راحله عبدالحسینی-خبرنگار:رهگذران و شهروندان در ایستگاه مترو و اتوبوس او را «بتول خانم» صدا می‌کنند. همان نقش به یاد ماندنی‌ای که در سریال «شهرزاد» بازی می‌کرد.

ناهید مسلمی-بازیگر

«ناهید مسلمی» بازیگری در تئاتر را از سال‌های جوانی آغاز کرد. همان سال‌هایی که ترجیح داد بر زندگی تکراری کارمندی خط بکشد و با دنیای هنر پیوند بخورد. به قول خودش دنیای جذاب و خلاق هنر آدم را از پیله تنگ و تاریک روزمرگی نجات می‌دهد. بیش از یک ماه است که ناهید مسلمی برای اجرای نمایش «یک زن، یک مرد» به محله قیطریه رفت‌وآمد می‌کند. او معتقد است ظرفیت‌های فرهنگی شمیران به نسبت جمعیت محله‌ها اندک است و پاسخگوی نیاز اهالی نیست. او شهروندان را به دیدن تئاتر دعوت می‌کند تا برای ساعتی از هیاهوی زندگی ماشینی فاصله بگیرند و فرصتی برای اندیشیدن داشته باشند. گفت‌وگوی ما را با او می‌خوانید.

  • نگاهی به سابقه فعالیت هنری شما در تئاتر نشان می‌دهد که در بیشتر سالن‌های نمایش پایتخت اجرا داشته‌اید. در مدت ۵ سالی که سالن نمایش خانه موزه استاد انتظامی دایر شده، نمایشی در آن اجرا کرده‌اید؟  

نخستین‌بار است که در این سالن نمایش اجرا می‌کنم. قبلاً چند بار اینجا نمایشنامه‌خوانی داشتم. خانه موزه استاد انتظامی هم از نظر مدیریت و هم از نظر فضا خیلی خوب است. سالن نمایش خوبی هم دارد. تنها ایرادی که به این سالن وارد است، دوری از مرکز شهر است.  

  • شاید بهتر باشد به‌عنوان یک سالن نمایش محلی به آن نگاه کنیم.

بیشتر شهروندان ما عادت کرده‌اند که سالن‌های نمایش در مرکز شهر باشد. برای همین برایشان سخت است که از مناطق مختلف به این سالن نمایش بیایند و تئاتر ببینند. با توجه به سابقه سالن‌های نمایش در مرکز شهر و تراکم آنها، شهروندان محله‌های شمالی هم عادت کرده‌اند به مرکز شهر بروند و تئاتر ببینند. در همین مدتی که نمایش «یک زن، یک مرد» در سالن نمایش استاد انتظامی اجرا شده، می‌بینیم که تماشاگران ما معمولاً مهمانان ما و کسانی هستند که ما به نمایش دعوت کرده‌ایم. به عبارتی مخاطب عام و مخاطبی که همیشه به تئاتر می‌رود هنوز به دیدن نمایش ما نیامده است.  

  • تبلیغات برای این نمایش در محله‌های شمیران کافی بوده است؟

به نظرم تبلیغات کافی بوده‌ است. در پارک نیاوران و پارک قیطریه که جزو محل‌های پر تردد شمیران است و حتی پشت شیشه مغازه‌های اطراف خانه موزه استاد انتظامی بنرهای تئاتر نصب شده ‌است. احتمالاً ساکنان محله‌های شمالی چندان به دیدن تئاتر در این سالن علاقه ندارند.  

  • بضاعت فرهنگی شمیران از دیدگاه شما چقدر است؟  

شمیران بر خلاف تعداد موزه‌های زیادی که دارد، از نظر سالن سینما و نمایش تئاتر با توجه به جمعیتش به شدت کمبود دارد. با وجوداین، مراکز فرهنگی هم پاسخگوی نیاز مخاطب نیست. شاید بیشتر شهروندان این منطقه مثل شهروندان سایر مناطق تهران عادت کرده‌اند برای حضور در سالن‌های سینما و تئاتر راهی مرکز شهر شوند.  

  • چه راهکاری برای آشتی شهروندان با تئاتر پیشنهاد می‌کنید؟  

به نظرم از طریق رسانه‌های جمعی باید مردم را خبردار کرد. همکاری صدا و سیما برای معرفی تئاترهای روی صحنه خیلی می‌تواند کمک کند. کسانی که تئاتر می‌بینند، اهل اندیشیدن هستند. چراکه به فکر وا داشتن و آگاه کردن خاصیت تئاتر است. مخاطب در تئاتر آرزوها و رؤیای خود را می‌ببیند. تئاتر ما را با خودمان آشتی می‌دهد. کار تئاتردرمانی هم همین است. در روزگاری که همه چیز در حال ماشینی و دیجیتالی شدن است و فضای شهر خشک، عبوس و ناامیدکننده شده، تئاتر می‌تواند روح لطیف زندگی و امید را به جامعه بیاورد.  

