جشنوارهای که روزگاری آینه تمامنمای سینمای ایران بهشمار میرفت و مرور یکساله عملکرد اهل سینما و مسئولان بود و بسیاری از فیلمسازان دغدغه شرکت در آن را داشتند و به بردن سیمرغ بلورین مباهات میکردند.
شاید فقط طیفی از تجاریسازان سینما بودند که فیلمهایشان را در جشنواره شرکت نمیدادند و آنها را روانه اکران میکردند اما چند سالی است که رفتهرفته از هیجانهای جشنواره کاسته میشود؛ نه دیگر از تماشاگرانی که روزگاری زیر برف سنگین زمستانی به امید دیدن فیلمی از فیلمساز مورد علاقهشان ساعتهای متمادی در صفهای طویل میایستادند، خبری هست و نه فیلمسازان، دشواریهای ماراتن رساندن فیلمشان به جشنواره را بهجان میخرند. اما به هر حال و با تمامی این اوصاف، جشنواره فیلم فجر یگانه اتفاقی است که هنوز شوری در فضای سینمایی و فرهنگی کشور ایجاد میکند؛ هرچند شوقبرانگیزی آن سال به سال کمتر میشود.
کارگردانها؛ همکناری نسلها
بنا بر آماری که در سایت رسمی بنیاد سینمایی فارابی منتشر شده، هماکنون حدود 001فیلم در مراحل مختلف تولید - از آماده نمایش گرفته تا مرحله پیشتولید - بهسر میبرند که پروانه ساخت اغلب آنها هم پیش از سال86 صادر شده است. هزینه تولید این فیلمها با احتساب میانگین 052میلیون تومان برای هر یک، رقمی بالغ بر 25میلیارد تومان میشود که اغلب آنها نهتنها سودآور نیستند بلکه هزینه سرمایهگذاری را هم برنمیگردانند. در میان این فیلمها، هستند آثاری که به قصد اکران پیش از جشنواره، آماده نمایش شدهاند؛ اگرچه تعدادی از آنها فرصت اکران نیافته و برای حضور در بخشهای مختلف جشنواره فیلم فجر آماده میشوند.
در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر هم، چند سالی است حدود 20 تا 25 فیلم شرکت میکنند و 5-4فیلم هم در خارج از مسابقه بهنمایش درمیآیند.
بهمن فرمانآرا (خاک آشنا)، محمدرضا اصلانی (آتش سبز)، علیرضا داوودنژاد (تیغ زن)، تهمینه میلانی (تسویه حساب)، کمال تبریزی (همیشه پای یک زن در میان است)، رسول صدرعاملی (هر شب تنهایی و شب)، خسرو معصومی (باد در علفزار میپیچد)، مجید مجیدی (آواز گنجشکها)، محمدعلی طالبی (دیوار)، رضا میرکریمی (به همین سادگی)، فرزاد موتمن (جعبه موسیقی)، منیژه حکمت (سه زن)، بهروز افخمی (فرزند صبح)، سامان مقدم (صد سال به این سالها)، سیامک شایقی (خواب زمستانی)، محمد متوسلانی (آخر هفته)، ابراهیم فروزش (دوست داشتن را هجی کن و هامون و دریا) و فریدون حسنپور (در مه بخوان) از جمله فیلمسازان مطرحی هستند که احتمال حضورشان در جشنواره وجود دارد.
