مثلاً ممکن است اول سال تحصیلی متوجه شویم که دبیر خوب ریاضیِ سال قبل از مدرسهی ما رفته و حالا کسی که قبلاً برخورد ناخوشایندی با او داشتهایم، دبیر ریاضی ما شده است؛ يا مثلاً بهدليل اثاثکشي ناچار مدرسهمان عوض شده باشد و ديگر دوستان قبلي را در مدرسه نبينيم يا...
ما در زندگي و بهويژه در روزهاي آغاز سال تحصيلي به توانمنديهايي نياز داريم که با كمك آنها خود را نيرومند کنيم تا در مواجهه با مسائل و مشكلات احتماليِ پيش رو بتوانيم درست تصميم بگيريم و درست رفتار كنيم.
ما بايد تابآوري را در خود تقويت كنيم و يادمان باشد كه تابآوري همان تحملكردن نيست.
در اين زمينه با «بصير مقدسيان»، معلم و پژوهشگر توانمنديهاي نوجوانان، به گفتوگو مينشينيم تا براي خوانندگان دوچرخه از تابآوري بگويد.
- نوجوانان در شروع سال تحصيلي جديد لازم است چه توانمنديهايي را در خود تقويت كنند؟ مخصوصاً كه بعضي از آنها ناچارند وارد فضاي آموزشي تازهاي شوند و در برخي موارد دچار تنش ميشوند.
اين دو حالت تغيير و تنش، دو مسئلهي متفاوت است، اما اشتراکي هم دارد. در هردو حالت بچهها احساس خوبي ندارند اگر از آنها بپرسي حالتان چهطور است و معمولاً جواب ميدهند که خوب نيستيم.
امسال باز هم با معلمي کلاس دارد که پارسال با او مشکل داشته و يا دوست و همکلاسي خوبش از مدرسه رفته و... در اين وضعيت، نوجوان بايد قابليت تابآوري خود را بالا ببرد. تابآوري موضوع مهمي است و نوجوانان در بسياري از لحظههاي زندگي به تابآوري نياز دارند.
- تابآوري چيست؟
منظور از تابآوري اين است که فرد در موقعيتهاي تنشزا، از ميدان در نرود و رشتهي زندگي از دستش بيرون نرود و عملکرد خودش را همچنان حفظ کند و البته نکتهي مهم اين است که نوجوانان مفهوم تابآوري را درک کنند.
- آيا تابآوري همان تحملكردن است؟
تابآوري به معناي تحملكردن نيست؛ اين نيست كه در وضعيت نامناسب قرار بگيريم و بگوييم همين است که هست.
تحملكردن به معناي قورباغهي پخته است که قورباغه را در ظرف آبي روي گاز ميگذارند و نمنم دماي آب بالا ميرود و قورباغه در همان شرايط ميماند و در آب ميپزد؛ اما اگر او را در آبجوش ميانداختيد بالا ميپريد و نجات پيدا ميكرد. اين همان تحملکردن است که با تابآوري متفاوت است، اگر تحمل کنيم ميشويم قورباغهي پخته.
تابآوري اين است: من هدفي در ذهن دارم، براي هدفم تلاش ميکنم. در مدرسه درس ميخوانم که موفق باشم يا رابطهام با دوستانم برايم مهم است، دوست دارم انسان اجتماعي و شادي باشم و هر هدف ديگري... حالا مانعي بر سر اين راه پديد آمده، من نبايد عملکردم را تغيير بدهم و منفعل بشوم، بلكه بايد همان کار و رفتاري را انجام بدهم که اگر حالم بد نبود، انجام ميدادم. اگر حالم خوب بود درس ميخواندم، با دوستانم حرف ميزدم و... حالا که حالم بد است، همان رفتارها را ادامه بدهم تا احساسات منفي نتوانند سد راه من شوند. اين تابآوري است.
- آيا فرمول و تكنيك خاصي براي بالا بردن تابآوري وجود دارد؟
اين يکي از بزرگترين موضوعاتي است که در حوزهي آموزش و پرورش روي آن کار و تحقيق ميشود.
دنيا درگير جنگ و نوساناتي است که حال آدمها را خراب ميکند، آدمها بايد در اين حال خراب، زندگي را ادامه بدهند. تا به حال مدلهاي گوناگوني ارائه شده است و روانشناسان مثبتنگر و روانشناسان کلاسيک در اينباره نظرهايي دادهاند، اما در نهايت دو مورد را که عملياتيتر و کاربرديترند، براي شما ميگويم.
مورد اول «روابط» است. وقتي روابط عميق و با کيفيت و صميمي با افرادي داشته باشيد كه البته هرچه تعدادشان بيشتر باشد بهتر است، اما عمق و کيفيت دوستي خيلي مهم است. چون اگر دوستان زيادي داشته باشم اما با يک نفر هم دوستي عميق نداشته باشم، بيفايده است و منجر به تابآوري نميشود.
اما رابطهي عميق با خانواده، دوستان و اقوام و... نشان ميدهد که تابآوري دارم. افرادي كه در کوه، صعود سخت دارند، با تيم ميروند. ممكن است در کل مسير هيچ جايي نياز به کسي پيدا نکنند، اما همين همراهي روحيهشان را براي مقابله با سختيها بالا ميبرد و انعطافپذيريشان را افزايش ميدهد.
مورد دوم هيجانهاي مثبت هستند به معني هر آن چيزي که براي ما خوشايند است، اما نه به معناي لذتهاي جسماني، چون مثلاً وقتي شما غذاي خيلي خوبي ميخوريد اين برايتان هيجان مثبت ندارد.
اثري که هيجان مثبت ميگذارد و ما را تابآور ميکند، با خوردن غذاي خوب به دست نميآيد! هيجان مثبت به معني حالتهاي خوشايندي است که تجربه ميکنيم و احساس مانايي دارد. مثلاً فيلمي ميبينيد که پرداخت و داستانش خوب است و معاني خوبي دارد، کلي خلاقيت به ذهن شما ميرساند و ميتوانيد ساعتها دربارهي آن صحبت کنيد.
وقتي نسبت هيجان مثبت به منفي بالا برود، تابآوري و شکوفايي بيشتر ميشود. وقتي هيجان مثبت مثل آگاهبودن، غرور، شگفتي، اميد و مهرورزي زياد شد، تابآوري بيشتر ميشود.
- و در آخر...
تابآوري بسيار گسترده است براي اينکه ابزاري است براي زندگي خوب؛ اما همين تابآوري محصول فرآيندهايي است كه از سبک زندگي فرد و آنچه که در زندگي ياد گرفته، نشئت ميگيرد.
با اينحال تا مدت زيادي در دنياي روانشناسي ميگفتند كه هيجانها زودگذرند و ما بايد دربارهي احساسهاي پايدار صحبت كنيم، اما نظريههاي جديد روانشناسي ميگويند كه درست است اين هيجان زود ميگذرد، اما اثرش باقي ميماند.
نظر شما