اکنون هر دو نفر به عاقبتی خواستنیتر رسیدهاند؛ تابستان گذشته آخرین گزارشی که روزنامه فرانسوی لوموند از دینویره ارائه داد، نشان از بهبودی او داشت. تابستان 2005 بینی، لبها و چانه دینویره بهوسیله سگش در خواب جویده شده بود.
دو سال بعد در تابستان 2007 لوموند با وجود اینکه عکس تازهای از او منتشر نکرد اما نوشت چهرهاش متوازن و در حد باورنکردنی، طبیعی است. لبهای الیزابت هنگام صحبت کردن بهطور طبیعی به هم میرسد و تلفظ کلمات تقریبا کامل انجام میشود. او درباره صورت جدیدش هم گفت: «من به دنیای انسانها بازگشتهام، آنهایی که صورت و لبخند دارند و میتوانند با بیان احساساتشان با دیگران ارتباط برقرار کنند.»
در این طرف ماجرا دختر ایرانی هم به کمک یک پزشک ایرانی توانسته است بینیاش را بازیابد و به دنیای انسانها بازگردد؛ آن هم پس از یک سال خانهنشینی و پس از آن، دو سال تحمل دردسرهای چند عمل ترمیمی.
یک کابوس خودخواسته
گ. همان دختری است که در پاییز سال 84 شبکه خبر گزارشی از اتفاقی که بر او رفته است، پخش کرد که بازتابهای زیادی داشت. چیزی که شبکه خبر نشان داد، البته ماحصل هفت عمل جراحی بود که ششتای آن برای جبران عمل نخست در مدت یک سال و نیم پیش از آن انجام شده بود.
ماجرا از وقتی شروع میشود که گ. در سن 16 سالگی از خانوادهاش میخواهد راضی شوند تا او بینیاش را جراحی زیبایی کند. متخصصان جراحی پلاستیک عموماً با این جراحی مخالفت کردند، دلیل هم کاملا مشخص است، سن گ. برای جراحی آنقدر زیاد نبود که ریسک چنین عملی را پایین بیاورد.
آن روزها گ. هنوز 16 سال را هم تمام نکرده بود. در مرداد سال 83 بالاخره جستوجوها و اصرارهای فراوان به پیدا شدن دکتر [...] منجر شد. او متخصص گوش و حلق و بینی بود که برخلاف دیگر پزشکان که سن دختر داستان ما را برای عمل زیبایی مناسب نمیدیدند، نظر مناسبی برای عمل داشت. مادر گ. میگوید: «برای ملاقات برادرم رفته بودیم بیمارستان. خانم پرستاری، دکتر [...] را توصیه کرد. بعد عکس و آلبوم نشان دادند. گ. چون فقط 16 سال داشت، جراحان پلاستیک عقیده داشتند چند سالی برای جراحی زیبایی صبر کنیم. اما دکتر [...] نظر مثبت داشت و عمل کرد.»
نتیجه اولین عمل دکتر [...] پس از یک ماه مشخص میشود. کبودی بینی گ. به جای اینکه به رنگ صورتی پوست متمایل شود، به سیاهی میگراید. بعدها مشخص شد که سلولهای بافت نوک بینی به دلیل قطع شدن رگهای خونی، فاسد و سیاه شده است. مادر گ. میگوید دکتر به گمان اینکه این تکه سیاه شده، سطحی است، برای از بین رفتن آن، محل جراحی را با اسید میشسته است، اشتباهی که در پایان یک ماه به افتادن بینی منجر شد.
افتادن بینی یعنی از بین رفتن نسوج بینی؛ غضروف، ماهیچهها، پوست و بدتر از همه اینها، بسته شدن سوراخهای بینی که مهمترین وظیفهشان باز نگهداشتن راه تنفس است. دکتر [...] برای ترمیم مشکلات عمل اول، شش بار بینی گ. را عمل میکند. در یکی از آخرین جراحیها، از پشت گوش گ. بافتی برداشته میشود تا برای ترمیم بینی بهکار رود. اما به دلیل اختلال در بستر زخم، این کار هم به جایی نمیرسد تا خانواده گ. تن به جراحیهای بعدی ندهند و به فکر چارهای دیگر بیفتند.
چنگ زدن به رویا
وضعیت بینی گ. به حدی اسفناک میشود که کار به شکایت از دکتر [...] میرسد و انکار از او و اصرار از خانواده گ. چیزی که شبکه خبر در سال 84 نشان داد، همین قسمت ماجرا بود. در همان روزها، خانواده بیمار به هر پزشکی مراجعه کرده بودند تا چارهای برای بینی از دست رفته پیدا کنند.
عموم جراحان پلاستیک استفاده از پوست پیشانی را برای ترمیم بینی از دست رفته پیشنهاد میکنند. با این حال آنها هیچ کدام حاضر نمیشوند، این عمل را انجام دهند. مادر گ. حتی به پزشکان بریتانیایی هم مراجعه میکند و از آنها هم پاسخ روشنی نمیگیرد. گ. در این سال باید برای کنکور سراسری آماده میشده است.
