بعضی از آنها برای رفع خستگی و خوردن چای و ساندویچ به قهوهخانهای که توسط خود بچهها دایر شده می روند و برخی دیگر مشغول بازدید از غرفههای داخل حیاط مثل غرفه ساعت آفتابی هستند.
همینطور که به دور و برم نگاه میکنم ، کاغذهای تبلیغاتیای را که روی در ودیوار چسبانده شدهاست میبینم که در آنها هر گروه با نوشتن جملهای تلاش کرده بازدیدکنندگان را به سمت خود بکشاند؛ «به نظر شما ماهیها استقلالیاند یا پرسپولیسی؟»، «یک امضا به من میدهید؟»، «آیا میدانید سینمای ایران در حال از بین رفتن است؟»...
بعضی از آنها آنقدر جذاب و جالب هستند که تصمیم میگیرم به سرعت وارد ساختمان شوم و کارهای بچهها را از نزدیک ببینم. اما قبل از آن به سراغ خانم خطیبیان، مسئول کارگاه علوم دبیرستان فرزانگان تهران، میروم تا توضیحهای او را درباره نمایشگاه امسال بشنوم.
این کارگاه بیست و سومین کارگاهی است که در سطح مدرسههای فرزانگان برگزار میشود. دانشآموزان از حدود یک سال و نیم قبل به کمک معلمهایشان شروع به تحقیق و انتخاب پروژهها میکنند و آموزش میبینند که در نهایت در این کارگاه نتیجه تحقیق و بررسیهایشان را ارائه میدهند.
امسال مجری این کارگاه علمی، دانشآموزان مقطع دوم دبیرستان بودهاند، اما بچههای مقطع اول هم در کنار آنها کارهایی انجام دادهاند و با آنها همکاری کردهاند. در این کارگاهها نوجوانها در رشتههای ریاضی، فیزیک، زیست، شیمی، هنر، تاریخ، معارف و ....شرکت کردهاند.
***
اولین سالنی که به سمت آن میروم کارگاه دانشآموزان علاقهمند به زیست است که کارهای علمی و در عین حال جالبی ارائه دادهاند. از ساخت یک مولاژ جدید برای گوش انسان گرفته تا بررسی میزان آلودگی هوا به کمک گلسنگها.
در میان غرفهها توجهم به غرفهای جلب میشود که روی میز آن چند تنگ ماهی قرار گرفتهاست و تعدادی ماهی قرمز در آنها دیده میشود.
از آیدا خلیلی که یکی از اعضای این گروه تحقیقاتی است درباره کارشان میپرسم. او میگوید: «ما روی این مسئله کار کردیم که ماهیها کدام رنگ را به بقیه رنگها ترجیح میدهند. اول بررسی کردیم که آیا ماهیها جسمهای اطرافشان را رنگی میبینند یا مثل سگ و مار، سیاه و سفید میبینند. برای این کار، سه رنگ قرمز، زرد و آبی را انتخاب کردیم و آنها را پشت شیشه آکواریوم قرار دادیم. جلوی رنگ قرمز یک تکه ماکارونی- که غذای ماهی است- گذاشتیم و بعد از مدتی دیدیم که وقتی این کار را بدون گذاشتن غذا انجام میدهیم ماهیها به طرف رنگ قرمز میآیند، یعنی به اصطلاح شرطی شده اند. این مسئله به ما نشان داد که ماهیها رنگها را تشخیص میدهند. سپس در کنار تمام رنگها ماکارونی گذاشتیم تا ببینیم ماهیها به هنگام غذا خوردن کدام رنگ را ترجیح میدهند و به طرف کدام رنگ میآیند. طبق بررسیهایی که انجام دادیم متوجه شدیم 67 درصد ماهیها به سمت رنگ زرد میآیند، یعنی نه پرسپولیسیاند و نه استقلالی!»
سمانه زمانی و آیدا خلیلی میلانی دربارة رنگ مورد علاقة ماهیها تحقیق کردهاند
***
بالای یکی از میزها پوستری را میبینم که روی آن اطلاعاتی درباره ضریب هوشی نوشته شدهاست. همین طور که مطلبهای روی آن را میخوانم «نگین زارع» دانشآموز سال دوم دبیرستان، برایم توضیح میدهد:
اسم تحقیق ما بررسی رابطه هوش انسانها با گروه خونی آنهاست. طبق تحقیقاتی که ما انجام دادیم، تعداد افراد باهوش دارای گروه خونی AB بیشتر از سایر گروههاست. اما لزوما همه افراد دارای گروه خونی AB باهوش نیستند!
- چهطور به این نتیجه رسیدید؟
ما 800 دانش آموز از مدرسههای مختلف را به عنوان جامعه آماری در نظر گرفتیم. ابتدا گروه خونی آنها را به کمک پزشک تعیین کردیم، بعد از آنها تست هوش گرفتیم و ضریب هوشی یا IQ آنها را حساب کردیم. سپس نمودار گروه خونی و ضریب هوشی را کشیدیم و با تحلیل آن، به این نتیجه رسیدیم که افراد دارای گروه خونی AB، ضریب هوشی بالاتری نسبت به سایر افراد دارند.
