در حقیقت، دکتر فرود شریفی، دومین رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در زمان صدارت مهندس اسکندری بر صدر وزارت جهاد کشاورزی هم، همان حرفی را زد و در را بر همان پاشنهای چرخاند که سالهاست دیگر مدیران ناآشنا با ملاحظات زیستمحیطی عنوان کرده و میکنند و علناً از محیط زیست با عنوان «محیط ایست» نام میبرند.
اینک اما میخواهم با اشاره به تجربه مثبت کشور سوئد در پایبندی به آموزههای زیستمحیطی، زنهار دهم: «میشود به مبانی محیط زیست وفادار ماند و هیچ کاری را هم نهتنها در مملکت تعطیل نکرد، بلکه با سودمندی و پایداری افزونتری آن را ادامه داد و بر درآمد سرانه مردم نیز افزود.»
به شهادت آمارهای اقلیمی موجود، مردمان کشورهای اسکاندیناوی، به ویژه سوئد در آغازین ماههای 2008، یکی از گرمترین زمستانهای طول تاریخ حیات خویش را گذراندهاند.
درحقیقت، بسیاری از اهالی اغلب شهرهای این کشور مانند استکهلم و گوتنبرگ به دشواری میتوانند ژانویه و شب کریسمسی را به یاد آورند که اینچنین عاری از سرما و بوران بوده و سکونتگاهها با بلورهای سپیدرنگ و دیرآشنای برف آراسته نشده باشد.
رخدادی که در زمستان 2008 اتفاق افتاد و میانگین دمای اغلب مناطق این کشور را به طرز محسوسی از تهران و بسیاری از مناطق کشورهایی نظیر ایران، چین، افغانستان و ... بالاتر نشان داد.
جالب اینکه این موج گرمای بیسابقه زمستانی، فقط به شمال اروپا محدود نشده و بخشهایی از کانادا و ایالتهای آمریکا را نیز دربرگرفت؛ به نحوی که مردمان بوستون در آمریکا هم به دشواری میتوانند زمستانی را به یاد آورند که نتوانند روی دریاچههای یخزده سکونتگاههایشان به ورزشهای مورد علاقه زمستانی خویش بپردازند؛ چرا که قشر یخزده آب دریاچهها در ماههای نخست 2008 بسیار نازک و کم ضخامت بوده است.
این در حالی است که ساحلنشینان کشور سلطنتی عمان – همان طور که میدانید - در کنارههای دریای عمان، امسال برای نخستینبار، آدمبرفی ساختن را نیز به سیاهه تفریحات جوانان خویش افزودند و مردمان مناطق گرمسیر جنوب چین، از دیدن بارش گلولههای سپیدرنگ برف، دچار حیرت شدند.
به همه اینها باید موج مخرب طوفانهای بسیار مهیب و بیسابقه در چهار ایالت جنوبی آمریکا (آرکانزاس، میسیسیپی، تنسی و کنتاکی) را نیز اضافه کرد که نهتنها سبب اعلام وضعیت فوقالعاده در این ایالتها شده، بلکه بر ابعاد نگرانیهای مردمی از دامنه خطرآفرین و غیرقابل پیشبینی تبعات پدیده تغییر اقلیم (climate change) و جهان گرمایی
(global warming) هم افزوده است. به گونهای که اینک، نهتنها نخبگان دانش هواشناسی، اکولوژی و محیط زیست، که اغلب برنامهریزان و کلاننگران دولتسالار در کشورهای شمال در برابر این پرسش بزرگ افکار عمومی خویش قرار گرفتهاند که آیا اگر سیاستهای محدودکننده پیشبینیشده در پروتکل کیوتو را گردن نهاده و بار مالی آن را میپذیرفتند، امروز در جهانی امنتر و کمتلاطمتر زندگی نمیکردند؟!
پرسشی که به دنبال انتشار عملکرد زیستمحیطی سوئد، بیش از پیش قابل طرح مینماید. چرا که تازهترین گزارش وزارت محیط زیست این کشور نشان میدهد که دولت سوئد نهتنها موفق شده بیشتر از رقم در نظر گرفته شده از سوی پروتکل کیوتو از میزان انتشار گاز دیاکسید کربن خود بکاهد، بلکه مهمتر آنکه با وجود کاهش انتشار این آلاینده و تحمیل بار مالی آن بر صنایع بزرگ خود، بر روند شتابان رشد اقتصادی خود نیز افزوده است.
به دیگر سخن، سوئد به دولتمردان غربی و در رأس آنها جمهوریخواهان حاکم بر کاخ سفید ثابت کرد میتوان با اعمال تمهیداتی هوشمندانه هم به مهار گرمایش زمین همت گمارد و به مسئولیتهای منطقهای و بینالمللی خود پایبند ماند و هم به شیوهای عمل کرد که پایبندی به موازین زیست پایدار، بر شاخصهای اقتصادی و ضریب نفوذ این کشور در منطقه نیز بیفزاید.
جالب آنکه سوئد اعلام کرده است در حالی موفق شده از میزان انتشار گاز دیاکسیدکربن خود در طول 17 سال اخیر (1990 تا 2006) به میزان 9 درصد بکاهد که به موجب تعهدات بینالمللی فقط لازم بوده که به میزان 4 درصد از مقدار انتشار دی اکسید کربن خویش بکاهد؛ یعنی هم اقتصاد خویش را سر و سامان داده و هم بیش از آنچه که باید، خود را ملزم به پایبندی از موازین زیست پایدار نشان داده است تا ثابت کند احترام به گرایههای زیستمحیطی و پایبندی به ملاحظات پروتکل کیوتو میتواند علاوه بر آنکه جهانی پایدارتر و امنتر بیافریند، قدرت اقتصاد ملی را نیز شکوفا سازد.
و این همان درس بزرگی است که دولتمردان و مردمان سوئد – کشوری که با لقب حافظ محیط زیست شناخته میشود – به جهانیان و دولتسالاران طبیعتستیز یا ناآگاه دادهاند؛ باشد که عبرت گیریم.
* کارشناس ارشد محیط زیست