از میان دیگر فیلمهایی که در مرحله اواخر فیلمبرداری و تدوین و فنی هستند و احتمال حضورشان در بخشهای مسابقه و مهمان جشنواره وجود دارد نیز میتوان به این فیلمها اشاره کرد: ملودی (جهانگیر جهانگیری)، خواستگار محترم (داوود موثقی)، شمع و آینه (محمد درمنش)، بازی خطرناک (حسن هدایت)، خواب لیلا (مهرداد میرفلاح)، آتشکار (محسن امیریوسفی)، ستایش (محمدرضا رحمانی)، استشهادی برای خدا (علیرضا امینی)، مصاحبه (بهرام کاظمی)، تنها دو بار زندگی میکنیم (بهنام بهزادی )، محیا (اکبر باباعلی خواجویی)، به خاطر خواهرم (حجتالله سیفی)، آن مرد آمد (حبیب بهمنی)، مجرم (اصغر نصیری)، درمیان ابرها (سید روحالله حجازی)، انعکاس (رضا کریمی)، چگونه ارکستر هماهنگ میشود؟ (محمد احمدی)، کارناوال مرگ (رضا اعظمیان)، چراغی در مه (پناه بر خدا رضایی)، ملک سلیمان (شهریار بحرانی)، گل نیلوفر (سابین ژمایل) و مانگدیم (حسین محجوب).
امسال البته تعداد فیلمسازان اول و دوم هم که قصد رقابت در بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم را دارند، کم نیست؛ فیلمهای زنها فرشتهاند (شهرام شاهحسینی)، همخانه (مهرداد فرید)، دایره زنگی (پریسا بختآور)، کنعان (مانی حقیقی)، آتشکار (محسن امیریوسفی) ستایش (محمدرضا رحمانی)، تنها دو بار زندگی میکنیم (بهنام بهزادی)، تلخ عین عسل (محمد باشه آهنگر)، آن مرد آمد (حمید بهمنی)، در میان ابرها (سیدروحالله حجازی)، چگونه ارکستر هماهنگ میشود؟ (محمد احمدی)، قرنطینه (منوچهر هادی)، دلشکسته (علی رویینتن)، کتونی سفید (ابراهیم معیری)، پوست موز(علی عطشانی)، قند تلخ (محمد عرب)، حس پنهان (مصطفی رزاقکریمی) و یک وجب از آسمان (علی وزیریان) ازجمله این آثار هستند.
در این میان تعدادی فیلم هم وجود دارد که طی ماههای آذر و دی فیلمبرداریشان آغاز شده و بعید است به جشنواره برسند؛ هفت و پنج دقیقه (محمدمهدی عسگرپور)، چهره به چهره (علی ژکان)، مجنون لیلی (قاسم جعفری)، لاکپشتها (ابوالحسن داوودی)، باآبرو (پرویز شیخطادی)، موش (شاهد احمدلو)، نامزد آمریکایی من (فرهاد توحیدپرست)، در شب عروسی (رضا قهرمانی) و صندلی خالی (سامان استرکی).
پراکندگی زمان تولید را شاید بتوان وجه تمایز روند تولید 4-3سال اخیر با سالهای پیش از آن برشمرد؛ بهطوری که ترافیک تولید، پیشتر در 2 فصل تابستان و پاییز بود اما مدتی است تولید در سراسر روزهای سال پراکنده شده و از آن تعجیلها و ترافیکهای قفلشده تولید خبری نیست. البته بسیاری از فیلمسازان هنوز هم کمبود دوربین و تجهیزات لازم و بهروز را از مشکلهای اساسی سینما و یکی از دلایل بهتعویقافتادن تولید فیلمها میدانند. طبق آماری که چندی پیش از سوی بنیاد فارابی منتشر شد، 21دستگاه دوربین 53میلیمتری در تولیدات سینمایی ایران بهکار گرفته میشود که از این تعداد، 12دوربین متعلق به فارابی و بقیه مال بخش خصوصی است.
تهیهکنندهها؛ پشتیبانهای علاقهمند
با یک نگاه گذرا به فیلمهای جشنواره بیست و پنجم فجر، این نکته که اغلب تهیهکنندگان شرکتکننده در این جشنواره، فیلمهایشان را با بهره از وامهای ارگانهای دولتی مرتبط با سینما یا با سرمایهگذاری سازمانهای مختلف ساختهاند، قابل اثبات است.
