شرق و غرب تهران در قرق زمینهای کشاورزی و صیفیکاری بود و هر روز از دولاب و بریانک کرورکرور سبزی تازه، خیار، گوجهفرنگی، کدو مسمایی، بادمجان، سیبزمینی، شلغم، هویج، کاهو و... بار الاغ و قاطر میشد و به شهر میآمد. در این میانآبادیهای شمالی پایتخت هم بیکار نمینشستند و هر روز میوههایشان را به پایتخت میفرستادند.
سیب شمیران، گیلاس لواسان، خرمالوی کن، زالزالک ونک، انار قلهک و میوههای نوبری مثل توت، شاتوت، انجیر، هلو، گلابی و حتی پرتقال و نارنج هم محصولآبادیهای شمال شهر تهران بود؛آبادیهایی که امروز هرکدام به محلهای اعیاننشین و لاکچری تبدیل شده و حالا کمتر کسی میداند روزی روزگاری در سعادتآباد، ونک، دروس، دارآباد، دزاشیب و... تا چشم کار میکرد باغ میوه، زمین کاشت سبزی و صیفی و گندمزار و بنفشهزار بود.
در این گزارش سری به محلههای لاکچری امروز پایتخت زدهایم و از پس توضیحات تهرانشناسان و پژوهشگران تهران قدیم نگاهی به گذشته نه چندان دور این محلهها انداختهایم. گذشتهای پر از عطر سیب، انعکاس نور خورشید در خوشههای طلایی گندم و زیبایی بیحد و حصر دشت بنفشهها.
تهران سالهای دور شهری بود با حصارهای ناصری که از شمال به خیابان امیرکبیر، از شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان وحدت و از جنوب به خیابان مولوی امروزی محدود میشد. اما با روی کارآمدن ناصرالدین شاه قاجار پایتخت از هر طرف کش آمد و از شمال به خیابان انقلاب، از شرق به خیابان 17 شهریور، از غرب به خیابان کارگر و از جنوب به خیابان شوش رسید.
«علیرضا زمانی» تهرانشناس درباره این توسعه در دوره ناصری و اهمیت پیدا کردن اراضی بالادست تهران میگوید: «در زمان ناصرالدین شاه قاجار هزار و 800متر از اراضی شمالی و هزارمتر از اراضی شرقی، غربی و جنوبی به تهران اضافه شد. اگرچه این توسعه در 4طرف پایتخت اتفاق افتاد اما بیشترین توسعه شهر از سمت شمال بود؛ جایی که به واسطه آب و هوای خوبی که داشت به منطقه ییلاقی شاهان قاجار تبدیل شد.»
اما اینکه چطورآبادیهای بالادست تهران به یکباره به محلههای لاکچری و اعیاننشین امروزی تهران تبدیل شدند سؤالی است که «حمید ناصری» تهرانپژوه به آن پاسخ میدهد: «هوای تهران تعریف چندانی نداشت. بهویژه در تابستانها تحمل هوای گرم و خشک شهر واقعاً سخت میشد. به همین دلیل شاهان قاجار یکییکی راه اراضی بالادست تهران را در پیش میگرفتند و برای خود قصر و کاخ میساختند. نخستین کاخ سلطنتی در زمان محمدشاه قاجار در محدوده زعفرانیه ساخته شد.
بعد از آن نیز ناصرالدین شاه کاخ صاحبقرانیه را در نیاوران و کاخ سلطنتآباد را در انتهای پاسداران بنا کرد. همین توجه شاهان قاجاری به شمال شهر تهران باعث شد تا به مرور درباریها و اعیان و اشراف هم در نزدیکی کاخها برای خود خانه و کاشانهای بنا کنند؛ از جمله خلیل ثقفی (اعلمالدوله)، نخستین شهردار تهران که دقیقاً روبهروی کاخ صاحبقرانیه برای باغچه و خانهای ویلایی دست و پا کرد و اختیارالملک که مالک زمینهای اختیاریه بود. همین حضور درباریها و افراد سرشناس در شمال شهر تهران باعث شد تا جرقه تبدیل باغها، گندمزارها و زمینهای سبزی و صیفی شمال تهران به محلههای لاکچری و اعیاننشین امروز زده شود.»
- از سیب تجریش تا زالزالک ونک
و اما بشنوید از حال و روز اراضی بالادست پایتخت در روزهایی که هنوز تب ساختوساز در آنها بالا نگرفته بود. در سالهایی که حدود و ثغور تهران با دروازههایش مشخص میشد تمام محدوده شمالی خیابان انقلاب فعلی باغ بود. در آن روزها به تمام مناطق بالایی شهر تهران که شامل مناطق یک، 2 و 3، بخش زیادی از مناطق 4 و 5 امروزی میشد «قصران» میگفتند که این منطقه 33پارچهآبادی داشت.
