موضوع این است که شش اتهام که قریب شش سال آمریکا و حاشیههایش با آنها بر طبل غوغاگری کوبیدند، با گزارش البرادعی به ادعاهایی تو خالی بدل شد.
این گزارش از دل "طرح اقدام" بیرون آمد. این طرح نیز در خلال آمد و شدهای لاریجانی و سولانا شکل گرفت.
لاریجانی خوب می دانست که گزارش البرادعی بعد از تمام شدن مدالیته مربوط به طرح اقدام در جبهه بین المللی(سازمان ملل متحد و آژانس)،در صف آرایی دوگانه جهان غرب(امریکا، فرانسه و کمی تا قسمتی انگلیس، از یک سو و دیگر کشورهای غربی مثل آلمان، ایتالیا، سوییس و .... از دیگر سو) و در اجتماع ناظران مستقل(کشورهای عربی، غیر متعهدها و ... ) چه تاثیراتی با خود همراه خواهد کرد.
شاید برای همین او در قالب یک مصاحبه حرفهای با خبرنگار فاینشنال تایمز و خطاب به یک سوی از جبهه جهان غرب گفتهبود که «اگر آنها گزارش البرادعی را تخریب کنند بازی را بهم میزنیم.»[گفتگوی فایننشال تایمز با دکتر علی لاریجانی]
اینک برای غرب و هم برای تهران مهم است که آن راه همانطور که لاریجانی طراحی کردهبود ادامه یابد؛ بدین معنا که طرح اقدام از دل آمد و شدها با سولانا در آمدهبود و اینک که وجه حقوقی پرونده هستهای پیش میرود، وجه سیاسی آن، یعنی ادامه رایزنی با نماینده 1+5 نیز شایسته است که احیا شود.
این بازی تمام نشدهاست. گواه آن هم غوغاگریهای تازهای است که امریکاییها زیر عنوان "شواهد تازه" براه انداختهاند.
سر انجام این غوغاگری نیز دو باره دروغ از آب در آمدن ادعاهای امریکایی علیه ایران است، با این وجود غیر قابل انکار است که پیشرفت طرح لاریجانی- پیگیری و اهتمام در دو وجه سیاسی و حقوقی - طرف مقابل بازی ما را بی رمق میکند همانگونه که تا کنون اینگونه شدهاست.
همشهری امارات