در جوامع در حال توسعه افراد از یکسو بهصورت گسترده از رقابت کردن و آزادی در انتخاب صحبت میکنند و حتی قوانینی برای اعمال آن به وجود میآورند، زیرا که میبینند در جوامع پیشرفته این چنین است؛ اما از سوی دیگر، در مرحله عمل راهی متفاوت میپیمایند و شاید به همین دلیل است که قوانینی از این دست، به درستی به اجرا در نمیآیند. روند جهانی شدن سعی دارد مفاهیمی چون رقابت کردن و دمکراسی را که در واقع دو روی یک سکهاند و هر دو از فرهنگ آزادی در انتخاب تغذیه میشوند، به کل جهان گسترش دهد. ولی به دلایل فرهنگی، مفاهیمی از این دست در کشورهای در حال توسعه شکل مناسب نمیگیرند و نیازمند کار فرهنگی گسترده است. باید دید در جامعهای چون ایران که با تحولات پیرامونی و پدیده جهانی شدن مواجه هستیم، چگونه میتوانیم از مزایای آزادی در انتخاب بهرهمند شویم. ایرانیها هنگام ورود به اجتماع، با دولتهایی مواجه بودهاند که بهدلیل برخورداری از درآمد نفت، وابسته به آنها شدهاند و پیامد آن این بوده است که اگر نظری متفاوت داشتهاند، از ابراز آن خودداری کردهاند. شاید به خاطر رشد در چنین فرهنگی است که بسیاری از صنعتگران و تجار ما فکر میکنند که اگر حمایت دولت نباشد (یعنی دولت برایشان تصمیم نگیرد که چه کالایی را تولید کنند و با چه شرایطی آن را بفروشند) نمیتوانند فعالیتی موفق داشته باشند. این فرهنگ با شرایط و ضوابط دنیای امروز همخوانی ندارد.
برای تصحیح مسیر، شاید لازم باشد یک نظام چند لایه آموزشی طراحی شود و مفاهیمی چون رقابت کردن و مزایای آن، آزادی در انتخاب و رهاوردهای آن و بالاخره دمکراسی و چگونگی اجرای آن را آموزش دهیم تا مردم با درک بهتری که از این مفاهیم پیدا میکنند، در جامعه عمل کنند. در جهان امروز، تمرین و یادگیری ابعاد و الزامات آزادی در انتخاب»، البته در بستر جامعهای که در آن زندگی میکنیم، شاید مهمترین عامل برای گذر از مرحله توسعهنیافتگی به مرحله توسعهیافتگی است؛ زیرا درصورت تحقق آن، رشد اقتصاد، و فناوری یا آزادی در بیان نظر در فضایی آزاد و پررقابت که احترام به قانون نیز در آن نهادینه شده باشد، به سادگی قابل برنامهریزی و دستیافتنی خواهد بود. سالهای طولانی است که اقتصاددانان درباره امکانات رشد و توسعه اقتصادی - اجتماعی در ایران بحث و گفتوگو کردهاند و کتابها و مقالات متعددی را در دسترس قرار داده و ثابت کردهاند که از نظر امکانات فیزیکی توسعه، کمبودی در ایران نیست ولی موضوعی که توجه کمتری به آن شده است، بستری است که رشد و توسعه در آن تحقق مییابد. اگر روند تحولات در جهان را حداقل در یک قرن اخیر، مرور کنیم، ملاحظه میشود آنچه انسانها را به حرکت در میآورد و انگیزه را برای پیشرفت فراهم میکند، همان آزادی در انتخاب است که بستر رقابت را فراهم میآورد و خلاقیت را به جای منابع طبیعی و سرمایه مینشاند و رشد و توسعه را محقق میکند. در جهان امروز، توسعه بدون برخورداری از چنین بستری، حتی با وجود امکانات فیزیکی فراوان، امکانپذیر نیست.
* اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی