دانشجویانی که اکنون بیشترشان استادان ارتباطات و روزنامهنگاری کشور محسوب میشوند.
با وجود این، تمام شاگردانش از سالهای دور تا امروز، او را برای خود «همیشه استاد» میدانند و برای پدر علم ارتباطات ایران احترامی بینظیر قائل هستند. دکتر کاظم معتمدنژاد با تواضع از بیشتر شاگردان خود بهعنوان «همکلاسی» هایش یاد میکند.
او هنوز در کلاسهای درس به کنفرانسهایی که از سوی دانشجویان ارائه میشود، با دقت گوش میدهد و با وجود اینکه همه میدانند که بهتر از هر فردی با شخصیتها و جزئیات مسائل آشناست، مطالب ارائه شده از سوی دانشجویان را بهطور دقیق یادداشت میکند.
دکتر کاظم معتمدنژاد با وجود اذعان به ضعفهای فراوانی که روزنامهنگاری در ایران از جمله وجود نظام اخذ مجوز، فقدان استقلال حرفهای و ضعف آموزشهای آکادمیک دارد، همچنان نسبت به آینده خوشبین است.
او بر این باور است که روزنامهنگاری روز به روز پیچیدهتر میشود و بیشتر جنبة تخصصی پیدا میکند و کسانی که تحصیلاتی در این زمینه نداشته باشند، به آسانی نمیتوانند با دیگران رقابت کنند؛ مگر اینکه ذوق و سلیقه و استعداد زیادی در این زمینه داشته باشند.
از اینروست که شاید بدترین خاطرهای که پدر علم ارتباطات بارها از آن بهعنوان عامل اصلی عقبماندگی روزنامهنگاری در ایران یاد کرده، انحلال دانشکده علوم ارتباطات در اوایل انقلاب است.
او معتقد است که اگر ما بعد از انقلاب فرهنگی همچنان یک دانشکدة مخصوص روزنامهنگاری داشتیم، حالا خیلی از مشکلات فعلی گریبانگیر جامعه ما نبود. او بارها تاکید کرده است که شغل روزنامهنگاری یک آموزش مادامالعمر میخواهد و اینطور نیست که آموزشها محدود به دورهای خاص شود.
به اعتقاد دکتر معتمدنژاد، به همین خاطر است که کشورهای پیشرفته از طریق دانشکدهها و انجمنهای صنفیشان امکانات بازآموزی روزنامهنگاری را بهطور مستمر برای روزنامهنگاران فراهم میکنند.
همت بالا، دقت فوقالعاده، اراده قوی و خستگیناپذیر از مهمترین ویژگیهایی است که «همیشه استاد» را از دیگر استادان روزنامهنگاری متمایز میکند. شاید بهدلیل همین ویژگیها باشد که او از روزنامهنگاران میخواهد برای رسیدن به آیندهای روشن، صبور و بردبار باشند و همت بیشتری به خرج بدهند. در گفتوگویی که در پی میآید، نظرات «همیشه استاد» را در مورد آینده روزنامهنگاری در ایران و ضرورت چاپهای متعدد روزنامهها جویا شدیم.
- چه ضرورتی برای انتشار نسخههای دوم و سوم روزنامه وجود دارد؟
ضرورت چاپهای متعدد ویژه کشورهای پیشرفته نیست بلکه ضرورت آن در تمام کشورها مشاهده میشود. در کشورهای در حال توسعه از آنجایی که مطبوعات در وضعیت ضعیفتری نسبت به کشورهای پیشرفته قرار دارند، باید توجه بیشتری به اهمیت نسخههای متعدد در طول روز داشت و خوانندگان را باید به چاپهای متعدد و البته متنوع عادت داد تا نیازهای خبری آنها بدینوسیله برآورده شود.