اما مشکلات ظاهری او را از ادامه تحصیل در مقطع پیشدانشگاهی باز میدارد و خانهنشینش میکند. گ. میگوید تمام سال پیش از آن را با چسبی بر بینی گذرانده بود تا دیپلم بگیرد. وضعیت روحی خانواده گ. هم بحرانی میشود.
مشاورههای پزشکان مختلف به جایی نمیرسد تا اینکه یک فوقتخصص جراحی پلاستیک، دکتر مجید لاهوتی به خانواده گ. معرفی میشود. او میپذیرد که بررسیهایی روی بینی گ. داشته باشد.
او در نهایت به این نتیجه میرسد که از بافت بازوی گ. برای بازسازی بینی او استفاده کند. تصمیمیکه به هر حال از پیوند با پوست پیشانی بهتر بود. اولین جراحی که انتقال بافت از بازو به بینی بود، در هشتم اسفند 84 انجام شد. او سه هفته رنج اتصال بازو به بینی را تحمل کرد. پس از آن تعداد عملها تا خرداد 86 به هفت عمل میرسد که شکل اصلی بینی را به صورت گ. بر میگرداند. او اکنون بهراحتی میتواند نفس بکشد و بدون چسب و عموما بدون ماسک در اماکن عمومی تردد کند.
همه آن اتفاقات خوب
بازسازی بافت ازبینرفته بینی با استفاده از پوست و بافت بازو به نظر ابتکاری میرسد. اما این عمل بیسابقه نیست و پیش از این در مواردی خاص مثل سوختگیها، از دست دادن بینی بر اثر سرطانها و یا آسیبهای ناشی از سوانح به کار برده شده است.
یکی از دلایل استفاده از بافت بازو برای این عمل، حجم از بین رفته بافت و نسوج بینی بوده است. ضمن اینکه حفظ زیبایی هم اهمیت داشته است: «مسئله فقط رفع نقص پوشش بینی نبود، حجم نقصی که ایجاد شده بود، بسیار زیاد و دولایه بود. به همین دلیل پوست پیشانی کافی نبود. ضمن اینکه وسعت بافت از دست رفته بیش از حدی بود که بتوان با روشهای مرسوم آن را پوشش داد. معمولا استفاده از پوست پیشانی جای زخم خیلی واضح و بدی را روی پیشانی باقی میگذارد و به زیبایی آسیب میزند.»
بینی گ. در واقع چیزی نداشته است که فقط نیاز به پوست داشته باشد، مهمترین نکته از بین رفتن نسوج غضروفی پوست بوده است. از پوست بازو برای پوشش سطحی بینی و از چربیهای آن برای حجم دادن به بینی استفاده شد.
میزان بافتی که از بازوی گ. برای بینی استفاده شده است، مستطیلی به ابعاد 5 در 7 سانتیمتر بود. برای اینکه پیوند با موفقیت انجام شود، بازو و بینی برای سه هفته به یکدیگر متصل شد. در این مدت آتلی آلومینیومی بازوی بیمار را به صورت او میچسبانید و در عین حال در مدت 21 روز، اجازه حرکت آرنج و مچ را به بیمار میداد.
معمولا برای چنین اعمالی از گچ یا بانداژ استفاده میشود، اما دکتر لاهوتی در مورد این عمل خاص میگوید: «باید خونرسانی به بافتها از بازو به بینی منتقل میشد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم بازو را به بینی متصل کنیم و برای این کار بیمار باید سه تا چهار هفته دستش را روی سرش نگه میداشت.
آتل به همین منظور طراحی شد. این دستگاه میتوانست در عین حال که بازو را فیکس میکند و اجازه حرکت را به آن نمیدهد، مچ و آرنج را آزاد بگذارد. بیمار میتوانست در این حالت تمام کارهای شخصیاش را به تنهایی انجام دهد و مشکلی نداشته باشد.»
حجمی که برای پیوند انتخاب شد، بیش از اندازه مورد نیاز بود: «بازسازی عضو بسیار شبیه به کار مجسمهسازی است؛ یعنی مقدار بیشتری از مواد اولیه که برای ساخت بافت نیاز است، استفاده میشود. در نتیجه حجم زیادی از بافت بازو به بینی منتقل شد. پس از انجام موفق پیوند، فرمدهی به بافت را شروع کردیم. در همین راستا چربیهای اضافه و پوستهای اضافه برداشته شد.»
کلا ً6 مرحله جراحی برای بازسازی بینی انجام شده است که بازسازی مجرای تنفسی، بازسازی بافت بینی، بازسازی مخاط داخلی بینی، ترمیم استخوانهای بینی، ترمیم پوست اطراف و بازسازی سوراخهای بینی از آن جمله بودهاند. دکتر لاهوتی برای این عمل با متخصصان دیگری هم مشورت کرده است.
او مشکلات این پیوند را در انتخاب بافت پیوندی، آماده کردن بیمار برای چنین جراحی و امید دادن به او برای بهبودی، پذیرفتن ریسکهای پیوند، انتخاب روش پیوند، خونرسانی و بازسازی رگهای بینی برای انتقال خون به بافت جدید عنوان میکند.
هرچند به نظر میرسد این جراحی کاملا موفق بوده است، اما اگر برای انجام عمل اول کمی هوشمندانهتر تصمیمگیری میشد، شاید از این همه دردسر خبری نبود.
همشهری امارات