این جنبش تاکنون سیزده نشست در سطح سران برگزار کرده است. نخستین آن، نشست بلگراد در سال 1961 بود و سیزدهمین نشست نیز در اسفندماه 1381 در کوالالامپور پایتخت مالزی برگزار شد و میزبان نشست چهاردهم این جنبش که اکنون 116 کشور یعنی حدود دوسوم اعضای سازمان ملل متحد عضو آن هستند، کشور کوباست. اما سازمانی با این سابقه تاریخی و گستره اعضا که به سازمان ملل متحد به عنوان بزرگترین سازمان بینالمللی پهلو میزند چرا همچنان یک بازیگر حاشیهای باقیمانده است؟
آیا غیرمتعهدها توانستهاند بر بحران هویت که با فروپاشی نظام دوقطبی گریبانگیر این جنبش شده است غلبه کنند؟ پاسخ به این سئوالها دشوار نیست چرا که در سالهای اخیر و بویژه به هنگام برگزاری نشستهای سران و وزیران خارجه غیرمتعهدها، بارها به این سئوالها پرداخته شده است. با وجود این به نظر میرسد پس از برگزاری دوازدهمین نشست سران این جنبش در دوربان آفریقای جنوبی به دنبال حرکتی از حاشیه به متن برآمدهاند که برای نیل به این هدف به اقدامات و تحرکاتی دست زدهاند.
شاخصهای حرکت از حاشیه به متن
1 – تشکیل تروئیکای وزیران امور خارجه و سران: از نقاط ضعف اساسی جنبش عدم تعهد نداشتن دبیرخانه، منشور و سازوکاری سازمانی برای پیگیری مصوبات می باشد . با وجود هماهنگیهای غیرمتعهدها در سازمان ملل متحد این جنبش به علت نداشتن دبیرخانهای ثابت هنوز نتوانسته زمینه اجرای مصوباتش را فراهم آورد.
در سالهای اخیر و بویژه پس از نشست دوربان، سازوکاری تحت عنوان تروئیکای عدم تعهد شکل گرفت که در دو سطح وزیران امور خارجه و سران، رایزنیهایی را با اعضا برای اجرای مصوبات یا حداقل پیگیری آنها آغاز کرده است. در حال حاضر تروئیکای عدم تعهد متشکل از آفریقای جنوبی، مالزی و کوباست که به عنوان رؤسای قبلی، فعلی و آینده سفرهایی نیز به برخی کشورها از جمله ایران درباره موضوع فعالیت های هستهای داشتهاند.
هر چند مشابه چنین سازوکاری را در اتحادیه اروپایی یا سازمان کنفرانس اسلامی نیز شاهد هستیم ولی در مورد جنبش عدم تعهد تروئیکای غیرمتعهدها با مشکلات بیشتری روبرو هستند چرا که این جنبش اساساً فاقد ساختار سازمانی است و کماکان با وجود گذشت حدود پنج دهه از نخستین نشست سران "جنبش عدم تعهد" همانگونه که از اسمش برمیآید به عنوان جنبش باقیمانده است.
2 – تأکید اعضا بر اجرایی شدن مصوبات: در وضعیت کنونی غیرمتعهدها تنها درباره مسایل بسیار محدود، حمایت کلی خود را می توانند ابراز کنند. این جمله را ماهاتیر محمد (نخستوزیر پیشین مالزی) رئیس وقت سیزدهمین نشست سران غیرمتعهدها ابراز داشته است. به نظر میرسد ایشان با بیان این موضوع سعی کرده اند سران غیرمتعهدها را از توافق بر روی حداقلها به سوی وحدت نظر و مواضع قاطع درباره موضوعات و چالش های مهمتر و سوق دهند.
با توجه به تقارن زمانی سیزدهمین نشست سران با حمله آمریکا به عراق که دو هفتهای با شروع حملات آمریکا و انگلیس فاصله داشت، جنبش عدم تعهد تلاش کرد مانع چنین حملهای بشود اما تجربه نشان داد که صرف ابراز مواضع کلی و اعلامی نمیتواند مانع از عملیاتی شدن تصمیمات قدرتهای بزرگ بشود. بدین ترتیب به نظر میرسد غیرمتعهدها در عمل دریافتهاند که برای عبور از مرحله حاشیه به متن چاره ای جز تمرکز دقیقتر بر روی موضوعات فراروی و دستیابی به توافقات عملی ندارند و تردیدی نیست که در چهاردهمین نشست سران در این زمینه گامهای جدی برداشته خواهد شد.
3 – حمایت از فعالیت هستهای صلحآمیز ایران: شاید جدیترین شاخص برای اثبات فرضیه تلاش جنبش عدم تعهد برای حرکت از حاشیه به متن معادلات بینالمللی حمایت قاطعانه 13 کشور عضو جنبش عدم تعهد در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی موسوم به گروه نم از فعالیت های صلحآمیز هسته ای ایران باشد که از همان ابتدا بحث هستهای ایران در نشست شورای حکام در خردادماه 1382 در دستور کار قرار گرفت و در جریان برگزاری نشستهای دورهای شورای حکام با صدور بیانیهای جداگانه و تکمیلی ضمن مردود دانستن برخورد سیاسی با بحث هستهای ایران به این نکته تأکید کردند که برخورداری از دانش و فنآوری هستهای صلحآمیز حق تمامی اعضای NPT و آژانس است.
