شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۷:۴۸
۰ نفر

سعید مروتی: سال 86 برای سینمای ایران، سال جنجال و حاشیه بود. سالی که بارها حاشیه بر متن غلبه کرد.

سال اوج گرفتن اختلافات صنفی میان سینماگران؛ سال حراج سینما در کنار پیاده‌روها...در حالی که مسئولان سینمایی و فرهنگی در 2 سال اخیر بارها شعار آشتی سینما با خانواده‌ها را سرداده‌اند، نگاهی به وضعیت گیشه، نشان می‌دهد که بحران مخاطب در سینمای ایران، به جایی رسیده است که تنها 15 درصد از فیلم‌های اکران شده در سال، موفق به بازگرداندن سرمایه اولیه‌شان شده‌اند.

این مسئله وقتی نمود بیشتری می‌یابد که توجه داشته باشیم شبکه قاچاق فیلم، عملا بسیاری از مخاطبان مفروض سینما را نیز حذف کرده است؛ مخاطبی که ترجیح می‌دهد به جای آن که وقت و هزینه‌ای را صرف و به سینما برود، با خریدن یک سی‌دی از کنار پیاده‌رو، فیلم مورد علاقه‌اش را تماشا کند.

این وضعیت سینمایی است که از درون هم دچار اختلافات عمیق صنفی بوده است. اختلافاتی که گرچه با دخالت دولت، فعلا بر آن سرپوش گذاشته شده است.

سکانس افتتاحیه سینمای ایران در سال 86 با استقبال مردم از فیلم «اخراجی‌ها» کلید خورد. اولین ساخته بلند سینمایی مسعود ده‌نمکی پس از یک حضور سراسری جنجالی در جشنواره بیست و پنجم، با تبلیغات و سروصدای فراوان در برنامه اکران نوروزی قرار گرفت و از همان روزهای اول نمایش‌اش مشخص شد که به فروش بالایی دست خواهد یافت.

این که «اخراجی‌ها»شباهتی به یک فیلم سینمایی نداشت و بیشتر شبیه آیتم‌های طنز تلویزیونی بود و دیالوگ‌هایش هم، شبیه جوک‌هایی که مردم برای یکدیگر اس‌ام اس می‌کنند، چندان مهم نبود. این که فیلم به لحاظ ساختار تکنیکی، در رعایت الفبای سینما هم  عجز نشان می‌داد، نیز اهمیتی نداشت. مهم این بود که فیلم با حضور انبوهی از بازیگران محبوب، به تابو شکنی در سینمای دفاع مقدس پرداخته بود و به یمن همین اتفاق، ‌توانست تماشاگران پر تعدادی بیابد.

تنها رقیب جدی «اخراجی‌ها»، فیلم «توفیق اجباری» بود که با تکیه بر حضور محمدرضا گلزار توانست از مرز یک میلیارد تومان فروش در تهران نیز گذر کند و شاید اگر مانند «اخراجی‌ها» از فصل مناسب اکران و تیزرهای پر تعداد تلویزیونی برخوردار بود،می‌توانست لقب پرفروش‌ترین فیلم را از آن خود کند.

اگر فروش «اخراجی‌ها» و «توفیق اجباری» را در نظر نگیریم، وضعیت گیشه سینما در سال 86 به شدت ناامید کننده به نظر می‌رسد. کافی است  فیلم دوم و سوم جدول فروش را با هم مقایسه کنیم.«توفیق اجباری» درحالی با فروش یک میلیارد و صد میلیون تومان دومین فیلم پرفروش سال است که فیلم سوم، «پارک وی» تنها 380 میلیون تومان فروخته است.
 این فاصله زیاد، نشان می‌دهد که نباید استقبال مردم از یکی دو فیلم را به حساب توجه مردم به سینمای ایران گذاشت.

سینمای ایران در سالی که آخرین روزهایش را پشت سر می‌گذاریم، بیش از هر زمان دیگر طعم تلخ قهر مخاطب از سینما را چشید. اتکا به فروش فیلم از میان نزدیک به 40 فیلم اکران شده در سال، هم چیزی را حل نمی‌کند.

