همشهری آنلاین: بنای تاریخی اسپیمزگت از دو کلمه “اسپی“در زبان تالشی به معنای سفید و”مزگت” در زبان اوستا به معنای مسجد تشکیل شده است که از نظر واژهشناسی (Etymology) نیز میتواند کمکی به یافتن بنای اصلی اولیه این اثر تاریخی کرده و تا حدودی علت وجودی آن را روشن سازد.
نیایشگاه باستانی اسپیمزگت مربوط به دوره ساسانیان بوده و در دوره سلجوقیان بازسازی شده است. این بنا در ۸۰ کیلومتری باختر شهر رشت، ۲۲ کیلومتری جنوب شهر تالش (۲۰ کیلومتری رضوانشهر) و در دهستان دیناچال پرهسر در کنارهٔ راست رودخانهٔ دیناچال جای دارد و با وجود نزدیکی به جایگاه گردشگری ویژهٔ ساحل گیسوم، توجه کمی به این نیایشگاه شدهاست. با وجود آسفالتبودن راه تا نزدیکی بنا، تابلوی راهنمایی که مسافران را به سوی این نیایشگاه باستانی راهنمایی کند، خیلی اندک است.
دکتر منوچهر ستوده در کتاب «از آستارا تا استار آباد» این بنا را یکی از عجایب هفتگانه گیلان نامیده است. او بر این باور است که بیشتر سفالهای پیدا شده از کاوشهای باستانشناسان مربوط به دوره ایلخانی است و معماری این بنا معماری بومی نیست، اما با معماری بومی گیلان به زیبایی تلفیق شدهاست.
آنچه بیش از هر چیز بیننده را به حیرت میاندازد، علت وجودی چنین بنایی در این نقطه دور افتاده است. آن هم بنایی با آن قدمت تاریخی که کتیبه کوفی بر آن گواهی میدهد. در اینکه اسپیمزگت یک مرکز عبادت بزرگ بوده تردیدی نیست و این امر از وجود احتمالی یک مرکز شهری یا سایتی باستانی مدفون شده در حوالی این بنا خبر میدهد.
افراد قدیمی و ریشسفیدان منطقه نیز بر این باورند که: این بنا، یکی از زیباترین بناهای تاریخی گیلان است و احتمال میرود این بنا در کنار شهر یا محلی احداث شده باشد که امروز هیچ اثری از آن نیست و به احتمال قوی این شهر، به نقل از (کتاب تاتها و تالشها نوشته دکتر علی عبدلی) همان شهر گمشده یا خشم است که در منابع تاریخی ایران از جمله احسنالتقاسیم به شهر با منبر استان گیلان از آن یاد شده است.
روایات درباره این بنای قدیمی بسیار است، اما از مهمترین آنها حکایت شاه اسماعیل صفوی است که پیش از رسیدن به سلطنت مخفیانه به اتفاق چندتن از مریدانش از اردبیل به گیلان آمد و به حاکم مناطق طول و ناو پناهنده شد. حاکم طول و ناو از بیم حاکم خلخال توان محافظت از جان اسماعیل جوان را نداشت و ایشان را در همین مسجد تحویل فرستادههای سیدعلی کیا، حاکم لاهیجان داد.
نامی از این بنا در هیچ یک از کتب تاریخی محلی و سفرنامههای خارجیان و ایرانیان نیامده است. عجیبتر اینکه رابینو نیز با این که درختان متبرک نیز در کتاب او فهرست شده، این بنای تاریخی را از قلم انداخته است. در طی زمان عوامل مختلف انسانی و طبیعی موجب تخریب اسپیمزگت شدهاند. رودخانه سیلابی دیناچال نیز قسمت جنوبی آن را کنده و برده است. بارندگی و رطوبت نیز گچکاری و سفیدکاری و گچبریهای آن را فرسوده کرده و تا حدود زیادی از بین بردهاست.
شکل اسپیمزگت که از چهار دهلیز و یک رواق چهار گوش تشکیل شده و امروزه قسمتی از آن از بین رفته است به آتشکدههای زرتشتی پیش از اسلام شباهت دارد و احتمالا بعد از اسلام بدون تخریب بنای آن، نحوه ادارهاش تغییر کرده و به محل عبادت مسلمانان تبدیل شدهاست.
بر روی دیوارهای این مسجد کهن، آثاری به خط کوفی دیده میشود که آیاتی از کلامالله مجید و آیه هجدهم سوره مبارکه توبه است.
مصالح اصلی بنای این اثر تاریخی آجرهایی به ابعاد ۶×۲۳×۲۳ سانتیمتر و قطر دیوار آن ۱۷۵ سانتیمتر است.
سقف بنا کاملا سفالپوش بوده، اما بر خلاف بامهای سفالپوش امروزی گیلان، سفال آن با ملات بر روی طاقها چسبانده شده است و اندازه آنها به ۳۶×۵۰ سانتیمتر میرسد.
در ورودی تقریبا شمالی است و وارد دهلیز شمالی میشود و عرض آن بالغ بر ۶/۱ متر است. ارتفاع طاق دهلیزها از کف کنونی ۷/۵ متر است. یک طرف دهلیزها دیوار خارجی بنا شده و طرف دیگر آنها پایههای هشت ضلعی با محیط آنها ۵/۵ متر است. پایههایی که در چهار کنج هستند زایدههایی دارند. فاصله میان دو پایهای که یکی از آنها زایده دارد ۳/۲ متر و فاصله میان دو پایه اصلی ۸/۲ متر است. بالای هر دو پایه، طاقی با هلال شکسته زده شده و سقف دهلیزها بر دیوارهای خارجی و این پایهها استوار است. عرض هر یک از دهلیزها به ۴/۳ متر میرسد.
گوشهای از این بنا که یک ضلع آن ۷۵/۱۶ متر است، فعلا بر پاو دیوار یکی از دهلیزهای بناست. بر دیوار همین دهلیز است که پنج شش متر کتیبه کوفی ساده باقیمانده و کلمات «ولم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین» - آیه ۱۸ سوره توبه - روشن خوانده میشود. این کتیبه که ابتدای آن در همین دهلیز بوده، روزی تزئیین چهار دهلیز اطراف ربود. دیواره دهلیزها نیز گچبری عجیبی به ارتفاع ۱ متر داشته که فعلا ۲ متر آن بر دیوار شمالی مشخص است.
از آنجائیکه مسجد سفید در کانون اجتماعی مهم قرار داشته و در طول زمان بیشتر مورد توجه بوده، باقی مانده و سقف آن با همان آجرهای دیوار، طاقبندی شده است و روی سقف و دیوارها، درختان تنومندی روییده که عمر بعضی از این درختان به بیش از ۲۰۰ سال میرسیده است. اداره میراث فرهنگی اوایل دهه ۹۰ و اواخر دهه هشتاد با هدف جلوگیری از تخریب کامل این بنای قدیمی، اقدام به قطع درختان موجود کرد.
طی سالهای اخیر میراثخواران فرهنگی و به عبارت دیگر فرهنگخواران، برای یافتن اموال و اشیای عتیقه، قسمتهای مختلف این بنا را تخریب و مورد کند و کاو قرار دادهاند.
این اثر در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۲۷۹۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
نظر شما