مریم خانمحمدی، روانشناس در گفتوگو با دوچرخه از دیدگاه رویکرد روانتحلیلگری به این ماجرا نگاه میکند و میگوید: «دو غریزه در زندگی وجود دارد؛ غریزهی مرگ و غریزهی زندگی و این دو غریزه در هر لحظه، وجود دارند. همین الآن که با هم صحبت میکنیم هر دوی اینها فعالند. اما براساس حالات روحی و وضعیت محیط یکی از این غریزهها بر دیگری غلبه میکند. اگر در لحظه، غریزهی زندگی غلبه کند قدرت سلامت روان بیشتر است، یعنی فرد از کودکی یاد گرفته با وضعیت محیطی مقابله کند.»
به گفتهی او «ما غریزهی مرگ را هم لازم داریم. چون این دو غریزه مشتقاتی هم دارند. مثلاً یکی از مشتقات غریزهی مرگ، پرخاشگری است و یا از مشتقات غریزهی زندگی، سازندگی و کار است. مثلاً شما وقتی دارید مطلبی مینویسید، درس میخوانید و یا از لذتهای زندگی بهره میگیرید غریزهی زندگی در شما فعال است.
البته غریزهی مرگ هم لذتهایی دارد. مثلاً شما از پرخاشگری برای کسی که از او ناراحتید لذت میبرید. غریزهی مرگ لازم است اگر در برابر متجاوزان پرخاشگر نباشی و غریزهی مرگ نداشته باشی، درواقع اجازه میدهی به تو صدمه بزنند.»
این روانشناس در توضیح کارکرد این دو غریزه میگوید: «در نظر بگیرید زمان جنگ وقتی به کشور حمله شده و استرس عصبی زیاد است، غریزهی مرگ کمک میکند سرباز برود و از مملکت خود دفاع کند. این بخش خطرناک غریزهی مرگ است، منتها در دفاع از میهن هدف والایی وجود دارد. اما در سلفیهایی که با سیل گرفته میشد اینطور نیست. اینجا کمبود سلامت روان است که باعث میشود فرد برود به سمت جایی که باید از آن فرار کند. اینجا غریزهی مرگ سازنده نیست و باعث میشود فرد به خودش آسیب بزند و مشتاقانه به سمت خطر برود.»
روی لبهی تیغ!
به گفتهی خانمحمدی گاهی غریزهی مرگ زیادی فعال است و راههای مقابله با آن ضعیف است. خود فرد ضعیف است و آن عاملی که میتواند بین غریزهی مرگ و زندگی و عشق و نفرت ارتباط برقرار کند، فعال نیست.
اما سؤال ما این است که بعضیها برای شهرت در فضای مجازی دست به چنین کارهای پرخطری نمیزنند؟
خانمحمدی میگوید: «این ظاهر قضیه است که فرد دارد برای فضای مجازی عکس میگیرد، اما در واقع از جایی در ناخودآگاهش این مشکل وجود دارد.
افرادی که به دنبال شو هستند، برای دیده شدن دچار چنین مشکلی میشوند، اما باز هم غریزهی مرگ فعال است.»
سؤال دیگر ما این است که قضیهی به رخ کشیدن شجاعت مطرح نیست؟
خانمحمدی: «بله، فرد میگوید من شجاعم، اما حاضر است بمیرد و بهعنوان فردی شجاع دیده شود!
کسی که روی صورتش اشکال عجیب و غریب میکشد هم میخواهد دیده شود، اما راه کمخطرتری را انتخاب میکند.
بخشی از خودِ فرد، ضعیف است آن بخشی که قرار است بین این دو غریزه تعادل برقرار کند و با غلبهی غریزهی زندگی بر غریزهی مرگ به فرد کمک کند. اینجا غریزهی زندگی میگوید برو جای دیگری عکس بگیر، اما غریزهی مرگ میگوید بیا با من عکس بگیر.»
درک نادرست از خطر
دکتر حمید عبداللهیان، جامعه شناس هم در گفتوگو با ایرنا، با اشاره به این که در بسیاری از موارد مشابه، ایرانیها خطر را درک نکردهاند میگوید که این عدم درکِ خطر، نشانه شجاعت نیست. این نشانهی عدم آموزش و فقدان تربیت جمعی است که فرد، کجا را خطر بداند و کجا را خطر نداند و به همین دلیل کنشهای جمعی ما دچار نابهنجاریهایی است که میبینید.
خودم خبرنگارم!
دکتر علیرضا دهقان، استاد دانشگاه تهران هم عامل دیگری را در نظر میگیرد و میگوید: «ما بیشتر دوست داریم که خودمان، خبر کسب کنیم و یا از منابع محلی این اطلاعات را کسب کنیم. در این راستا، انگار مردم زیاد به رسانهها که کارشان تولید خبر است، اعتماد ندارند یا اینکه از روی کنجکاوی دوست داریم خودمان اطلاعات، کسب کنیم.
بنابراین وقتی حادثهای رخ میدهد میخواهیم هر چهقدر میشود به رویداد نزدیکتر باشیم و از چند و چون آن اطلاع یابیم. میخواهیم بفهمیم آنچه که رسانهها گفتهاند درست یا نه؟ و به علت بیاعتمادیای که داریم این سؤال را هم مطرح میکنیم که نکند رسانهها همهی رویداد را نمیگویند.»
دهقان بر نقش مدیریت دولتی هم تأکید میکند و بر این نظر است که دولتیها باید شفاف عمل کنند و مسئولیتپذیر باشند. او میگوید: «همین سلفی گرفتن عدهای از حادثهای مثل سیل اخیر را ببینید. چرا بخشی از مردم میخواهند سلفی بگیرند و خودشان را به حادثه نزدیک کنند. یک بخشی شاید از سرِ کنجکاوی باشد، اما بخش دیگر ماجرا این است که آنچه افراد از طریق فضای مجازی انتقال میدهند، ممکن است رسانهها آن را منتقل نکنند و به اصطلاح سانسور کنند. وقتی رسانهها بهصورت شفاف، اطلاعرسانی نمیکنند، مردم هم عکس و فیلم میگیرند. اینها به رسانههای جمعی اعتمادی نمیکنند و این انگیزه پیدا میشود که خودشان سر از کار دربیاورند؛ پس هر چه نهادهای رسمی مسئولیتپذیرتر باشند و شفافتر و صادقانهتر عمل کنند، بخشی از مشکلات کم میشود.»
در همین روزها این خبر منتشر شد که سه نفر از اعضای چند خانواده که برای تفریح به روستایی در استان چهارمحال و بختیاری رفته بودند، هنگام سلفی گرفتن با رودخانهی سیلابی کرهبس، گرفتار سیلاب شدند و جان خود را از دست دادند. این را کاووس محمدی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی چهارمحال و بختیاری اعلام کرده است. قبل از آن هم کودکی که به همراه خانواده برای تماشای سیل رفته بود، جان خود را از دست داد.
اما بهرغم انتشار این خبرها و تحلیلها، تماشای سیل برای برخی از افراد کار جذابی است؛ این را عکسها هم میگویند.
عکس: امین نظری/ خبرگزاری ایسنا
نظر شما