دیپلماسی فعال گروه نم در نشستهای شورای حکام و مقاومت آنها در برابر اعمال فشار آمریکا و برخی دُوَل غربی عضو شورا علیه ایران نمایانگر علاقهمندی غیرمتعهدها به دفاع از حقوق خود و ایستادگی در برابر آپارتاید هستهای است که نهتنها در این محدوده که در سطحی وسیعتر آثار و پیامدهایی را برای ارتقای نقش غیرمتعهدها در معادلات جهانی به همراه داشته است کما اینکه در قالب چنین حرکتی هفتمین نشست بازنگری معاهده NPT در نیویورک به صحنه جدی تقابل غیرمتعهدها با بلوک هستهای بدل شد.
4 – واکنش سریعتر به بحرانها: هر چند مصوبات و بیانیههای غیرمتعهدها صرفاً جنبه اعلانی داشته و فاقد وجه الزامی است اما واکنش سریعتر جنبش عدم تعهد نسبت به چالشهای بینالمللی از جمله موضعگیری نسبت به تحولات عراق، فلسطین، لبنان و همچنین مسایلی چون جهانیسازی، توسعه پایدار، محیط زیست بینالمللی و حقوق بشر نشان دهنده این است که سطح هماهنگی بین اعضای جنبش عدم تعهد بالاتر رفته به طوری که در نشست اخیر وزرای امور خارجه در کوالالامپور، 116 کشور عضو با صدور بیانیهای جداگانه از حل و فصل مسالمتآمیز بحث هستهای ایران در قالب آژانس حمایت کردند.
موانع ورود از حاشیه به متن
با وجود تبلور یافتن نوعی بیداری بین اعضای جنبش عدم تعهد و جدی شدن عزم اعضا برای تقویت این جنبش به نظر میرسد موانع ذیل همچنان بر سر راه ورود جنبش از حاشیه به متن خودنمایی میکند که مهمترین آنها عبارتند از:
1 - بحران هویت: با وجود فروپاشی نظام دوقطبی و تغییر جهت قطببندی بینالمللی از بلوک شرق و غرب سابق به شمال و جنوب فعلی به عنوان یکی از وجوه تحولات نوین بینالمللی به نظر میرسد هنوز طیفی از اعضای جنبش به دنبال تفکر مبتنی بر جریان سوم هستند.
2 - عملگرایی برخی اعضا: عملگرایی برخی کشورهای محوری عضو جنبش نظیر هند که نمونه آن را در رأی گیری شورای حکام درباره پرونده هسته ای ایران و موضع گیری این کشور شاهد بودیم، یکی از آفتهایی است که میتواند سبب واگرایی بین اعضای جنبش شده، آنها را از پیگیری آرمانهایی که جنبش عدم تعهد بر اساس آنها شکل گرفته باز دارد.
3 - تعلل در تشکیل دبیرخانه و تدوین منشوری برای فعالیت جنبش در شرایط جدید جهانی
4 - گرایش طیفی از اعضای جنبش برای بدل ساختن این گروه به نهادی برای پیگیری مطالبات اقتصادی و پرهیز از جبههگیری سیاسی.
در حالیکه این همان خواست آمریکاست و نماینده آن در نشست سیزدهم سران به صراحت اعلام کرد: "آمریکا بیشتر به تلاشهای اقتصادی جنبش عدم تعهد توجه دارد و نسبت به گفتوگوهای سیاسی بیتفاوت است". پیام این موضعگیری آمریکا بیخاصیت ساختن جنبش عدم تعهد در عرصه سیاسی ست. این در حالی است که غیرمتعهدها با وجود کثرت اعضا تنها 20 درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار دارند. بنابراین افزایش نقش جنبش، مستلزم تقویت موضعگیری و همگرایی این جنبش در سطوح سیاسی و اقتصادی می باشد.
ایران رسماً پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان برگزاری ششمین نشست سران "جنبش عدم تعهد" در هاوانا(پایتخت کوبا)، در سال 1979 به عضویت جنبش عدم تعهد درآمد.
با پیوستن ایران به این جنبش به نظر میرسد اندیشه حمایت از تبدیل جنبش به سازوکاری تأثیرگذار در معادلات جهانی تقویت شده است. خصوصاً اینکه جمهوری اسلامی ایران به همراه کوبا، مالزی و آفریقای جنوبی در ردیف چهار کشور پیشرو در زمینه بیداری غیرمتعهدها قرار دارد که از زمان پیوستن به آن همواره بر ضرورت عملی شدن خواستههای جنبش تأکید ورزیده.
جمهوری اسلامی ایران در جدیدترین موضعگیری نسبت به آینده غیرمتعهدها که منوچهر متکی وزیر امور خارجه جمهور اسلامی ایران آن را تشریح کرد، بقای جنبش را در گرو اتحاد، همبستگی و مقاومت به منظور ایجاد دنیایی قانونمدار مملو از عدالت و عاری از فقر میداند. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه "عدالتخواهی رمز موفقیت هزاره سوم است" معتقد است غیرمتعهدها با عدالتخواهی میتوانند پیروزی در مبارزات حقطلبان را محقق سازند.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران بر اساس آموزههای اصلی معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) یعنی دکترین نه شرقی نه غربی که بسیار به اندیشه عدم تعهد نزدیک است، ترجیح میدهد جنبش عدم تعهد با حفظ استقلال عملی و پویایی موضعگیری به بازنگری در متن معادلات جهانی مبادرت ورزد که این فصل مشترک مواضع و سخنرانیهای مسئولان ایران در نشستهای متعدد سران و وزیران امور خارجه از سال 1979 تاکنون بوده است.
مراد عنادی: جنبش عدم تعهد در گرماگرم جنگ سرد با تلاش رهبرانی همچون نهرو، سوکارنو، جمال عبدالناصر و تیتو به عنوان نیرویی که به قول نهرو "ضدبلوک و نه بلوک" بود، بنیان گذاشته شد.
کد خبر 4374