این اعتراضها در شب اهدای جوایز هم ادامه یافت و صحبتهای یکی از معترضان در روی سن، به شکل قابل تاملی از سوی رسانههای رسمی نیز انعکاس یافت.
اینجا بود که برخی از نمایندگان مجلس هم وارد میدان شدند و از بررسی داوریهای صورت گرفته در جشنواره فجر، از سوی مجلس،خبر دادند.
ماجرا البته به چند اظهارنظر تند و تیز از سوی چند عضو کمیسیون فرهنگی علیه داوران فجر منحصر شدتا اینکه امسال و در شرایطی که 2 ماه تا برگزاری جشنواره بیست و ششم باقی مانده، مخبر کمیسیون فرهنگی از نظارت مجلس بر جشنواره فجر میگوید؛ جشنوارهای که گرچه ماهیتی کاملا دولتی دارد و متولی آن نیز وزارت ارشاد است ولی تاکنون سابقه نداشته که این مهمترین رویداد سینمایی کشور، با نظارت مجلس برگزار شود.
در همه این سالها، البته شاهد بودهایم بحث برخی فیلمهای جنجال برانگیز به نمایش درآمده در جشنواره فجر به مجلس کشیده باشد.
اتفاقی که در سال 69 و پس از نمایش «شبهای زایندهرود» و «نوبت عاشقی» در جشنواره نهم فجر رخ داد، صرفا منحصر به مجلس نبود و در تریبونهای دیگری هم به آن پرداخته شد.
این ماجرا بعضاً در سالهای بعد هم (با شدت وحدتی کمتر البته) تکرار شد. انتقادها هم معمولا به سیاستهای کلی وزارت ارشاد باز میگشته است، نه اینکه مجلس درخواست نظارت بر شیوه داوریها داشته باشد؛ اتفاقی که رخ دادنش گرچه بعید به نظر میرسد ولی در صورت وقوع،هیچ سینماگر معتبری حاضر به نشستن بر مسند قضاوت فیلمهای جشنواره فجر نخواهد شد.
مجلس شورای اسلامی به عنوان یک نهاد قانونگذار، میتواند گامهای زیادی برای اعتلای سینما بردارد، اما دخالت در شیوه برگزاری جشنواره فجر،هرچه باشد قطعا در شرح وظایف پارلمان نمیگنجد.
همه پذیرفتهایم که جشنواره فیلم فجر، یک رخداد سینمایی دولتی است و دولت هم نظارتش را در مراحل مختلف صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش و انتخاب فیلمها برای حضور در جشنواره اعمال میکند.
قاعدتاً وقتی فیلمهایی برای حضور در جشنواره فجر شایسته شناخته میشوند، باید دست داوران باز باشد تا با معیارهایی که دارند، برندگان سیمرغ را مشخص کنند.
بدیهی است که در قضاوت هنری، باید اهل هنر تصمیم گیرنده باشند نه مردان سیاست.
مجلس اگر به هر دلیل در سیاستگذاریهای سینمایی و هنری با دولت اختلاف نظر دارد، باید آن را مجرایی جز دخالت در جشنواره فیلم فجر، دنبال کند؛ جشنوارهای که به واسطه ذات دولتیاش در همه این سالها فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سرگذاشته و نظارت مجلس بر داوریها، صرفا به انبوه چالشها و تناقضهای این جشنواره میافزاید.
یادمان باشد که همین جشنواره فجر با همه انتقادهای بعضا به جایی که به آن وارد است، یکی از مهمترین عوامل (اگر نگوییم مهمترین عامل ) ایجاد انگیزه و نشاط در میان سینماگران است.
این حداقل را از فعالان سینمای کشور که خودشان با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنند، دریغ نکنیم و بگذاریم استقلال نسبی جشنوارهای که هر سال چشم همه سینماگران و سینما دوستان به آن دوخته میشود، از دست نرود.
این خواسته حداقلی همه کسانی است که دلشان برای سینمای این دیار میتپد.