بسیاری از ایرانیان در منزل و به موازات مدیریت خانواده فعالیتهای درآمدزا انجام میدادند. تا زمانی که دنیای کسبوکار کشور مدرن نشده و امکان اشتغال طیفهای سنی و جنسیتی مختلف در کارخانهها، ادارههای دولتی و شرکتهای خصوصی فراهم نبود مشاغل خانگی عمومیت بیشتری داشت و بسیاری از پایتختنشینان با این نوع کسبوکار قسمتی از مخارج زندگی خود را تأمین میکردند.
امروزه این رویه تغییر کرده و در نقاط برخوردار پایتخت از مشاغل خانگی به ندرت استقبال میشود، اما در جنوب تهران هنوز این شیوه کسب درآمد مرسوم است و در هر گوشه از این قطعه پایتخت به تناسب شرایط اقتصادی و اجتماعی محل، مشاغل خانگی خاصی رونق پیدا کردهاند. در گزارش زیر به نوع مشاغل خانگی رایج در مناطق جنوبی پرداخته و گوشهای از ناگفتههای صاحبان این مشاغل را بازگو کردهایم.
در کنار غذاخوریها و رستورانها که تدارک سوروسات ناهار و شام مشتریانشان را تمام و کمال برعهده میگیرند، صنفهای دیگری به وجود آمدهاند که با آمادهسازی مواد اولیه طبخ غذا، آشپزی را برای بانوان شاغل آسان و سریع میکنند. در این صنوف سبزی و سیر و پیاز سرخشده تا لوبیا سبز و باقالی پاککرده و بادمجان کبابی عرضه میشود. تهیه این مواد غذایی آماده مصرف برعهده کدبانوهاست که آشپزخانه منزلشان فقط محل پختوپز غذای خانواده نیست و مکان کسب روزی آنها به شمار میآید.
«سهیلا کریمی» در آشپزخانه نقلی آپارتمان ۴۰مترمربعی خود این مواد غذایی را تهیه میکند. کریمی ساکن محله نازیآباد است، اما محصولات آشپزخانه او نه تنها در این محله بلکه در محلههای دیگر هم به فروش میرسد. او میگوید: «همسرم در پیک موتوری کار میکند. ۲ سال پیش تصادف شدیدی کرد و مدتی طولانی در رختخواب بود. در آن زمان برای تأمین مخارج زندگی، برای همسایهها و اهالی محل سبزی سرخشده و پیازداغ و... آماده میکردم.
وقتی حال همسرم خوب شد با چند فروشگاه در محله جوادیه و خیابان ولیعصر(عج) و اطراف میدان ونک صحبت کردم تا در ازای دریافت درصدی سود این مواد غذایی آماده را به فروش برسانند. من خرید مواد اولیه و تهیه محصولات را انجام میدهم و همسرم گرفتن سفارش و توزیع آنها را برعهده دارد.» کریمی تا مقطع دیپلم تحصیل کرده و مدتی در یک شرکت تبلیغاتی بهعنوان ویزیتور مشغول بوده، اما کار در منزل را ترجیح میدهد و میگوید:
«آن زمان که مادر نشده بودم و میتوانستم زمان زیادی را بیرون از منزل بگذرانم، اما حالا دختری ۳ ساله دارم و ترجیح میدهم در کنار رسیدگی به او کار کنم.» ریختوپاش خانه و سررسیدن مهمانی سرزده، نگرانی دائمی کریمی است. او میگوید: «معمولاً افرادی را که در خانه کار میکنند بهعنوان شاغل نمیشناسند و در هر ساعتی از روز ممکن است آشنایی در خانه را بزند، در حالی که من شرایط پذیرایی از مهمان را ندارم و باید سفارشها را سر موقع به مشتری برسانم.»
- رونق کسب همسایههای بازار
وجود بازارهای محلی در لابهلای بافت مسکونی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد اشتغال اهالی نقش دارد. «راضیهکمانی» مسئول امور بانوان شهرداری منطقه ۱۹ میگوید: «اینجا چرمدوزی و دوخت عروسکهای پارچهای و بافتنی رونق دارد و بسیاری از بانوان با دوخت لوازمی مانند کیف و کمربند چرمی یا ساخت عروسک مخارج زندگی خود را تأمین میکنند.» تولیدکنندگان این لوازم اگر خوشاقبال باشند و یکی از کاسبان صنف عرضه چرم بازار عبدلآباد برای عرضه محصولاتشان همکاری کند فقط باید گوش به زنگ باشند تا مژده فروش دستسازههایشان را بشنوند، اما اگر این صبوری به درازا بکشد و مشتری پیدا نشود خودشان یا یکی از اعضای خانواده کمر همت میبندند و با دستفروشی حاصل هنر و دسترنجشان را عرضه میکنند.
«محمد صابونی» زیرزمین خانه قدیمی خود را به کارگاه خانوادگی تبدیل کرده و همراه همسر و دخترش لوازم چرمی تولید میکند. او میگوید: «برای راهاندازی چنین مشاغلی داشتن فضای مناسب خیلی مهم است.» صابونی ساکن محله خانیآباد نو است و به دلیل امکان از دست دادن فضای کارگاه و کسادشدن کارش نمیتواند خانهاش را به واحد آپارتمانی نوساز تبدیل کند.
تزیینات و بزکودوزک پوشاک بازارامامزاده حسن(ع) هم با هنر سرانگشتان بانوان زحمتکش همسایه بازار انجام میشود و بسیاری از آنها برای کمک به اقتصاد خانواده اوقات فراغت خود را به سرمهدوزی، پولکدوزی و... میگذرانند. «لیلا عادلی» از تولیدکنندگان پوشاک محله امامزادهحسن(ع) است و پیش از راهاندازی تولیدی، کار در خانه را تجربه کرده است. او میگوید: «بسیاری از بانوان محله در تزیینات پوشاک مهارت زیادی دارند و سفارشها را با سرعت زیادی آماده میکنند، اما این کارها درآمد زیادی ندارد و خانمها بر اثر کار سنگین در مدت کوتاهی به کمردرد و ضعف بینایی دچار میشود.»
- مشاغل خانگی که برچیده شدند
عادلی، داشتن بیمه و تسهیل شرایط دریافت وام را از مهمترین نیازهای افراد مشغول به کسب خانگی میداند و دسترسی به بازار فروش محصولات را مشکل عمده آنها معرفی میکند. او میگوید: «من سالها به تولید لباس در منزل مشغول بودم و از خردهکاری و تزیینات لباس تا دوخت چادر و مقنعه را انجام میدادم، درآمد خوبی هم داشتم، اما وقتی برای دریافت وام به بانک مراجعه میکردم حتی با داشتن توصیهنامه از اداره امور بانوان شهرداری یا نهادهای حمایتی دیگر، بانک عامل با درخواست وام موافقت نمیکرد یا آنقدر کارم را به تعویق میانداخت که از پیگیری آن منصرف میشدم.»
فروش سبزی خوردن آماده از مشاغلی است که معمولاً خانوادگی انجام میشود و افرادی که درآمد دیگری ندارند با این حرفه روزی سفره خود را تأمین میکنند. این شغل برای افرادی که در همسایگی مزارع سبزیکاری زندگی میکنند زحمت کمتری دارد، اما یکی از مراحل پرمرارت کسب کسانی که از این موهبت بیبهره هستند سپیدهنزده بیرونزدن از خانه برای تهیه سبزی از میادین میوه و ترهبار است.
