در سیزدهم آبان ماه سال 1343، شاه بعد از جنایت پانزدهم خرداد ماه و کشتار مردم بیگناه و بازداشت و زندانی نمودن امام بزرگوار و بعد هم تبعید معظمله خواب آرامش گورستانی کشور و سکوت همراه با ترس مردم را داشت و هرگز حتی در خواب هم نمیدید، این انسانی را که امروز تبعید میکند 14سال بعد با قدرت و اقتدار و با استیضال جمعیت 10 میلیونی به مملکت بازمیگردد و دستگاه سلطنت را برای همیشه از این سرزمین برمیچیند و خاک مقدس میهن را برای همیشه از لوث وجود کثیف شاهان پاک میکند شاه در این اندیشه بود که با «انقلاب سفید» و با حمایت آمریکا و با پشتوانه دلارهای نفتی و با جنایات وحشیانه ساواک جهنمی بستری مناسب برای سلطنتت خود و فرزندان خویش فراهم آورده است. او تصور میکرد کشتار وحشیانه پانزدهم خرداد 1342 برای همیشه مردم ایران را دچار ترس و وحشت و امکان و قدرت هر نوع حرکت را از آنان سلب کرده است.
به علاوه با حبس زندان و شکنجه و قتل بزرگان آزادیخواه و رهبران حرکتهای انقلابی مانند آیتالله طالقانی، آیتاله انواری، آیتاله سعیدی، عسگراولادی، بادامچیان، هاشمی رفسنجانی و دهها وصدها و هزاران نفر از مسلمانان مبارز و فداکار سعی در خاموش کردن شعلههای مقدس انقلاب اسلامی ایران داشت.
مدت در زمانی که تصوری کرد همه عوامل داخلی و خارجی به نفع او در جریان است حمایت آمریکا وقتی شخصی جیمی کارتر رئیسجمهوری دموکرات آمریکا که در ابتدا ژستهای آزادیخواهی میگرفت و وعده مبارزه با دیکتاتورها را میداد ولی بعدا در جهت حفظ منابع کثیف آمریکا، تمام وجود به دفاع از سلطنت شاه پرداخت و همچنین با حمایت ارتش و ساواک همه مقدمات سلطنت و طولانی خود را فراهم آورده است اقدام به وارد کردن ضربه نهایی بنمود.
و با دستور مستقیم او مقالهای موهن علیه امام در روزنامه اطلاعات منتشر شد در حقیقت شاه با این کار گور خود را با دستان خود حفر کرد:
هنوز 24ساعت از انتشار آن مقاله نحیف نگذشته بود که ایران اسلامی یک پارچه علیه شاه قیام کرد. قم مانند همیشه پیشقدم بود 19دی ماه 56 قم شهر خون و پیام یکپارچه علیه شاه قیام کرد و شاه هم مانند همیشه دستور کشتار را صادر کرد با این تصور که با کشتار میتوان راه انقلاب را سد کرد! اما زهی خیال باطل.
در اربعین حادثه قم آذربایجان قهرمان قیام کرد تبریز شد روز در تصرف مردم بود باز هم دستور کشتار صادر شد اما هر بار شاه بیشتر و بیشتر در لجن زاری که خود حفر کرده بود فرو میرفت در چهلم حادثه تبریز یزد و کرمان و چند شهر دیگر تا بالاخره سیزدهم شهریورماه 57 که راهپیمایی عظیم بعد از نماز عیدفطر در تهران به دستور شهید آیتالله دکتر مفتح برگزار شد بعد هم شانزدهم و هفدهم شهریور و باز هم کتشار مردم بیگناه اما انقلاب به نقطه غیر بازگشت رسیده بود.