- انجام این تحقیق چه قدر طول کشید؟
سه سال و نیم!
- ایده اولیه این تحقیق چهطور به ذهنتان رسید؟
سر کلاس زیست دوم راهنمایی بودیم و مشغول یادگیری روش تعیین گروه خونی. بعد از اینکه گروه خونی تمام بچههای کلاس گرفتهشد متوجه شدیم که از بین هفت نفر، 4 نفر دارای گروه خونیAB هستند و این درحالی بودکه گروه خونی AB در دنیا کمترین درصد را دارد. همین موضوع باعث شد که به فکر رابطه بین گروه خونی و ضریب هوشی بیفتیم.
***
سالن کامپیوتر یکی از شلوغترین و پر سر و صداترین سالنهای مدرسه است. در آنجا نوجوانها کارهای جالبی مثل شبیهسازی بازی فوتبال و طراحی بازی سودوکو به زبان کامپیوتر و ...را به نمایش گذاشتهاند. در میان غرفهها جمعیت زیادی کنار یکی از میزها جمع شدهاند و از صحبتهایشان پیداست که برای امضا کردن نوبت میگیرند! از یکی از مسئولان پروژه درباره کارشان میپرسم. «مهسا پارسا» میگوید: «کاری که ما انجام دادیم بررسی شخصیت افراد از روی امضای آنهاست. طبق تحقیقهایی که روانشناسان انجام دادهاند، امضای هر فرد ارتباط مستقیمی با شخصیت «مارال نوریمند» یکی از نوجوانهای فعال و پرانرژی است که وقتی میفهمد از دوچرخه برای تهیه گزارش آمدهام به سراغم میآید و مرا به آزمایشگاه شیمی میبرد. مارال در ضمن اینکه بعضی از کارهای بچهها را برایم توضیح میدهد، درباره پروژه تحقیقاتی خودشان به نام «جدا سازی جوهر از کاغذ» اطلاعاتی به من میدهد که مشتاق میشوم درباره آن بیشتر بدانم.
جداسازی جوهر از کاغذ چه فایدهای دارد؟
این کار در عمل بازیافت کاغذ خیلی کاربرد دارد که متاسفانه در ایران استفاده نمیشود، اما بسیاری از کشورها برای تولید کاغذ از این روش استفاده میکنند.
چهطور این کار را انجام دادید؟
ما از روش شناورسازی استفاده کردیم و با استفاده از کف صابون توانستیم یک کاغذ کاملاً نوشته شده را تا 80 درصد بازیافت و قابل استفاده کنیم.
چه شد که به فکر جداسازی جوهر از کاغذ افتادید؟
ما مشغول بررسی کاربردهای صنعتی کف صابون بودیم که به مورد جداسازی جوهر از کاغذ برخورد کردیم و الان حدود یک سال است که روی آن کار میکنیم.
***
مشغول بازدید از پروژههای گروه شیمی هستم که به غرفهای برخورد میکنم که هم بوی خوبی دارد و هم مزه خوبی! وقتی به آنجا میرسم یکی از بچهها پاستیل خوشمزهای به من تعارف میکند و بعد میگوید:« این پاستیل را ما خودمان پختیم!» از او میخواهم که خودش را معرفی کند و درباره پاستیلها بیشتر توضیح بدهد.
یاسمین سلامت هستم، که به همراه دو تا از دوستانم توانستیم با استفاده از مواد اولیه در دسترس و سالم، پاستیل قابل قبولی بسازیم.
چهطور این کار را انجام دادید؟
ما این کار را تنها با استفاده از آب و شکر و ژلاتین و شربت ذرت انجام دادیم. ابتدا تحقیقاتمان را روی خاصیتهای ژلاتین شروع کردیم، بعد به فکر جایگزینی برای شربت ذرت افتادیم، چرا که این شربت در ایران وجود ندارد. ما با تغییر پارامترهای دستورالعمل و امتحان آنها توانستیم پاستیل مطلوبی را به دست بیاوریم. برای سنجش کیفیت پاستیلها هم دستگاهی اختراع کردیم و با استفاده از آن توانستیم پاستیلهای بهتری بسازیم و به رفتارشناسی شیمیایی آنها پرداختیم.
***
«اگر قاشقی را به وسیله دوده شمع، دودهاندود کنیم و آن را داخل آب کنیم میبینیم که قاشق خاصیت آینهای از خود نشان میدهد.» «پردیس امامی» دانشآموز کلاس اول دبیرستان به همراه همکلاسیهایش با اشتیاق زیادی مشغول توضیح دادن تحقیقشان به بازدیدکنندگان است که من هم به جمع آنها میپیوندم و ادامه بحث را که «بهاره چمنی» میگوید میشنوم.