«فاطمه رحمتزاده» با پاککردن سبزی روزگار میگذراند. او ساکن شهرری است و میگوید: «قبلاً مشاغلی مانند مونتاژ و سوارکردن اجزای آنتنهای قدیمی، لوازم برقی و قطعات خودرو رونق داشت و بسیاری از اهالی به دلیل درآمد مناسب این سفارشها به مونتاژکاری در منزل تمایل داشتند، اما از حدود ۳ سال پیش چنین مشاغلی کم شده و ما به پاک کردن سبزی و بستهبندی موادغذایی روی آوردهایم.» مادر و۲ خواهر نوجوان رحمتزاده در آپارتمان کوچک استیجاری خود به بستهبندی نان، حبوبات و خشکبار مشغول هستند. او میگوید: «اگر خانهات ظاهر پاکیزه و مرتبی نداشته باشد کاسبان در دادن سفارش بستهبندی تردید میکنند.»
- نگاه
- بانوی محله شریعتی:
- همراه همسایهها کار میکنم
شاید نزدیکی به میدان مرکزی میوه وترهبار و یا عدم نیاز به سرمایه زیاد و تخصص خاص، گرایش افراد به فروش و پاککردن سبزی را بهعنوان یک شغل خانگی افزایش داده است. «مریم شمسی»یکی از بانوان فعال در زمینه تهیه سبزی پاک و خرد شده است. البته این تنها مهارت او نیست و او در کنار این کار، تهیه پیاز داغ، ترشی، مربا، آبغوره و محصولاتی از این قبیل را هم در خانه خود و هم همراه با گروهی از بانوان انجام میدهد. خودش میگوید: «همیشه دوست داشتم کمک خرج همسرم باشم، اما چون سواد و تخصص چندانی نداشتم کار مناسبی برایم پیدا نمیشد.
با سرمایه اندک من بهترین گزینه سبزی پاککنی بود. ۵ سال پیش در حیاط و یکی از اتاقهای خانه بساط کار را راه انداختم و با حدود ۱۰نفر از همسایه و دوستان کار میکنم. خدا را شکر مشتریان خوبی دارم و روزی چند خانه از این کار ما تأمین میشود.» او در ادامه از مراحل تأمین مواد اولیه کارش میگوید: «همسرم هر روز صبح میوه و سبزیهای مورد نیاز ما را از میدان مرکزی میوه و ترهبار تهیه و در کار شستوشو هم به ما کمک میکند.
بارها به فکر راهاندازی یک محل مناسب برای این کار بودم، اما شرایط اجاره مکان جدید را ندارم. برای فروش محصولات هم از دوستانم در مجالس خانگی ختم قرآن کمک میگیرم.» بخش زیادی از محصولات شمسی و همسایههایش به تناسب هرفصل تهیه شده و در بیمارستانها و ادارهها به فروش میرسد تا مشتری بیشتری داشته باشد.
- تلنگر
- درخواست بانوی قالیباف محله یافتآباد از مسئولان
- بیمه قالیبافان را به تأخیر نیندازید
ماهها رج روی رج و گره روی گره میزند تا تار و پودهای رنگارنگ به زیبایی در هم بپیچند و قالی و قالیچههای خوشطرح و نقش پدید آیند. «شهربانو نریمانی نیکچه» قالیباف است. او سالها پیش از آنکه در محله امامزادهحسن(ع) ساکن شود در محله ابوذر زندگی میکرد و در آنجا از همسایهای که با بافت و فروش قالی و تابلوفرش درآمد کسب میکرد اصول اولیه رشته قالیبافی را آموخت.
نریمانی در هنرهای مختلف مهارت داشت، اما احساس آرامشی که از تماشای شانهزدن و گرهزنی قالی پیدا میکرد با هیچ هنری قابل قیاس نبود. آشنایی او با استادی قالیباف در محله امامزادهحسن(ع) سبب شد جدیتر از گذشته به این رشته بپردازد و حتی آن را بهعنوان شغلی خانگی دنبال کند. نریمانی میگوید: «برای بافت قالی زمان زیادی صرف میشود و به دلیل نداشتن بازار مناسب به سختی به فروش میرسد.»
