در این میان پلیس مخصوصاً راهنمایی و رانندگی تمام تلاش خود را برای آرامش مسافرین جادهها به کار میگیرد اما با تمام این مراقبتها که این عزیزان برای رفاه حال مسافرین به عمل میآورند باز مواردی دیده میشود که جای تاسف دارد.
وقتی هوا روشن است و خورشید با تمام قدرت نور خود را بر پهنه زمین میگسترد همینطور پلیسها را میبینید که برای حفظ قانون و مقررات در کنار جادهها در مکانهای مختلف ایستادهاند تا رانندگان متخلف باعث اذیت مسافرین نوروزی نشوند اما متاسفانه چنین کسانی همیشه در همه جا پیدا میشوند و نه تنها در روز بلکه در شب نیز از غیبت و غفلت ماموران استفاده کرده و حسابی جولان میدهند.
درست است که در بعضی بزرگراهها و اتوبانهای بین شهری دوربینهای کنترل سرعت گذاشته شده است اما این کافی نیست چرا که بیشتر افراد متخلف جاها و مکانهای دوربینها را دانسته و با رعایت مقررات در جلوی دید آنها از قانون فرار میکنند و حال تصور بفرمایید در بزرگراهها و اتوبانهایی که این کنترل نیست چه اتفاقی میافتد.
فرض کنید شب است و در جاده در حال رانندگی هستید آن هم با سرعتی تعیین شده و قانونی که به ناگاه متوجه علامت دادن اتوبوس مسافربری در پشت سر خود میشوید، حال فرض کنید نورهای این ماشین در شب چقدر وحشتانگیز است، با زدن راهنما راه را برای او باز میکنید و اتوبوس با سرعت بالای 140کیلومتر از کنار ماشین شما مثل موشکی تندرو رد میشود و طی دقایقی از میدان دید شما محو میشود.
آیا مسافری که با آرامش خاطر در اتوبوس خوابیده است و خبر از تخلف راننده ندارد و به امید صبحی دیگر به سر میبرد جانش ارزش ندارد و نباید امنیت داشته باشد؟
دیگر اینکه بودن اتوبوس در خط سبقت چه تعبیری دارد؟ مگر نه اینکه وسایل نقلیه سنگین وزن فقط حق تردد در خط راست و وسط را دارند؟ دوربینهای کنترل سرعت کجا هستند تا این تخلف را به ثبت برسانند؟
پلیسهای مراقب در شب کجا رفتند؟ چرا کنترل باید در شب کم باشد و فقط گاهی ماشین گشت ویژه را ببینیم؟ آیا جان مسافرین در شب بیارزش میشود؟
آیا هر ماشین مدل بالایی میتواند سرعت خود را در خط سبقت به نمایش بگذارد؟ اینها تخلف نیست؟ اگر رانندهای تسلط کافی و تجربه نداشته باشد نمیتواند این سبقتهای نابهنگام را تحمل کند و اگر تعادل ماشین خود را حفظ نکند باعث تصادفات وحشتناک میشود. چرا، باید آمار تصادفات در شب زیاد باشد؟ آیا فقط خوابیدن راننده ملاک است؟ خیر، چرا که افراد متخلف از تاریکی شب سوء استفاده میکنند و همین امر تاثیر بسزایی دارد.
در اینجا به نکتهای دیگر اشاره میکنیم که باز ممکن است باعث سلب آرامش مسافرین شود؛ خرابی و از بین رفتن آسفالتها خیلی مهم است چرا که در شب هیچگونه علائم و روشنایی کافی وجود ندارد و به ناگاه با این مسئله روبهرو میشوید و اگر لاستیکی آجهایش سائیده شده باشد ممکن است با قرار گرفتن در درزها و شکافهای عمیق باعث ترکیدن لاستیک شود و آن وقت کنترل ماشین از دست میرود و خسارت مالی و جانی به بار میآورد.
پس پرداخت عوارضیهای بالا چه فایدهای دارد؟ آیا نباید دلخوش مسیری صاف و یک دست باشیم؟ آیا فقط باید رانندهها را مقصر دانست که قبل از سفر لاستیکهای خود را با این گرانی بالا نو نکردهاند؟ اما افسوس که همه اینها آرزویی محال است. در پایان باید گفت هرکس باید پلیس وجدان خود باشد.
این ایام فرصتی مناسب بود برای گشت و گذار و دیدن فرهنگ و آداب شهرهای ایران و آشنا شدن اجباری با خطرات جادهها، مخصوصا در شب!
امیدواریم که لااقل در این ایام، توریستی فکر سفر در جاده به سرش نزده باشد چرا که ما مردمان مهمان نواز خجالت زده میشویم.