یعنی اگر زبانم لال این چند وزیر باقیمانده هم مثل همه آن وزرای مستعفی دچار پدیده«جاماندگی*» بشوند و دکتر احمدی نژاد ضمن تجلیل از خدمات بیسابقه با استعفایشان موافقت کند، حکماً چنین چیزی راجع به وزیر محترم کشور به وجود نخواهد آمد.
همین تک مضراب اخیر ایشان را ببینید:«برخی افراد ثبت نام کردهاند که رد صلاحیت شوند.» حضرت عباسی حرف حساب است. بگردی،میبینی بعضی از این آقایان هدفشان از ثبت نام، نه ورود به مجلس و بعدش خروج از حاکمیت است، نه تحصن در صحن پارلمان، نه گرفتن روزه سیاسی و نه احیانا چرت زدن روی صندلیهای گرم و نرم مجلس؛ یعنی ثبت نام کردهاند، تنها به این امید که صلاحیتشان رد شود!
از طرفی هیاهو راه انداختهاند که شورای نگهبان میخواهد با تأیید صلاحیت برخی از این افراد، تمام برنامهریزی ایشان را برهم بزند. یکی از همین آقایان وقتی متوجه شایعاتی درباره احتمال تأیید صلاحیت خود شد نامهای خطاب به ستون عصرانه همشهری نوشت که با اندکی سانسور در زیر میآید:
...آخر شورای نگهبان به چه حقی میخواهد صلاحیت مرا تأیید کند؟ گفته باشم: پس فردا اگر رأی نیاوردم سرپل صراط جلوی شورای نگهبان را میگیرم! بابا، این همه به آمریکا اطلاعات محرمانه فروختم، پس چی شد؟ با بوش هم که رابطه خانوادگی دارم. از حلقومم هم که یک بند صدای اپوزیسیون بیرون میآید.
اصلا حالا که اینطور شد اعتراف میکنم جزو مفسدین اقتصادی هستم که رئیس جمهوری قرار بود اسامیشان را افشا کند. بابا، من اگر بروم مجلس از شهرام جزایری پول میگیرم ها! بابا، اون نامردی که قبل از بازی پرسپولیس و سپاهان با نارنجک زد تو چشم سرباز نیروی انتظامی ،خود من بودم!... من را میخواهید بفرستید مجلس،که چه بشود؟
... فردا که رأی نیاوردم بامبول در میآورمها! میگویم: اکثریت خاموش با من بود، در انتخابات تقلب شده، دستهای پنهان در کار بود، نهادهای امنیتی فضولی کردند خب بابا، صلاحیتم را رد کنید، نه خودتان را اذیت کنید، نه...
***
بله، نامه دلخراشی بود. جگر آدم میسوزد. همین جا از شورای نگهبان استدعا داریم به حق این شبهای عزیز، صلاحیت این بنده خدا را رد کند!
*هرگاه سرعت حرکت یک وزیر در مقایسه با سرعت کار رئیسجمهوری به طرز محسوسی کاهش یابد، پدیده جاماندگی رخ میدهد. این پدیده که معمولا به ندرت اتفاق میافتد، چندی است که زیاد رخ میدهد!