اگر چه سایر وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو و تلویزیون بهصورت مستمر به اطلاعرسانی مشغول هستند و بهعنوان مثال، رادیو پیام هر ۱۵ دقیقه خبر میگوید و تلویزیون نیز در قالب شبکههای خبری مختلف بهویژه شبکه خبر آخرین اخبار و رویدادها را به مردم اطلاع میدهد ولی هیچیک از این وسایل نمیتوانند جای مطبوعات را بگیرند؛ زیرا بیشتر این رسانهها تنها اخبار را اعلام میکنند ولی مطبوعات این امکان را دارند که با پیگیری موضوع، با دیدی عمیقتر و تحلیلیتر به مسائل مختلف نگاه کنند و اطلاعات جامعتر و دقیقتری در اختیار مخاطبان خود قرار دهند.
با امکاناتی که از طریق اینترنت فراهم شده است، روزنامهنگاری الکترونیک نیز مانند روزنامهنگاری رادیو - تلویزیونی امکان سریع انعکاس مطالب را دارد ولی حتی اینترنت نیز نمیتواند جایگزین مطبوعات شود. آنها نیز بعضی از محدودیتهای مطبوعات را دارند و من فکر میکنم مطبوعات در آینده همچنان نقش خود را حفظ خواهند کرد.
با نگاهی به وسایل ارتباط جمعی موجود به این نتیجه میرسیم که تمام این وسایل، مکمل یکدیگر هستند و بیشتر روزنامههای مهم دنیا از اینترنت در قالبهای گوناگون نهایت استفاده را میبرند.
من فکر میکنم چون اینترنت نیاز به اخبار بیشتر و سریعتر را در مخاطبان تقویت کرده است، مطبوعات نیز برای رقابت با این رقیب قدرتمند، باید تلاش بیشتری داشته باشند و با مطالب قویتر، متنوعتر و بهروزتر فعالیت خود را ادامه بدهند.
پیشگامی روزنامه همشهری در ایران در انتشار چاپ سوم موفقیت و افتخار بزرگی برای این روزنامه محسوب میشود. روزنامه همشهری با این اقدام به یک نیاز بالقوه در جامعه پاسخ داده و آن را بالفعل کرده است و به یقین در آینده توجه مردم به این روزنامه بیشتر خواهد شد و سایر روزنامهها نیز به این مهم توجه بیشتری خواهند کرد.
این اقدام همشهری را روزنامههای مهم دنیا از چندین دهه پیش آغاز کردهاند. بهعنوان نمونه روزنامه فرانسوی لوموند دارای دو چاپ است. چاپ اول را بین ساعت ۱۱ تا ۱۱:۳۰ و چاپ دوم را بین ساعت ۱۵ تا ۱۵:۳۰ توزیع میکند.
چاپ صبح لوموند بیشتر ویژه مسئولان و کارمندان است و چاپ عصر را بیشتر روشنفکران و دانشجویان مطالعه میکنند. این تجربه در فرانسه و بسیاری از کشورهای پیشرفته با موفقیت دنبال شده است و خوشحالم که روزنامه همشهری این تجربه جدید را آغاز کرده است و امیدوارم که ورود این روزنامه به این عرصه، باعث پیشرفت هر چه بیشتر روزنامهنگاری در ایران شود.
- بهنظر جنابعالی باید روزنامه چاپ عصر چه رویکردی را نسبت به روزنامههای چاپ صبح داشته باشد؟
روزنامههای عصر را در کشورهای غربی بیشتر نخبگان مطالعه میکنند و روزنامههای صبح را بیشتر کارمندان و کارگران هنگام رفتن به محل کار و در طول روز میخوانند. روزنامه عصر بیشتر به نیازهای افراد نخبهتر که خواستار تحلیل اخبار هستند، توجه میکند و به یقین از آنجایی که مخاطبان روزنامه صبح با عصر متفاوت است، باید این دو نوع روزنامه رویکردهای متفاوتی داشته باشند.
