او بابت فاجعهای که بر سر فرش همدان آمد از مسئولان به خصوص مسئولان صنعت، معدن و تجارت گلایهمند است.
- فرش همدان؛ فقط یک نام
گیلانی میگوید: از فرش همدان امروز فقط نامی بر جای مانده است. متاسفانه عدهای به عنوان دستاندرکار اتاق فرش در سازمان صنعت، معدن و تجارت حضور دارند که شناختی از فرش ندارند. در گذشته هر شهر را با صنایع دستی و فرش آن شهر میشناختند، اما امروز حتی آمار بافندههای فعال را هم دقیق نمیدانند. تعداد طراحان فرش را نمیدانند و حتی نمیدانند از طراحان قدیمی کدام زنده و کدام مرده است؟ چند سال پیش مسئول اتاق فرش در مصاحبهای گفته بود ما در سال گذشته ۳۶ هزار متر فرش تولید کردهایم. باید به ایشان گفت: «گیرم که مرا دو دیده بستند/ آخر دگران نظاره هستند» از ۳۰ هزار متر آن بگذریم ۶ هزار متر از آن فرشها را به مردم نشان دهید!
- تفاوت فرش همدان با تبریز
این نقاش فرش درباره تفاوت صنعت فرش همدان با دیگر استانها توضیح میدهد: ما در هر نمایشگاهی که در شهرهای مختلف برگزار میشود شرکت میکنیم. نمایشگاه قم از دوره اول تا دوره هفتم با تبریز مشترک بود، از نمایشگاه هشتم مستقل شد و تبریز را در تولید فرش کنار زد. تبریز، مشهد و اصفهان در این حوزه حرفی برای گفتن دارند.
متاسفانه وقتی در همدان نمایشگاه فرش برگزار میشود، خود همدان فقط یک غرفه دارد و فرشهای آن غرفه را هم از میان بازار از حجرههای مختلف گرفتهاند، البته فرشهای همان یک غرفه هم محصول شهر همدان نیست از بهار و کبودراهنگ و شهرهای دیگر فرش آوردهاند. فرش همدان دیگر بافته نمیشود. وی میافزاید: چندی پیش یک میلیارد و ۲۶۰ میلیون تومان برای احیای فرش همدان بودجه تعیین شد، اما بدبختانه به سبب بیکفایتیها ۶۰ میلیون از این بودجه در همدان جذب شد و بقیه آن را اصفهان دریافت کرد! البته این علاوه بر بودجهای بود که برای خود اصفهان تعیین شده بود.
در آن زمان تعیین شد به هر بافنده برای خرید مواد اولیه ۴ تا ۵ میلیون وام بدهند، این کار را نزدیک عید انجام دادند و بسیاری از بافندهها این پول را خرج کردند و کار فرش پیش نرفت. شاید اگر به جای این کار فردی را بهعنوان متولی انتخاب میکردند و همه بودجه را به او تحویل میدادند، البته اگر آن فرد هم دلسوز و معتمد بود، چند بافنده را تحت پوشش قرار میداد و برای بافندهها حقوق تعیین میکرد تا فرش تولید کنند و از فروش فرش اول، دار قالی بعدی را علم کنند تا رشته تولید گسسته نشود.
- استقبال کم از هنر فرش
گیلانی که برای احیای هنر صنعت فرش همدان تلاشهای بسیاری کرده است، بیان میکند: من علاوه بر طراحی نقشه فرش در تولید قالی هم دستی دارم. حدود ۲۷ دار قالی با سرمایه شخصی خود برای بافندگان استان علم کردم که نقشه فرش و قالی همدان زنده بماند. آموزش رایگان، مصالح کار و رنگ را خودم به کارآموز میدهم باز هم استقبال نمیشود. به هنرجویان رشته گرافیک پیشنهاد دادم دوره کارآموزی را که ۲۴۰ ساعت است اینجا بگذرانند و رایگان بدون خرید حتی یک مداد، نقشه فرش را یاد بگیرند، اما از این پیشنهاد هم استقبال نکردند.