اما قم این سطور بعد از کشتار بیرحمانه هفدهم شهریور برای بررسی روحیه انقلابی مردم، با چند نفر از دانشجویان فعال در جریان انقلاب تماس گرفت و از آنها در مورد نحوه ادامه فعالیتهای انقلابی سؤال کرد همه گفتند اگر قبل از هفدهم شهریور دسته دسته اعلامیه علیه شاه و سلطنت پخش میکردیم بعد از هفدهم شهریور ماه «گونی گونی» اعلامیه توزیع میکنیم.
شاه با صدام وارد معالمه سیاسی شد تا امام را از نجف اخراج کند امام به کویت تشریف بردند حکومت کویت هم مرزها را بر روی ایشان بست. مسئله بدان حد حاد شد که امام فرمود اگر لازم باشد از این فرودگاه به آن فرودگاه در کشورهای مختلف مردم این کار را فراهم کرد و یک قدم پا پس نخواهم کشید.
بالاخره دولت فرانسه قبول کرد حضرت امام در آنجا اقامت کنند آن هم مشروط به آنکه فعالیت سیاسی نداشته باشند!! ولی مگر رهبر یک انقلاب اسلامی را میتواند محدود کرد؟!
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد اگر امام در نجف محدودیت ملاقات داشت اکنون امام در کانون خبر دنیا قرار گرفته بود هر روز شاه وصدها رادیو و تلویزیون و خبرگزاری جزئیات کارهای ا ما را در سراسر دنیا پخش میکردند.
نوارهای حضرت امام یک چند ساعت بعد از سخنرانی در روستاهای ایران هم پخش میشد.
حالا دیگر انقلاب در تهران و شهرهای بزرگ نبود همه ایران یکپارچه شور و هیجان شده بود.
دیگر جایی برای شاه در ایران وجود نداشت وجود نحس شاه و خانواده منحوس پهلوی، بالاخره مجبور شدند در 26 دی ماه 57 برای همیشه یاران را ترک کنند.
امام تصمیم به مراجعت به ایران را بلافاصله اتخاذ نمودند. بختیار نخست وزیر سلوب الاختیار فرودگاهها را مسدود کرد مردم شعار دادند:
«وای به حالت بختیار اگر امام فردا نیاد
اگر امام فردا نیاد مسلسلها بیرون میآد »
بالاخره بختیار تسلیم شد فرودگاه مهرآباد بر روی امام آغوش گشود مردم شب دوازدهم بهمن ماه یا صبح در خیابانها بیداری کشیدند( را قم این سطور نماز صبح را در بلوار کشاور خواند) بعد هم همه در فرودگاه مهرآباد در انتظار قدوم امام ثانیه شماری میکردند بالاخره حدود ساعت 9:30 صبح هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست امام بعد از 14سال پا بر روی خاک میهن که نه بر چشمان دهها میلیون ایرانی استقبال کننده گذاشتند.
بعد هم برای زیارت شهدا،به بهشت زهرا تشریف بردند و آن سخنرانی حماسی
من دولت تعیین میکنم
من توی دهن این دولت میزنم
من دولت تعیین میکنم
من با پشت بانی این ملت دولت تعیین میکنم
من به واسطه اینکه این ملت مرا قبول دارد...
و بعد هم شروع دهه مبارکه فجر که همه چیز با سرعت غیرقابل تصور پیش رفت
- 15بهمن معرفی دولت موقت
- 19بهمن بیعت همافران و افسران و درجهداران و ؟ این نیروی هوایی با؟
- 21بهمن فروریزی آخرین نشانههای شاهنشاهی و ورود مردم به پادگانها که اغلب با همراهی افسران و درجهداران همراه بود
و 22 بهمن شروع نظام مقدس اسلامی برای اولینبار در تاریخ ایران یاد و خاطره آن روز امام و مردم هرگز از تاریخ پر افتخار ما محو نخواهد شد. روح بزرگ امام و شهدا اکنون با ائمه اطهار علیهم السلام محشور است اما خاطره انقلاب عظیم آنها را نه ما بلکه همه آزادیخواهان جهان برای همیشه با خود حفظ خواهند کرد.