علاوه بر این، بعضی از روزنامهها دارای چاپهای دیگری نیز هستند تا به سایر نیازهای خوانندگان نیز پاسخ دهند. بهعنوان نمونه روزنامه لوموند سالها اخبار بورس را در قالب چاپ خاصی منتشر میکرد و یا بعضی از روزنامهها در فرانسه حتی برای مسابقات اسبدوانی هم چاپ جداگانهای داشتند. فارغ از این نوع چاپها، انتشار روزنامه در دو چاپ متفاوت، موضوعی کاملا متداول و رایج در بیشتر روزنامههای غربی است.
- آیا روزنامهها با انتشار چاپهای دوم و سوم قدرت رقابت با رادیو و تلویزیون را دارند؟
من فکر میکنم در حال حاضر این رادیو و تلویزیون هستند که باید با مطبوعات رقابت کنند و مطبوعات جایگاه قدیمی خود را همچنان حفظ کردند و این موضوع را به وضوح در بسیاری از کشورها از جمله فرانسه میتوان مشاهده کرد.
- آیا در جامعهای مانند ایران نیز میتوان گفت که مطبوعات از وضعیت بهتری نسبت به رادیو و تلویزیون برخوردار هستند؟
متأسفانه در کشور ما بهدلیل اینکه در آغاز فعالیت مطبوعات در دوران قاجار بیشتر مردم بیسواد و کمسواد بودهاند، مطبوعات از خوانندگان فراوان و ثابتی برخوردار نبودهاند. علاوه بر این، محدودیتهای اعمال شده بر مطبوعات از جمله سانسور مطالب باعث شده که توجه به این رکن مهم دمکراسی در جامعه ما کم باشد.
ضمن اینکه روابط عادی میان روزنامهنگاران و مسئولان در کشور ما در طول سالیان گذشته وجود نداشته و ندارد، لذا ما شاهد وضعیت عادی در مطبوعات کشورمان نبوده و نیستیم و با شرایط دشوارتری مواجه هستیم و باید تلاش کنیم تا بیش از پیش از امکانات بالقوه خود استفاده کنیم تا باعث افزایش شمارگان روزنامهها و جلب توجه بیشتر مردم به آنها شویم.
روزنامهنگاری ما باید جوابگوی نیازهای کشور باشد و بتواند خوانندگان خود را راضی کند. اگر میخواهیم به سوی جامعه معرفتی پیش برویم، باید روزنامهنگاری را تقویت کنیم، باید هویت خود را به دنیا معرفی کنیم و پیش از آنکه دیگران ما را نقد کنند، ما خودمان از خودمان انتقاد کنیم و خلاصه آنکه باید تلاش کنیم تا فضای مطلوب روزنامهنگاری در کشور تامین شود.
- استاد، با توجه به مطالبی که فرمودید وضعیت کنونی مطبوعات را چگونه ارزیابی میکنید؟ فاصله کشور ما در حال حاضر با آرزوی جنابعالی که برداشتن «اجازه انتشار» برای مطبوعات است، چقدر است؟
من فکر میکنم در چند سال گذشته در عمل گامهای مؤثری برای تحقق این مهم برداشته شده است. حدود ۳۰۰ سال پیش در کشوری چون انگلستان اجازه انتشار برداشته شده است و هم اکنون در بیشتر کشورهای دنیا مطبوعات با «ثبتنام» و یا «اعلامنامه» منتشر میشوند و نیازی به گرفتن مجوز از دولت ندارند.
در کشور ما نیز چه در دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی و چه در دوره فعلی، بارها عنوان شده است که سعی در رسیدن و تحقق این آرزو وجود دارد. در حال حاضر تعداد ۱۲۰ روزنامه در کشور وجود دارد و این آمار نشاندهنده رشد مناسب مطبوعات در ایران است.