وی میگوید: در گذشته طراحان فرش بسیاری بودند، پدرم سالها شاگردی امثال میرزا اسحاق ایرانپور و میرزا شهاب کوثری را کرده بود، اما امروزه این حرفه جایگاه گذشته را ندارد. امروزه برخی با کامپیوتر نقشههای فرش را طراحی میکنند که البته با استفاده از نقشههای گذشتگان این کار را انجام میدهند و خلاقیتی در کار ندارند. با یک دکمه و جابهجا کردن طرحها نقشه آماده را تحویل مشتری میدهند در حالی که در گذشته روی هر نقشه چندین ساعت کار انجام میشد. دقیقا نمیدانم به صورت سنتی چند نفر هنوز مشغول هستند.
- چرایی نابودی فرش همدان
این نقاش فرش درباره دلیل نابودی فرش همدان اظهار میکند: یکی بیتفاوتی و بیتوجهی مسئولان بود و دیگری آپارتماننشینی که سبب شد قالیبافی رو به افول برود، چراکه قالیبافی سروصدای زیادی دارد. در گذشته در روستاها قالی را با قیمت خوبی میخریدند، دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ با وجود جنگ و مشکلات بعد از آن نیاز به نقشه فرش زیاد بود و برای آن صف میبستند.
گیلانی ادامه میدهد: زنده کردن این صنعت مرده متولی دلسوز میخواهد که نیست. باید بافندگان با تجربه را جمع کنند و به آنان حقوق بدهند و بیمه کنند تا دوباره فرش را احیا کنند. متاسفانه وام، بیمه و مزایا به کسانی داده شد که هیچ دلسوزی و علاقهای به احیای فرش نداشتند. وی با نگاهی به گذشته میگوید: در قدیم فرش کبودراهنگ بافته میشد که برای جهیزیه عروس میگذاشتند و مصرف خانگی داشت. تبریزیها در روستاهای کبودراهنگ طرحی به نام «بهبافی فرش» اجرا کردند، آموزش رایگان میدادند و حتی حقوق هم پرداخت میکردند، اما بافنده در حین آموزش نقشه تبریز را زیر نظر مربی مجانی میبافت.
وقتی بافنده کاملا یاد میگرفت یک دار قالی و مصالح را به او رایگان میدادند اما بعد از بافتن بازار فروش نداشت و ناچار بود به همانها بفروشد. در روستای کوزره که خرسک میبافتند، امروزه فرش عالی تبریز میبافند. شاید به این دلیل که مسئولان و متولیان تبریز بیش از آنکه به فکر خودشان باشند به فکر حفظ و احیای صنعت فرش شهرشان هستند. متولیان اتاق فرش همدان تا امروز احوال ما را نپرسیدهاند، شاید برایشان چندان اهمیتی ندارد ما چه میکنیم.
- نقشههای فرش همدان
محمود گیلانی میگوید: نقشههای همدان اکثرا شاهعباسی، حاجخانومی، شکارگاه و افشار بود. در جوزان ملایر پنجگل بافته میشد و در ننج ملایر و ازندریان از روی اورنگ یا حفظی میبافتند. در حسینیهها و مساجد هنوز هم فرش ازندریان میبافند. تولید اردکان یزد خیلی بالاست، زنهای چینی هم در اردکان کار میکنند. در ایران آموزش میبینند و برمیگردند در چین فرش میبافند و به نام کاشان میفروشند.
گویا در چین شهری به نام کاشان ساختهاند و فرش چینی را در این شهر میبافند. در قدیم هم از ژاپن زنانی به عنوان گردشگر میآمدند، اما در واقع بازاریاب بودند. با مردم همدان حسابی میجوشیدند و نیازسنجی میکردند تا تولیداتشان را برای مردم ایران بسازند. در زمینه فرش هم همین اتفاق افتاد، نقشههای ما در کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و هند رونق یافت و از آنجا که نیروی کار ارزان دارند با همان کیفیت فرش ایران فرش ارزان تولید میکنند. بنابراین بازار جهانی را احاطه کردهاند. از سوی دیگر حمایت از فرش ماشینی در ایران بیداد میکند. تبلیغاتی که برای این فرش انجام میشود هیچوقت برای فرش دستباف صورت نگرفته است. گویا فرش دستباف برای دولت هزینه زیادی دربر دارد.
نظر شما