در سالهای اخیر قالیبافی به مشغله رایج بسیاری از بانوان محله امامزاده حسن(ع) تبدیل شده است. پیمودن راه دراز محله تا بازار تهران برای خرید لوازم اولیه بافت قالی از مشکلات نریمانی و همکارانش است. او درباره مشکلات کار در آپارتمانهای نقلی این محله میگوید: «من در طبقه اول زندگی میکنم و سروصدای شانهزدن قالی برای همسایهها آزار و مزاحمتی ندارد، اما بسیاری از همکارانم به دلیل زندگی در آپارتمانهای کوچک به رشته دیگری مشغول شدهاند.» قالیبافی تنها رشته هنری است که مشمول بیمه تأمین اجتماعی شده است، ولی از سال گذشته شرایط بیمه آنها لغو شده است. نریمانی و بسیاری از هنرمندان قالیباف چشمانتظار وعده مسئولان برای از سرگیری دوباره طرح بیمه قالیبافان هستند.
- هم محلهای
- بانوی چرمدوز محله خانیآباد:
- به آینده کارم امیدوار هستم
در چند سال اخیر استقبال شهروندان از مصنوعات چرمی بیش از پیش شده و همین موضوع به رونق کسب و کار چرمدوزی افزوده است. در این میان مصنوعات چرم از نوع دستدوز مثل همیشه در رقابت با محصولات صنعتی پیشتاز هستند و از اینرو دوخت این لوازم بهصورت دستی در خانه گسترش پیدا کرده است. دسترسی آسان به مواد اولیه (پارچه چرم طبیعی)، آموزش سریع، عدم نیاز به تخصصهای خاص اقبال شهروندان به این حرفه را دوچندان کرده است.
«حمیده محسنیفر» ۲۹ ساله یکی از بانوانی است که این حرفه را بهعنوان یک شغل دائمی در خانه خود در محله خانیآبادنو دنبال کرده و میگوید: «تحصیلات دانشگاهی من هیچ ارتباطی با هنر چرمدوزی ندارد. وقتی از پیدا کردن کار مناسب در زمینه رشته تحصیلیام، که معماری بود، ناامید شدم تصمیم گرفتم یک رشته هنری را دنبال کرده و در خانه مشغول شوم.
از میان رشتههای هنری و خیاطی علاقهام به چرمدوزی بیشتر بود. آموزش ابتدایی چرمدوزی را در یک آموزشگاه گذراندم و بعد با تمرین بیشتر ریزهکاریهای این هنر را یاد گرفتم. در حال حاضر به فکر توسعه کارم هستم و دوست دارم در کنار سفارشهای جزیی سفارشهای کلی بگیرم. حتی نیروهای لازم برای انجام سفارشهای بیشتر را هم دارم، اما شرایط مالی و نبود فضای کارگاهی مرا محدود کرده است.
حتی برای خرید ابزار بیشتر و بهتر محدودیت دارم.» این بانوی چرمدوز از ادامه فعالیت در خانه راضی است و میگوید: «همین که اجارهبها نمیدهم عالی است. از طرفی هر ساعتی از روز در کنار انجام کارهای خانه میتوانم به سفارشها رسیدگی کنم. هزینه و زمان رفتوآمد به محل کار همصرف نمیکنم.» او از ۴ سال پیش در بازارهای محلی محصولاتش را برای فروش عرضه میکند، اما فروش امسال در نمایشگاه ماه رمضان را بهتر میداند و میگوید:
«دوست دارم در کنار رسیدگی به کارهای خانه برای کسب درآمد و داشتن استقلال مالی کار کنم. گاهی روزی ۱۰ ساعت کار میکنم.ای کاش این حرفه هم مثل قالیبافی بیمه داشت و فعالان در این رشته هم میتوانستند مشمول بیمه شوند.» او از حمایتهای پدر و مادرش قدردانی کرده و میگوید: «آنها فضایی مناسب در خانه برای فعالیت من و دیگر همکاران فراهم کردند و همیشه مرا تشویق کردند. در زمینه فروش محصولات هم جا دارد از حمایتهای بیدریغ امور بانوان شهرداری منطقه خانم کمانی یادی کنم.»
نظر شما