- آیا این رشد کمی همراه با رشد کیفی بوده است؟
البته بسیاری از روزنامهها شبیه هم هستند. این روزنامهها تنوع خوبی دارند. تعداد زیادی از آنها ورزشی هستند و تعدادی نیز به سایر شاخههای تخصصی همچون ادب و هنر مربوط میشوند. در مورد روزنامههایی که بهصورت عمومی منتشر میشوند، تجربیات چند سال اخیر نشان میدهد که با وجود عدماطمینانی که در حرفه روزنامهنگاری از نظر امنیت شغلی وجود دارد، فرهنگ روزنامهنگاری در کشور ما قویتر از گذشته شده است و کیفیت مطبوعات نسبت به قبل از انقلاب و سالهای جنگ بهتر شده است.
- آقای دکتر، اگر ما نهایت کیفیت مطبوعات را عدد ۱۰۰ در نظر بگیریم، جنابعالی به کیفیت مطبوعات ایران چه نمرهای میدهید؟
بعضی از روزنامههای ایران را میتوان با روزنامههای بینالمللی مقایسه کرد و بعضی از مطالب آنها از حد کیفی قابلتوجهی برخوردار هستند.
- اگر بخواهید نمره میانگینی به کیفیت مطبوعات بدهید، آن عدد از نظر جنابعالی در چه دامنهای است؟
من متأسفانه اهل عدد نیستم و نمیتوانم عدد خاصی را عنوان کنم ولی بهطور کلی به آینده مطبوعات در ایران خوشبین هستم. روزنامههای ایران در طول سالهای گذشته فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند ولی برآیند فعالیت آنها مثبت و رو به جلو بوده است. بهعنوان نمونه، خود روزنامه همشهری از جمله روزنامههایی بود که خوب شروع شد و اکنون مدتی است که دوباره به شرایط ایدهآل نزدیک میشود.
- با توجه به اتفاقاتی که در چند سال گذشته برای آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری در ایران و بهطور خاص سرنوشت دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی که پیشگام آموزش روزنامهنگاری در ایران بوده، افتاده است، بهنظر جنابعالی آینده نیروی انسانی فعال در مطبوعات ما چگونه خواهد بود؟ آیا همچنان شاهد حضور چشمگیر نیروهای تجربی در مطبوعات ایران خواهیم بود و یا نقش آموزش دانشگاهی در این حرفه پررنگتر میشود؟
ما بایستی در ۳۰ سال گذشته یک دانشکده روزنامهنگاری مجهز با تمام امکانات اعم از لابراتوارها، کارگاههای روزنامهنگاری، امکانات عکاسی و فیلمبرداری و... میداشتیم و باید از تجربیات روزنامههای تجربی نهایت استفاده را میکردیم. ما قبل از انقلاب در دانشکده ارتباطات هفتهنامهای به نام «پیام ارتباطات» و ماهنامههای متنوعی نیز داشتیم که در آن از خود دانشجویان استفاده میشد و علاوه بر این، بسیاری از دانشجویان و دانشآموختگان دانشکده در تحریریههای مختلف روزنامهها نیز فعالیت میکردند. با اینکه از سال ۱۳۶۸ ما دوباره دوره لیسانس روزنامهنگاری و روابط عمومی را در دانشگاه علامه طباطبایی احیا کردیم، چون بودجه و فضای کافی را در اختیار نداشتیم، نتوانستیم امکانات خود را بهروز کنیم و همپا با تحولات روز پیش برویم و حتی امکاناتی چون لابراتوارها و امکان سفر برای تهیه گزارش را هم از دست دادیم.
اگر ما امکانات مناسب میداشتیم، اکنون وضعیت روزنامهنگاری ایران بسیار بهتر از وضعیت فعلی بود و ما شاهد توسعه و پیشرفت روزنامهنگاری حرفهای در ایران بودیم. درصورت توسعه آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری بسیاری از آسیبهایی که در سالیان گذشته به مطبوعات وارد شد، شاید به وجود نمیآمد، چون دانشآموختگان روزنامهنگاری با تمام ظرایف این حرفه آشنا میشدند و با رعایت مسائل مهم از درگیر شدن در بسیاری از گرفتاریها دوری میکردند.