قلهک، سوهانک، ازگل، تجریش، دروس، سعادتآباد، ونک و... همه جزوآبادیهای منطقه قصران بودند که بیشترین دلیل شهرتشان درختان میوهشان بود. «نصرالله حدادی» پژوهشگر تهران قدیم هم در اینباره میگوید: «تجریش با درختان سیب شناخته میشد و لواسان با باغهای گیلاسش. گردو، انار، خرمالو و انگور هم از دیگر میوههای تهران بود که بیشتر در اراضی شمالی پایتخت به ثمر میرسید.»
زمانی، تهرانشناس هم با بیان این مطلب که بهترین انجیر، هلو، گلابی، خرمالو، شاتوت و توت محدوده پایتخت در کن به ثمر میرسید ادامه میدهد: «میوههای کن به قدری آبدار و شیرین بودند که «امیراحمد رازی» در تذکره «هفت اقلیم» با اغراق درباره آنها مینویسد: «میوه کن آنقدر برای بدن لازم است که زبان برای دهان.
در این میان زالزالکهای ونک هم بسیار معروف بودند.»از ناصری که کتابهای «100 سال تاریخ شهرداری تهران» و «بناهای تاریخی شهر تهران» را روانه بازار کتاب کرده هم درباره میوههای اراضی بالادست تهران میپرسیم که میگوید: «در قدیم تهران را به نام انارستان میشناختند؛ چون بهترین انارهای کشور در پایتخت بود. تمام محدوده بالادست تهران که امروزه به آنها مناطق شمال شهر میگوییم روزگاری در قرق درختان انار بود. همین حالا هم در محدوده قلهک و پل رومی هنوز میتوان آخرین بازماندههای این درختان میوه را مشاهده کرد.»
- «باقلازار» در دارآباد
محدوده شمال شهر پایتخت روزگاری منبع تأمین میوههای مختلف تهران و حتی شهرهای همجوارش بود. اما در بخشهایی از این اراضی، صیفیکاری (تابستانکاری مانند خیار و گوجه) و شَتویکاری (زمستانکاری مانند گندم و جو، کلم، شلغم، هویج و...) هم صورت میگرفت. اگرچه بیشتر سبزی و صیفی پایتخت در شرق و غرب تهران مانند محدوده دولاب و بریانک کشت میشد اما گاهی در اراضی شمالی هم رد پای این کشت و کارها دیده میشد و علاوه بر این گندم و جو هم به عمل میآمد.
براساس اسناد و مدارک برجا مانده از روزگار تهران قدیم، در روزگاران نه چندان دور پایتخت محدوده دروس گندمزار بود و هر سال فصل برداشت محصول که از راه میرسید گندم و جو این تکه از شمال شهر به تهران برده میشد و به فروش میرسید. «عبدالله انوار» نویسنده و پژوهشگر تهران قدیم هم از محلههای دزاشیب و قیطریه بهعنوان محل کاشت گندم و جو نام میبرد و میگوید: «در لابهلای این گندمزارها گلهای بنفشه زیبایی میرویید که معمولاً خانمها با عبور از این گندمزارها و قدم زدنهای صبحگاهی و عصرگاهی این گلها را میچیدند، دسته میکردند و با خود به خانههایشان میبردند.»
درکنار باغهای پر از میوه، گندمزارهای طلایی و زمینهای کشت صیفی و شتوی، شمال شهریها دارایی دیگری هم داشتند که از آن با عنوان «باقلازار» نام میبرند. اینطور که زمانی میگوید سالها پیش محدوده دارآباد و اُزگُل باقلازار بود و در آنها باقالی کشت میشد. شاید امروز کاشت باقالی در تهران به خاطرهها پیوسته باشد اما هنوز هم شمیرانیها اراضی پاییندست دارآباد را با نام باقلازار میشناسند.
- شروع عصر جدید شمال شهر از دهه 30
اوضاع شمال شهریها در دوران حکومت قاجار با همین عطر میوههای خوش آب و رنگ، نور طلایی خوشههای گندم و زیبایی و طراوت گلهای بنفشه سپری میشد تا اینکه «توسعه» گریبان این محدوده خوش آب و هوا را گرفت. اینطور که تهرانپژوهان میگویند از دهه30 که راهها و مسیرهای عبور و مرور اراضی بالادست تهران تکمیل شد رفته رفتهآبادیهای شمال پایتخت تبدیل به محله شده و خانههای مسکونی جای باغها، گندمزارها و زمینهای صیفیکاری را گرفتند.
شمیران، قهلک و دروس نخستین روستاهایی بودند که بافت محلی گرفتند و سوهانک و اُزگل هم که تا دهه60 هنوز بافت روستایی داشتند نتوانستند در برابر این تغییرات مقاومت کنند و سرانجام سرنوشت همهآبادیهای بالادست تهران به شهری شدن ختم شد.آبادیهایی که نه تنها در شهری شدن به پای محلههای قدیمی تهران رسیدند بلکه حتی به واسطه وجود کاخ شاهان قاجار و پهلوی و خانههای ویلایی درباریها و اعیان و اشراف، امروزه جزو محلههای لاکچری تهران به حساب میآیند.
نظر شما