چند سال پس از آنکه آلبرت اینشتین نظریه مشهور "نسبیت عمومی" (GR) را در سال 1915 ارائه کرد، او این نظریه را در مورد کل جهان به کار برد و به نتبجهای قابلتوجه دست یافت.
این نظریه پیشبینی میکند که کل جهان را یا در حال انبساط یا در حال انقباض است. در واقع حالت جایگزین دیگری غیر از این دو حالت وجود ندارد.
اینکه جهان در حالتی پایدار و ثابت قرار داشته باشد، مانند ایستادن یک مداد روی نوک آن وضعیتی ممکن، اما بسیار بسیار غیر محتمل است و مدت زیادی به طول نخواهد انجامید.
ادوین هابل ستارهشناس در سال 1929 سرعتهای حرکت مجموعه بزرگی از کهکشانها را اندازه گرفت. او انتظار داشت که شمار یکسانی از آنها در حال حرکت به طرف ما و در حال دور شدن از ما باشند. به هر حال کره زمین مکان ویژهای در جهان به حساب نمیآید!
اما در عوض او کشف کرد که تقریبا همه کهکشانها دارند از ما دور میشوند!
از زمان هابل به بعد ما میلیونها کهکشان با ابزارهای نجومی قویتر مشاهده کردهایم و نتیجهگیریهای او به اثبات رسیدهاند.
به جز معدودی از کهکشانهای نزدیک ما، هر کهکشانی دارد از ما دور میشود.
و در حقیقت
هر چه یک کهکشان از ما فاصله بیشتری دارد، با سرعت بیشتری از ما دور میشود.
این مشاهد به خوبی با پیشبینیهای اینشتین تطبیق میکند. به این خاطر به نظر میرسد که کهکشانها دارند از ما دور میشوند که کل جان دارد بزرگتر میشود.
فضای بین کهکشانها دارد کش میآید!
و هرچه کهکشان دورتر باشد، فضای بیشتری وجود دارد که کش بیاید و بنابراین به نظر میرسد که آن کهکشان با سرعت بیشتری دارد از ما دور میشود.
ستارهشناسان در بیش از نیمقرن گذشته بسیاری از حقایق دیگر درباره جهان را مشاهده کردهاند، که همگی به این حقیقت اشاره میکنند که جهان در حال گسترشیافتن است.
گرچه یک فرد مبدع ممکن است بتواند یک یا دست بالا دوتا از این اکتشافات را توضیح دهد، گسترش یا انبساط جهان تنها نظریهای است که میتواند همه این مشاهدات را یک جا توضیح دهد. و هر سال که میگذرد شواهد موید این پدیده بیشتر میشود.
LiveScience,18 Jan., 2008