  • با توجه به اینکه همواره از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کنید، عکس‌العمل مردم وقتی شما را در کنار خود می‌بینند چطور است؟ 

مردم همیشه لطف دارند و ابراز محبت می‌کنند. گاهی اوقات وقتی صحبت می‌کنم برخی به صدای من عکس‌العمل نشان ‌می‌دهند و سرشان را برمی‌گردانند تا صاحب صدا را ببیند. همیشه هم با مهربانی و لبخند برخورد می‌کنند. من از رفتار مردم انرژی می‌گیرم. البته مردم مرا بیشتر از طریق رادیو می‌شناسند تا تئاتر. بعد از سریال «شهرزاد» که مخاطب عام از پیر و جوان داشت، از سوی طیف گسترده‌تری از مردم شناخته شدم.  

  • با تئاتر توانسته‌اید رنگ تکرار را از زندگی‌تان بردارید؟  

ببینید من در رشته مترجمی زبان انگلیسی درس خواندم و ۵ سال کارمند هلال‌احمر بودم. بعد دیدم تکراری‌تر از اینکه هر روز ساعت ۸ صبح بروم و ۲بعدازظهر برگردم، نمی‌شود. در حالی که بعد ازظهر هم به آموزشگاه تئاتر می‌رفتم و در کلاس‌های آقا و خانم اسکویی شرکت می‌کردم. با وجودی که همه با من مخالف بودند و سرزنشم کردند از کارم استعفا دادم چون اهل زندگی روتین نبودم. پدر و مادرم می‌گفتند حداقل اجازه بده آب باریکه‌ای در زندگی‌ات باشه. ولی من جسارتش را داشتم و شرایط را برای خودم تغییر دادم. سختی دارد ولی من این نوع زندگی را انتخاب کردم. هنر کمک می‌کند زندگی کنیم و روح‌مان پالایش پیدا کند. زندگی برایمان تکراری نباشد و شاد باشیم.  

  • دخترتان شیدا خلیق نیز بازیگر تئاتر است. چرا این روزها کم کار شده است؟  

شیدا متولد ۱۳۷۲ است و از ۶ سالگی کار تئاتر کرد چون از ۳سالگی با من به پشت صحنه می‌آمد. خیلی سخت نقش انتخاب می‌کند. صبور است و از آن دست آدم‌هایی نیست که یک‌شبه ره صدساله برود. تئاتر به ما کمک می‌کند که صبور باشیم.  

  • اوقات فراغت شما چطور می‌گذرد؟

مگر می‌شود آشپزی و خانه‌داری نکرد. علاوه بر آن حتماً سینما می‌روم. کتاب هم همیشه کنارم هست. «بلقیس سلیمانی» از نویسندگانی است که کارهایش را دنبال می‌کنم. عاشق شعر و ادبیات هستم.  

  •  مترو سوارم

ساکن محله حافظ هستم. عمداً هم آن محله را برای سکونت انتخاب کردم. چون هم به تئاتر شهر نزدیکم و هم به اداره تئاتر و هم به رادیو. در واقع در پهنه‌ای فرهنگی ساکنم. محله‌ای که تراکم و ترافیک بسیار زیاد است. ولی من از هیچ وسیله نقلیه شخصی‌ای استفاده نمی‌کنم. رانندگی نمی‌کنم. برنامه‌ام را طوری تنظیم می‌کنم که پیاده بروم. در واقع زمانی را که برای ورزش در نظر گرفته‌ام به پیاده‌روی اختصاص می‌دهم. این روزها هم برای اجرا در سالن نمایش خانه استاد انتظامی خودم را با مترو به ایستگاه قیطریه می‌رسانم و بعد با ون به خیابان احمدی می‌آیم. درست یک ساعت طول می‌کشد. همیشه در سالن‌های تئاتر شهر، تالار وحدت، سالن حافظ و ایرانشهر اجرا داشته‌ام و این نخستین باری است که در این سالن تئاتر اجرا می‌کنم.  

  • یک درام عاشقانه 

نمایش «یک مرد، یک زن‌» تا ۲۰ تیر یعنی پایان همین هفته در سالن نمایش خانه موزه استاد انتظامی اجرا می‌شود. داستان این نمایش، درام عاشقانه جذاب، لطیف و طنازی است برای میانسالی. «لیدیا» (ناهید مسلمی) بیمار آسایشگاهی است که «رادیون» (کاظم هژیرآزاد) مدیر آن است و نمایش قصه ارتباط متفاوت، زیبا، عاشقانه و طنزآمیز این دو است.  برای دیدن این نمایش ساعت ۱۹:۳۰ در خانه موزه استاد انتظامی به نشانی خیابان اندرزگو (قیطریه)، شرق به غرب، روبه‌روی بلوار کاوه، خیابان احمدی، پلاک ۲۸ حضور داشته باشید. قیمت بلیت این نمایش۳۰هزار تومان است. برای کسب اطلاعات بیشتر هم می‌توانید با شماره ۲۲۳۹۰۳۲۰ تماس بگیرید.

کد خبر 446839

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha