اگر چه زنان نیز مورد ظلم و جور قرار میگیرند، یا اصولا ساختارهای حامل و مروج خشونت در خانواده به همه افراد خانواده لطمههای جبرانناپذیر میزند، ولی باز هم فراموش نکنیم که کودکان آسیبپذیرترین و ستمپذیرترین حلقه این زنجیر معیوب هستند.
در این محدوده خاص، کودکانی قرار میگیرندکه در شرایط سخت زندگی قرار دارند؛ کودکانی چون کودکان کار، کودکان معلول، کودکان فقر، کودکان خانوادههای معتاد و خانوادههای گسیخته. انواع کودکآزاری را میتوان به 2گروه اصلی کودکآزاریهای فعال و غفلتهای منفعلانه تقسیم نمود.
تحت مقوله کودکآزاری فعال، خشونت جسمانی، خشونت روانی و خشونت جنسی با کودکان قرار دارند. مراقبت جسمانی و بهداشتی ناکافی، کمبود عواطف، غفلت عاطفی، کوتاهی در حمایت از کودکان در برابر خطرهای جنسی زیر مجموعه غفلت منفعلانه هستند.
کودکآزاری، به آسیب جسمی، روانی، جنسی یا غفلتورزی و یا بدرفتاری و سوءرفتار با کودکی که زیر 18 سالباشد، اطلاق میشود. هرچه سن پایینتر باشدمیزان صدمه، تخریب در همان سن و آینده بیشتر است.آسیبها توسط فردی است که مسئول کودک است و با او زندگی میکند.
کودکآزاری جسمانی
در کودکآزاری جسمانی مواردی چون ضربهزدن ، شکستگیها ، خونریزیها ، پارگیها، سوختگیها، داغ کردن، آسیبهای درونی ، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل میشود (تاور، 1996).
آزار عاطفی
مواردی چون بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. طرد، محرومیت عاطفی، برخورد خشونتآمیز خانواده، انتظارات نامناسب از کودک، کودکآزاری عاطفی تلقی میشود که معمولا با بدرفتاری جسمی و کلامی همراه است. (کینگستون و پنهیل).
آزار جنسی
در کودکآزاری جنسی، تماس یا تعامل بین کودک و فرد بزرگسال است، هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی استفاده شود. (آلبرز 1991). کودکآزاری جنسی دامنه وسیعی را دربرمیگیرد که مواردی مثل مجبور کردن کودک به نشان دادن بدن خویش به فرد بزرگسال، وادار ساختن کودک به روسپیگری یا استفاده از کودک در حوزه هرزهنگاری را نیز شامل میشود. (واکر، بونر، و کافمن 1988).
غفلت
غفلت عبارت است از حذف یا نادیده گرفتن کودک که ممکن است با آزاربدنی همراه باشد. غفلت به منزله الگوی پایداری است که بیانگر رابطه متقابل و اندک والدین و مراقبان با کودک، حذف و تامین نیازهای اولیه جسمی یا عاطفی کودک مثل تغذیه، بهداشت، پوشاک، نظافت، تربیت و مراقبتهای پزشکی است.
بهرهکشی اقتصادی
کنترل بیش از حد در استفاده و بهرهبرداری از پول در این حوزه قرار دارد. در این نوع از آزار، والد یا مراقبان برای کسب درآمد، فشار زیادی به کودک یا همسر خود تحمیل میکنند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیز بهرهکشی مالی تلقی میشود.
6 – بدرفتاری آموزشی
فشار و آسیبهای احتمالی که از طریق نظام آموزش، معلمان، شیوههای تدریس، محتوای کتابها و... در کودکان ایجاد میشود در این حوزه قرار دارد. تاکید بر نمرهگرایی، نادیده گرفتن تفاوتهای فردی، ایجاد رقابتهای شدید، تاکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، ایجاد فشارهای روانی بر کودکان به علت انتظارات بیش از حد آنان از آن جمله است.
علائم آزاردیدگی
1 – کودکان به طور ناگهانی و نامتناسب با رشد شناختی شروع به تغییرات رفتاری میکند.
2 – کودک قبل از مدرسه شروع به بدخلقی میکند.
3 – کودک ترسهای بیش از اندازه و یکسری واکنش توأم با ترس دارد.
4 – بچهها در دوران مدرسه دچار اضطراب، افت شدید در عملکرد تحصیلی میشوند.
5 – کودک در یادگیری دچار مشکل است.
6 – دیدن کابوسهای شبانه
7 – روی آوردن به الکل و موادمخدر در سنین پایین
8 – شب ادراری
9 – غیبتهای مکرر از مدرسه
خصوصیات والدین کودک آزار
1 – والدینی که دائما، انتقاد، سرزنش یا طرد میکنند و بچههای دیگر را با بچه خود مقایسه میکنند.
2 – والدینی که انتظارات زیادی از بچهها دارند و به دلیل آنکه این انتظارات برآورده نمیشود بچه را سرزنش میکنند.
3 – مادران کمالطلب – پدر و مادرهای ایدهآلگرا
4 – والدینی که دائما به بچه ها میگویند اگر شما نبودید مطلوبتر بود.
عوامل موثر در کودکآزاری
1 – خصوصیات فرد بدرفتار (آزارگر)
2 – خصوصیات دیگر اعضای خانواده
3 – خصوصیات کودک
4 – بافت اجتماعی
5 – بافت موقعیتی
آثار و پیامدهای کودکآزاری
مطالعات متعدد درمورد قربانیان نشان داده است آثار اولیه ممکن است شامل ترسهای شدید، اضطراب، احساس گناه، افسردگی، مشکلات بین فردی و رفتارهای نامناسب باشد.
علاوه بر نتایج فوری جسمی و روانی، کودکانی که قربانی خشونت خانواده هستند مستعد برخی مشکلات رشد میشوند. نوزادانی که با آنها بدرفتاری میشود به احتمال زیاد نسبت به مادران خود به طور مضطرب دلبسته میشوند در حالی که کودکان عادی این چنین نیستند. از لحاظ عاطفی این کودکان منزوی و منفعل هستند یا پرخاشگری و رفتارهای مخالفآمیز بروز میدهند.
کودکانی که مورد بدرفتاری و غفلت قرار گرفتهاند در بزرگسالی احتمال بروز رفتارهای خشونتبار در آنها بیشتر است.
(بارنت، میلر و پرین 1997).
درمان درد
1 – متوقف کردن بحران با استفاده از منابع خانوادگی، محیطی، فامیلی، قانونی، حمایتهای اجتماعی و آموزش
2 – ارزیابی و نظارت مستمر منابع حمایتکننده میتواند تا حدود زیادی جلوی کودکآزاری را بگیرد.
3 – استفاده از روشهای شناختی- رفتاری مثلا دارو درمانی و ریلکسیشن
4 – خانواده درمانی
مشکلات مانند: بیماری، تنش خانوادگی، دروغ گویی و... را در درون خانواده شناسایی و به حل این مشکلات میتوان کمک کرد.
5 – فراهم کردن محیطی امن تا در این شرایط کودک از دیگر آسیبهای اجتماعی در امان بماند و زمینه دور کردن اضطراب و ترسهای احتمالی از کودک فراهم شود.
6 – بهرهگیری از درمانهای جسمی به ویژه دارو درمانی
7 – استفاده از تکنیک داستانسرایی جهت درمان