«ما این کار با جسمهای دیگری مثل کاغذ و آینه تکرار کردیم و دیدیم که آنها هم همین رفتار را نشان میدهند. حتی محلول و نوع دوده را هم تغییر دادیم و در هر مورد نتیجه متفاوتی گرفتیم و سعی کردیم علت را بررسی کنیم. مثلاً متوجه شدیم که محلول باید قطبی باشد تا این اتفاق رخ دهد و حتما باید از دوده شمع استفاده کنیم و نه دوده دیگر. چرا که دوده باید چرب باشد تا از جسم جدا نشود و این که دمای محلول تأثیری در نتیجه آزمایش ندارد. جالبتر اینکه وقتی به قاشق دودهای نگاه میکنیم در بعضی زاویهها قاشق را آینهای نمیبینیم که این مطلب یک پدیده فیزیکی است.»
در راهروی طبقه همکف مدرسه، همچنانکه مشغول تماشای کارهای دانشآموزان هستم، متوجه میشوم بازدیدکنندگان درباره پروژهای صحبت میکنند که از نامزدهای اصلی عنوان تحقیق برتر کارگاه علوم امسال است. با پرس و جو، مسئولان آن پروژه را پیدا میکنم و از آنها میخواهم که درباره کاری که انجام دادهاند برایم توضیح دهند؛
«ساقی میری» یکی از محققان این پروژه میگوید: عنوان پروژه ما نگهداری یک سلول در بازه زمانی طولانی است. ما روی سلولهای گیاهی، گندم و لوبیا کار کردیم و به مدت 15روز، گیاهان را در دانشگاه تهران در نیتروژن مایع قرار دادیم. در واقع اصل کار این است که ما چگونه میتوانیم یک سلول را برای جلوگیری از پیر شدن، در نیتروژن مایع-که خیلی سرد است-نگه داریم و از چه محلولهایی استفاده کنیم که این سلول زنده بماند.
نگهداری سلولها چه فایدهای دارد؟!
در پاسخ به این پرسش، «ثمین شیرزادی» یکی دیگر از محققان پروژه میگوید: «در جهان، روزانه یک گونه گیاهی از بین می رود. اگر ما بتوانیم سلولها و گونههای گیاهی را که الان وجود دارند در بانک ژن نگه داریم، در آینده میتوانیم از آنها استفادههای ژنتیکی بسیاری بکنیم؛ چرا که گونههایی که از بین میروند خاصیتهای خود را هم با خود از بین میبرند. مثلا فرض کنید 50سال دیگر آفتی به گندمها بزند و آنها را بیمار کند؛ اگر ما گونه وحشی آن را از قبل نگهداری کرده باشیم، به طوری که قوه رشد و نمو آن از بین نرفته باشد، آن وقت میتوانیم به کمک آنها بیماری گندمها را درمان کنیم. ضمن اینکه این سلول ها در پیوند گلهای دیگر و به دست آوردن گونههای بهتر گیاهی کمک زیادی میکنند و استفادههای بسیاری در علم ژنتیک دارند.»
***
یکی از ابتکارهای جالب کارگاه علوم،برپایی غرفههای هنری برای بازدیدکنندگان است تا هنگام بازدید از پروژههای علمی سری به آنجا بزنند و هم خستگی در کنند و هم استعداد هنری خودشان را محک بزنند.
مثلاً در قسمتی از سالن یکی از نوجوانها مشغول آموزش کندهکاری روی گچ تخته به بازدیدکنندگان است و در کنار آن، مجسمههای گچی جالبی از دانشآموزان به نمایش گذاشته شده است.
به سراغ «کیمیا پیشدادیان» مسئول کارگاه هنر میروم تا درباره این کارگاه بیشتر توضیح بدهد: «ما در اینجا غرفههایی را به کمک دانشآموزان تمام رشتهها برپا کردیم. در واقع دانشآموزان وقتی در طول انجام تحقیقاتشان از کار با کامپیوتر و آزمایش کردن خسته میشوند به اینجا میآیند و به اصطلاح هم برای آنها زنگ تفریح است و هم اینکه یک کار هنری انجام میدهند، ضمن اینکه به ما در ساخت اثرها کمک میکنند. الان هم که بازدیدکنندگان بعد از دیدن پروژههای علمی به اینجا میآیند و فعالیت هنری انجام میدهند. مثلاً در این قسمت به وسیله ظرفهای شیشهای که به هم چسباندیم و با گلولههای رنگی کاموا، ترکیببندی رنگ را تمرین میکنیم. در قسمت دیگری دو تنه درخت گذاشتیم تا هر کس که میخواهد چیزی روی آن حک کند و به اصطلاح آن قدر این کار را انجام بدهد که دیگر هوس نکند این کار را روی درختان زنده و واقعی انجام بدهد!»
- با توجه به این که این کارگاه به عنوان یک کارگاه علمی شناخته شده است، استقبال بازدیدکنندگان از غرفه های هنری تا به حال چگونه بوده است؟
به نظر من خیلی خوب بوده. ضمن اینکه ما تلاش کردیم وقتی بازدیدکنندگان از غرفههای هنری هم بازدید میکنند چیزی یاد بگیرند و اطلاعاتشان بالاتر رود.
هر کسی بخواهد می تواند روی تنه خشک این درخت در سالن هنر یادگاری بنویسد اما نباید این کار را روی درخت های زنده انجام دهد