امسال هم با توجه به اینکه در خبرهای تولید فیلم، بیشتر به ذکر نام تهیهکننده - و نه سرمایهگذار - اشاره میشود، نمیتوان آمار دقیقی از میزان حضور تهیهکنندههای دولتی و خصوصی ارائه داد و در واقع باید تا جشنواره و اعلام تیتراژهای کامل فیلمها صبر کرد و بعد به بررسی دقیق و واقعی نشست؛ اما با توجه به بالا رفتن هزینههای تولیدی و علاقهمندی روزافزون مراکز متعدد غیرسینمایی و فرهنگی - که همیشه پشتیبان و علاقهمند به حمایت از سینما و سرمایهگذاری بدون چشمداشت به گیشه و بازگشت آن بودهاند - و همچنین باتوجه به تعداد فیلمهای در دست تولید، میتوان پیشبینی کرد که سینمای امسال هم خالی از این حمایتها نیست..
فرزند صبح
پررمز و رازترین و البته طولانیترین اثر فجر بیست و ششم، آخرین ساخته بهروز افخمی است؛ فیلمی که هنوز هم حضورش در جشنواره امسال در پردهای از ابهام قرار دارد. درحالی که تهیهکننده فیلم - شرفالدین - اعلام میکند که درحال رایزنیهای مختلف برای ساخت موسیقی است، خبرهای رسمی حاکی از آن است که این فیلم در جشنواره حضور خواهد داشت؛ جالبتر اینکه سیفالله داد - تدوینگر این اثر – اعلام کرده که تدوین این فیلم را آغاز کرده است.
قصه فیلم را که میدانید؛ داستان زندگی امام از کودکی تا روزهای آخر به روایت بهروز افخمی. افخمی برای این پروژه، آنقدر صبر کرد که بچه 4 ساله بازیگر خردسالی امام فقط چند سال بزرگتر شود. اتفاق دیگر هم اینکه یکدفعه به جای جمشید هاشمپور، عبدالرضا اکبری در گریم تازهای به جای امام(ره) ظاهر شد. داستان به اینجا ختم نمیشود؛ یک شب آقای سیدحسن خمینی به بهروز افخمی میگوید که محمدرضا شریفینیا چقدر شبیه پدرش (مرحوم سیداحمد) است و این بهانهای میشود تا فیلمساز وسواسی امروز سینمای ایران پلانهای جدیدی بنویسد که شریفینیا به ایفای نقش یادگار حضرت امام بپردازد.
آتش سبز
مستندساز قدیمی سینمای ایران، امسال تصمیم گرفت دست به ساخت یکاثر بلند سینمایی بزند اما چندان هم در این راه خوششانس نبود. پگاه آهنگرانی - یکی از بازیگران اصلی این فیلم - با سقوط از ارتفاع دچار حادثه شد و این حادثه حاشیههای ناخوشایند زیادی را برای عوامل آتش سبز بهوجود آورد.
دایره زندگی
پریســا بختآور امســال یکــی از پربازیگرترین آثار این چندساله سینمای ایران را راهی پرده نقرهای سینماها خواهد کرد؛ درست همانند همسرش - اصغر فرهادی - که 2 سال پیش در چهارشنبه سوری به یکتجربه موفق اینچنینی دست زد. مهران مدیری، باران کوثری، بهاره رهنما و امین حیایی تعدادی از ستارههای دایره زنگی هستند.
همیشه پای یک زن در میان است
گمان میکنم شما هم با من همعقیده باشید که کمال تبریزی - که این روزها مجموعه شهریار را درحال پخش دارد - صاحب پرسروصداترین آثار سینمای ایران در کارنامه هنری خود است. کارگردان مارمولک امسال فیلمی تحتعنوان همیشه پای یک زن در میان است را روانه جشنواره بیست و ششم کرده. نکته قابل توجه اینکه در همیشه پای یک زن در میان است میتوانید مهران مدیری را با گریم و نقشی متفاوت با آنچه از او به یاد داریم، ببینید.