- با توجه به اینکه منابع انسانی مهمترین عامل برای بقا و پیشرفت یک مجموعه بهویژه در دانشگاهها هستند و با عنایت به اینکه استادانی همچون جنابعالی و دکتر بدیعی نیز بازنشسته شدهاید و از سویی، نیروهای جدیدی نیز بهعنوان هیات علمی وارد دانشگاه نشدهاند و در طول سالیان گذشته نیز بعضی از اعضای هیات علمی گروه ارتباطات حذف شده و بعضی افراد نیز با وجود شایستگیهایی که خود جنابعالی نیز بارها بر آن صحه گذاشتهاید، جذب سایر دانشگاهها شدهاند، آینده علم روزنامهنگاری و ارتباطات بهویژه در دانشگاه علامه طباطبایی را چگونه میبینید؟
بهنظر من وضعیت آموزش روزنامهنگاری در ایران روند صعودی دارد و همچنان نیز این روند ادامه خواهد یافت. در حال حاضر ما حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی داریم که میتوانند در دانشگاهها جذب شوند و سایر همکاران دانشگاهی نیز جای من و افرادی چون دکتر بدیعی را میگیرند و خیلی بهتر از ما هم عمل خواهند کرد.
من معتقدم که دانشگاه علامه طباطبایی پیشگامی خود در رشته روزنامهنگاری را همچنان ادامه خواهد داد و رئیس دانشگاه قول داده است که نیروی انسانی لازم را برای سه گروه جذب خواهد کرد و مکان مناسب و مجزایی نیز برای دانشکده در نظر میگیرد.
در سمینار و برنامههای بینالمللی که در طول سالیان گذشته در ایران برگزار شد، افراد زیادی از جمله پروفسور آرمان ماتلار، اندیشمند انتقادی فرانسوی، بارها عنوان کرد که در ترکیه و مصر پتانسیلی همچون پتانسیل کشور شما را مشاهده نکردهام و این اظهارنظرها، گویای پیشرفت و حرکت رو به جلوی مطبوعات در ایران است.
- راهاندازی رشته حقوق ارتباطات در مقطع کارشناسیارشد تا چه حد میتواند خلأ مباحث حقوقی در مطبوعات ما را کاهش دهد؟
من بسیار امیدوار هستم، لذا در چند سال گذشته همراه با دخترم ـ دکتررؤیا معتمدنژاد، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی ـ تلاش مستمری داشتهایم تا این رشته به وجودآید و مجموعه کتابهای حقوق مطبوعات را بهعنوان متن درسی عرضه کنیم.
ما تاکنون ۳ کتاب را منتشر کردهایم. کتاب «حقوق مطبوعات»، کتاب «حقوق حرفهای روزنامهنگاران» و کتاب سوم «حقوق ارتباطات» است. کتاب چهارم نیز که بهزودی منتشر میشود، کتاب «حقوق تبلیغات بازرگانی» است که تعداد این کتابها تا سال آینده به ۶ کتاب خواهد رسید و این موضوع همه بهدلیل اهمیتی است که برای این رشته قائل هستیم.
من امیدوارم که قضاتی که میخواهند در عرصه مطبوعات کار کنند، در این رشته ادامه تحصیل دهند و در آیندهای نزدیک، قضات و وکلای ما آمادگی بیشتری نسبت به این مباحث داشته باشند و در برخورد با رویدادهای مختلف مطبوعاتی، نگاهشان علمیتر و کارشناسیتر باشد.
- آقای دکتر، بعد از سالیان سال تحصیل و تدریس در دانشگاههای فرانسه و ایران، اگر امکان بازگشت به گذشته را داشتید، چه فعالیتی را انجام میدادید که در طول این سالها انجام ندادهاید؟
سعی میکردم که وقت بیشتری را به مطالعه اختصاص دهم و کتابهای خود را زودتر منتشر کنم، زیرا بهدلیل گرفتاریهای زیاد درسی و مدیریتی که داشتم، بیشتر کتابهای من منتشر نشده و من در حال حاضر تقریبا ۷ کتاب آماده چاپ دارم.