با توجه به تاکید مدیریت شهری تهران به تقویت فعالیتهای فرهنگی در پایتخت، هنوز بودجهای در فراخور انتظار به این بخش اختصاص نیافته است.
بودجه فرهنگی شهر تهران در سال 87 رشد قابل توجهی بهویژه در بخش سختافزاری داشته است، اما کلانشهری مانند تهران بیش از این برای بالابردن ظرفیتهای فرهنگی شهر بهویژه در بخش نرمافزاری نیازمند توجه است. بهویژه آنکه بسیاری از صاحبنظران شهری معتقدند که به موازات تامین نیاز شهروندان به امکاناتی مانند بزرگراه و مترو و خدمات شهری باید به نیازهای اجتماعی شهر هم توجه کرد، زیرا اگر به این بخش از نیازها بیتفاوت باشیم در چند سال آینده با شهروندانی روبهرو خواهیم بود که از کمبودهای فرهنگی و روانی بسیاری رنج خواهند برد.
از سوی دیگر این اتفاقنظر میان تمام مدیران وجود دارد که برای تهران به میزان نیازهای شهروندان امکانات تفریحی و گردشگری لحاظ نشده است. این فقر در طولانیمدت سبب خواهد شد که ساکنان تهران نه تنها تعلق خاطری به شهر نداشته باشند بلکه تبعات روانی این ماجرا هزینههایی بسیار بیشتر از آنکه اکنون نیاز شهروندان است، به مدیران و مسئولان دولتی و شهری تحمیل کند. البته محدودیتهای مالی بودجه شاید این امکان را فراهم نکند که بیش از این به بودجه فرهنگ پرداخته شود و شاید پس از اینکه معاونت اجتماعی شهرداری برنامههای خود را ارائه کند، بتوان تا حدودی این ارقام را بهبود داد. البته در مدیریت کلان تهران بسیار واضح است که یک نهاد مانند شهرداری نمیتواند متولی تمام نیازهای فرهنگی پایتخت شود. اگر شهروندان به فضاهای فرهنگی بیش از این نیازمند هستند؛ اگر پایتختنشینان از کمبود فضاهای تفریحی رنج میبرند، باید مسئولان دولتی هم این دغدغهها را درک کنند. اگرچه از مجلس هم شنیده میشود که دولت در سال 87 بیمهری به بخش فرهنگ نکرده و اعتباراتی مناسب را به این بخش اختصاص داده، اما این سؤال مطرح میشود که چه میزان از این آمار و ارقام بودجه فرهنگ در راهروهای موازیکاری به مصرف نمیرسد. نهادهایی مانند سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، وزارت ارشاد و بسیج بسیاری از دستگاهها و وزارتخانهها بودجههای قابل توجهی را برای امور فرهنگی دریافت میکنند، اما آنچه از بازده کار دیده میشود در فراخور ارقام اختصاص یافته نیست. به همین دلیل است که بارها و بارها پیشنهاد کردهایم در بخش فرهنگ یک تعامل همهجانبهصورت بگیرد تا بدانیم که بودجه فرهنگ به چه شیوهای هزینه میشود تا بتوان با یک برنامهریزی منسجم و پایدار بهترین استفاده را از این بودجه قابل توجه کرد. این هماهنگی هم کار سختی نبوده و شورای شهر بهعنوان یک نهاد مردمی مستقل میتواند زمینهای را فراهم کند که تمام این نهادها دوستانه در کنار هم تقسیم کار کرده و هر کدام در بخشی که توانایی دارند به ارائه خدمات بپردازند. حداقل در این شیوه دیگر لازم نیست به شهروندان هر سال اعلام کنیم که سال آینده امکانات فرهنگی و تفریحی پایتخت افزایش یافته تا شاید جوابگوی نیازهای آنها باشد. البته این آرمان بجز آن محقق نمیشد که تمام متولیان فرهنگی شهر به این درک واقعی برسند که هیچیک به تنهایی راه به جایی نمیبرند و باید زیر یک چتر واحد به تلاش برای بهبود شرایط بپردازند. شاید با ین شیوه دیگر از عنوان تکرار مستمر موازیکاری فرهنگی خبری نباشد و در مقابل به نیازهای این بخش از شهروندان هم توجه کافی مبذول شود.
* عضو شورای شهر تهران