بحران قاچاق فیلم

«اخراجی‌ها» رکورد «آتش‌بس» را شکسته بود و همچنان به فروش بالایش ادامه می‌داد که سی دی با کیفیت آن در شبکه قاچاق عرضه شد. این اتفاق در مورد بسیاری از فیلم‌هایی که در فصل بهار و تابستان به نمایش در آمدند، تکرار شد.

فیلم‌هایی چون «اخراجی‌ها»، و «خون بازی» در حالی که مدتی  روی پرده بودند، به شبکه قاچاق راه یافتند ولی این اتفاق در مورد فیلمی چون «اگه میتونی منو بگیر» درست در همان روز اول اکرانش رخ داد،یا در مورد فیلم «نقاب» ورود فیلم به شبکه قاچاق باعث حواشی شد که در نهایت، از پرده برداشته شدن این ساخته کاظم راست گفتار انجامید.

در حالی که اجماع کلی این بود که هدف قاچاقچیان، نابود کردن سینمای ایران است، تجمع سینماگران در اعتراض به قاچاق فیلم که پوشش رسانه‌ای خوبی هم داشت و سبب تشکیل ستاد مبارزه با قاچاق فیلم شد، در نهایت باعث شد تا ماجرای ورود فیلم‌های روی پرده به کنار پیاده‌روها، متوقف شود. در حالی که به نظر می‌رسید مشکل قاچاق فیلم حل شده است، در آخرین روزهای بهمن، نسخه‌های با کیفیت فیلم اکران نشده «سنتوری» به بازار آمد؛ اتفاقی که تیر خلاص را بر یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای ایران زد.  فیلمی که پس از انجام جرح و تعدیل‌های مورد نظر ارشاد، درست 3 روز مانده به اکرانش، غیرقابل نمایش تشخیص داده شد و در نهایت با عرضه شدن در شبکه قاچاق، فرجام تلخی پیدا کرد.

 جنجال‌‌های خانه سینما

سال‌هاست که تهیه‌کنندگان سینمای ایران در دو جناح مشخص و متمایز فعالیت می‌کنند. یکی جنجالی که خود را متعلق به بخش خصوصی می‌داند و در واقع بدنه سینما را تشکیل می‌دهد و اغلب فیلم‌های پرمخاطب این سال‌ها نیز توسط این گروه تهیه شده است.

جناح دیگر که به تهیه‌کننده فرهنگی معروف است و در میانشان تعداد قابل توجهی کارگردان-تهیه‌کننده نیز به چشم می‌خورد، اعتقاد دارد طیف مقابل با انحصارطلبی و تسلطی که در حوزه پخش دارد، اجازه رشد سینمایی جز محصولات عامه‌پسند را نمی‌دهد.

جالب این که در تمام این سال‌ها و با وجود حضور مدیران فرهنگی از طیف‌های سیاسی متفاوت، همیشه دولت، گرایش به جناح مقابل اتحادیه تهیه‌کنندگان داشته است؛ چه در روزگار حضور ضرغامی در معاونت سینمایی، چه در زمان سیف‌الله داد و چه در دوران محمد مهدی حیدریان و چه امروز که جعفری‌جلوه در راس کار است.این بار بهانه اوج گرفتن اختلافات صنفی تشکیل شورای عالی تهیه‌کنندگان بود؛ چیزی که اعضای اتحادیه تهیه‌کنندگان آن را به مفهوم حذف خود می‌دانستند.

در نهایت  اختلافات چنان اوج گرفت که اتحادیه تهیه‌کنندگان جشن خانه سینما را تحریم کرد. هر چند این بار مدیریت سینما عزم خود را جزم کرده بود و در نهایت شورای عالی تهیه‌کنندگان با حضور نمایندگان تمام طیف‌های تهیه‌کنندگان تشکیل شد. ایجاد وحدت میان سینماگران، مهم‌ترین هدف تشکیل شورای عالی تهیه‌کنندگان ذکر شده و بایددید در طول زمان این ایده تا چه اندازه اجرایی می‌شود.

تغییر مدیریت

از همان روزهایی که دولت نهم قدرت را در دست گرفت،  انتظار می‌رفت، تا همانند بقیه عرصه‌ها در حوزه مدیریت فرهنگی هم تحولات گسترده‌ای رخ دهد.  این اتفاق هم  البته رخ داد، منتها علیرضا رضا داد مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، از معدود مدیرانی بود که در ترکیب تازه ارشاد حفظ شد.

جعفری جلوه که جای محمد مهدی حیدریان در معاونت سینمایی را گرفته بود، با توجه به شناختی که در زمان حضورش در تلویزیون از رضاداد داشت، او را در پست خود حفظ کرد.
تعامل مناسب رضاداد با سینماگران،می‌توانست یک امتیاز برای مدیریت تازه سینما محسوب شود. چنانکه رضاداد جشنواره‌های بیست و چهارم و بیست‌وپنجم فجر را برگزار کرد و پس از برگزاری جشنواره فیلم کودک در همدان، از سمت خود استعفا کرد و جای خود را به مجید شاه‌حسینی داد تا مدیریت فارابی در اختیار یک مدیر همفکر با دولت نهم قرار گیرد.

با توجه به اهمیت و تاثیر سینمایی فارابی در تعیین سیاست‌گذاری‌های سینمایی، به عنوان بازوی اجرایی و فکری معاونت امور سینمایی، تغییر مدیریت فارابی را باید جزو اتفاقات مهم سال 86 ارزیابی کرد.

جشنواره دو‌پاره فجر

بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر  اولین آزمون جدی مدیریت مجیدشاه‌حسینی بود؛ جشنواره‌ای که با یک تفاوت عمده نسبت به دوره‌های قبلی‌اش برگزار شد.

شاه‌حسینی در مقام دبیر جشنواره تصمیم گرفت با تفکیک بخش بین‌الملل از بخش داخلی، فجر را با دو نیمه کاملا مجزا برگزار کند. دلیل اصلی این امر، همزمانی جشنواره فیلم فجر، با جشنواره برلین عنوان شد، در عمل اما آنچه در اذهان باقی ماند، خلوت بودن سالن‌ها و کم بودن استقبال مخاطب در پنج روز اول جشنواره و از رونق افتادن جشنواره فیلم فجر بود.
ضمن این که امسال این اتفاق با بی نظمی عجیب و بی سابقه در نمایش فیلم‌ها همراه شد. جدای از این‌ها کیفیت اغلب آثار به نمایش درآمده در جشنواره نیز ناامیدکننده بود تا شاهد یکی از ضعیف‌ترین دوره‌های جشنواره فیلم فجر باشیم.

بازگشت آزادی با 5 سالن

در سالی که بیشتر اتفاقات رخ داده برای سینمای ایران، بیشتر بار منفی داشتند تا مثبت، بازگشایی سینما آزادی را می‌توان مهم‌ترین اتفاق سینمایی سال دانست.

سینمایی که بیش از یک دهه از آتش‌سوزی‌اش می‌گذشت و از آن «آزادی» و «شهر قصه» خاطره برانگیز تنها گودالی زشت بر جای مانده بود، پس از گذشت یک دهه، با یک سال کار مداوم و شبانه‌روزی شهرداری تهران بازگشت خود را با 5 سالن مجهز جشن گرفت.

مجموعه سینما آزادی با 5 سالن «آزادی»،«شهر فرنگ»،«شهر قصه»،«شهر هنر»،«شهر هفتم» در میانه‌های برگزاری جشنواره افتتاح شد و برای سالی که در آستانه آغازش هستیم این می‌تواند یک امکان فوق العاده برای جذب مخاطب باشد. جدای از اینها آزادی در تمام این سال‌ها، به مثابه نمادی از سینما مطرح بوده.

خاطرات نوستالژیک چند نسل سینمارو در این سینما و «شهر قصه» رقم خورده و حالا با سالن‌هایی که مجهز به جدیدترین امکانات تکنولوژیک هستند، می‌توان پس از گذشت 11 سال، باز هم شاهد ازدحام علاقه مندان سینما در چهارراه شهید بهشتی بود.

کد خبر 46513

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز