارند میمانند و بارداری و شیردهی و سایر امور کودک مانع از حضور آنها جهت فعالیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادیشان نمیشود.
چنانکه شاهد بودیم زنانی با سمت نمایندگی در پارلمان، حتی در مواردی به همراه فرزند شیرخوارشان در محل کار حاضر و انجام وظیفه میکنند و یا در سمتهای وزارت و حتی نخستوزیری تا آخرین روز بارداری در محل کار خود، عهده دار امور هستند. چنانچه این روزها نیز حضور نخستوزیر نیوزیلند همراه با نوزادش در جلسات سازمان ملل مورد توجه افکار عمومی و رسانهها قرار گرفته است.
باید خاطرنشان کرد که جوامع مختلف با توجه به فرهنگ و آداب و همچنین قوانین حاکم بر آن جامعه، دیدگاههای متفاوتی در این زمینه دارند. در کشورهایی شرایط برای حضور برابر زن و مرد در عرصه سیاست در پستهای کلیدی فراهم است و در مقابل در برخی دیگر همچنان، زنان در گیرودار استخدام برابر در بدو ورود به فعالیت اجتماعی هستند، چه رسد به پستهای کلیدی.
در کشورهای توسعه یافته، این باور وجود دارد که این جنسیت نیست که شایسته بودن زن یا مرد را برای تصدی مشاغل نشان میدهد بلکه میزان مشارکت و فعالیت ایشان است. از طرف دیگر مدیران زن نیز جهت حفظ جایگاهشان و همچنین جهت تقویت حضور زنان در جامعه، تلاش خود را بهکار میگیرند و هراسی از پذیرش مسئولیت بهخود راه نمیدهند.
در جامعه ما، بهرغم افزایش سطح سواد دختران و تحصیلات دانشگاهی ایشان اما شرایط برای حضور برابر با مردان فراهم نبوده است و بنابراین در پستهای حساس و کلیدی هم این برابری نهتنها وجود ندارد که به ندرت شاهد انتصاب زنان در سمتهای مدیریتی در سطح کلان هستیم. عوامل متعددی سبب ایجاد این وضعیت میشود؛
ازجمله اوضاع فرهنگی حاکم بر جامعه و اینکه مرد را نانآور تلقی و بار اقتصادی خانواده را بر دوش او میگذارد و دیگر اینکه کار خانه را وظیفه زن دانسته و مردان تمایلی به انجام حتی بخشی از آن را هم ندارند. همچنین با توجه به سطح سواد و مهارت زنان، برنامهریزی مناسب برای آنها وجود ندارد و....
اینکه زنان نیز از فرصت مساوی برای اشتغال و حقوق و مزایا و آموزشهای حرفهای برخوردار باشند و اینکه خدمات اجتماعی مثل تأسیس و توسعه تسهیلات مراقبت و نگهداری از کودک به خانواده ارائه شود تا والدین بتوانند تعهدات خانوادگی خود را با مسئولیتهای شغلی هماهنگ کنند و همچنین در ایام بارداری و شیردهی زنان مورد حمایت قرار گیرند بهنحوی که نگران ایجاد تزلزل در کارشان و همچنین خدشه در نقش مادری خود نداشته باشند،
نکات مهمی است که باید از سوی دولتها و مراجع تصمیمگیر مورد توجه قرار گیرد و بسترهای آن فراهم شود؛ این خدمات، میتواند کمک بسزایی جهت حضور فعال زنان در اجتماع باشد. در مقابل این نکات به اعتقاد من زنان نیز باید به راحتی و با اعتماد به نفس مشاغل حساس پیشنهادی را پذیرفته و به فعالیت و مشارکت اجتماعی خود ادامه دهند.
نظر شما