این شاعر که اقبال عامه مردم را به خود جلب کرد، از زبان و لحنی صمیمی برخوردار بود که یاد او را در اذهان نگه داشته است.
فریدون مشیری در سیام شهریورماه سال 1305 در تهران به دنیا آمد. مدتی را در خدمت وزارت پست و تلگراف گذراند و در همان ایام با مجلاتی هم همکاری کرد.
او مدیر بخش ادبی مجله روشنفکر بود. این شاعر صاحب ذوق در سوم آبان ماه سال 1379 درگذشت.به مناسبت فرارسیدن سالروز تولد او، خبرگزاری ایسنا نظر تعدادی از ادیبان و هنرمندان را درباره او منتشر کرده است:
عبدالحسین زرینکوب: او شاعری نوپرداز با اندیشهها و آفرینشهایی نو است که نوپردازیاش ناشی از ناآشناییاش با سنتهای شعر فارسی نیست. زبان شعرش هم بیآنکه بازاری باشد، ساده است و در عین سادگی به نحو مرموزی فاخر و متعالی. واژگان بهکار رفته در شعر او با آنکه گهگاه از تازگی و سادگی تلألو دارد، اما زبان اهل کوچه نیست، چنانکه ترکیباتش هم از تأثیر ژورنالیسم بیبندوبار عصر برکنار است.
محمدرضا شفیعی کدکنی: شاعران در چند صف قرار میگیرند. فریدون مشیری در صف شاعرانی قرار دارد که با آنها گریستهام. مثل گلچین گیلانی، شهریار، ابوالقاسم لاهوتی و تعدادی دیگر؛ شاعرانی که مستقیما با عواطف آدمی سروکار دارند.
مشیری در همه ادوار عمر شاعریاش در همین صف ایستاده و هرگز نخواسته که صف خود را عوض کند. شعر مشیری با گذشت زمان افت نکرده و در دوره پس از 57، تنوع و جلوه بهتری یافته که از امتیازات دیگر شعر این شاعر نسبت به دیگر شاعران معاصر است.
غلامحسین یوسفی: شعر «امیرکبیر» مشیری، شعری گرم، پرتپش و دلپذیر است که زبانی بلیغ دارد.
محمدامین ریاحی: فریدون مشیری زبان طبیعت را خوب میداند و پیام مهر مظاهر طبیعت را میگیرد و آنرا به لطیفترین زبان به گوش آدمیان میرساند. شعر «کوچه» نمونه سادگی و دلاویزی سخن این شاعر است که لطیفترین شعر عاشقانه عصر ما شناخته شده و در حافظه بسیاری کسان جای گرفته است.
سیمین بهبهانی: در شعر فریدون مشیری هیچ مضمونی غریب و دور از دسترس نیست و هرچه را به شعر میکشد، همان است که به سادگی میبیند.
شعر «ماه وسنگ» به نوعی مضمونساز است، یعنی از پیش اندیشیده مطلب را به نظم میکشد. زبان شعرش بسیار ساده است.
شاعری که هیچگاه نسبت به جریانهای روزگار خویش بیطرف نمانده، بویژه ستمهایی که در طول دوران مختلف بر جهان سوم رفته است.
یدالله مفتون امینی: مجموعه شعر «تشنه طوفان» مشیری لحنی ساده و صدیقانه دارد و تعدد چاپ کتاب و تنوع شعری این شاعر عامل موفقیت وی است. او شاعری مردمپسند است.
بهاءالدین خرمشاهی: او با پنج دهه شعر و شاعری از جرگه سایه، نادر نادرپور، فریدون توللی، مهدی اخوان ثالث و شهریار است؛ خنیاگران تغزل اجتماعی. او شاعر فریادهای در گلو شکسته است. کولهبار شعرش آکنده از میراث تجربههای تاریخ 60ساله این دیار است. شاعر امید و نومیدی، شکست 28 مرداد 32 و پیروزی بهمن 57.
فرخ تمیمی: برای شناخت مشیری گفتهها و احساساتش را درباره زندگی و عشق و مرگ مطالعه کنیم؛ این سه مسأله در شعر مشیری مقولههای جداگانهای نیستند و شاعر با آنها در کشاکش است. در شعر عاشقانه او برخلاف نصرت رحمانی و نادر نادرپور حجب و حیا غالب است.
محمدرضا شجریان : فریدون خودش از شعرهایش لطیفتر و ظریفتر است. در گفتارش صمیمیت، نرمی و گرمی است.