ولی به نظر من از اواسط لیگ این تیم دچار بازیکنسالاری شد و ایجاد دودستگی هم یکی از مشکلات همیشگی در پرسپولیس به شمار میرود.
نگاهی به بدنه مدیریتی باشگاه پرسپولیس نشان میدهد که اعضای این باشگاه تجربه چنین وضعیتی را ندارند و در این شرایط کنترل حاشیهها و پیدا کردن مشکلات فنی برای مسئولان و مربیان تبدیل به کاری سخت و حتی غیرممکن شود.
برای مدیریت باشگاه احترام خاصی قائلم ولی او در خیلی از مسائل باید تصمیم قاطعی میگرفت. ایجاد دودستگی بین بازیکنان یک موضوع انکارنشدنی است، در ضمن ستارههای تیم بارها علیه کادر فنی مصاحبه کردند و همه چیز را طبق خواسته خود پیش بردند ولی مجموعه مدیریتی با تمام این اتفاقات با ملایمت و نرمی برخورد کرد تا حاشیهها همچنان ادامه داشته باشد.
همه چیز در لیگ برتر برای قطبی خوب شروع شد ولی انتظار میرفت که پرسپولیس به بنبست برسد چون تمامی تیمها در یک مقطع دچار افت میشوند. در این شرایط هنر سرمربی برای خارج کردن تیم از بحران نکتهای حائز اهمیت است ولی قطبی به دلیل ناآشنایی با فوتبال ایران نتوانست در این زمینه موفق عمل کند و همانطور که میبینید افت پرسپولیس از اواخر نیم فصل اول آغاز شده و همچنان هم ادامه دارد.
مشکلات تیمی که هفتهها صدرنشین لیگ برتر بوده فقط در مسائل فنی خلاصه نمیشود و پرسپولیس بیشتر از حاشیهها ضربه خورده است. به نظر من بازیکنسالاری در این تیم همچنان ادامه دارد و قطبی هم در برخورد با این مسائل قاطعیت نداشته است.
در این وضعیت نقش مدیرعامل بسیار مهم است و کاشانی باید برای بهبود اوضاع پرسپولیس با تمام مسائلی که باعث ایجاد حاشیه میشود، با قدرت برخورد کند. در اینکه قطبی با فوتبال روز دنیا آشنایی دارد شکی نیست ولی در کنار او مربیانی باید قرار میگرفتند که از لحاظ فنی سطح بالایی داشته و با حاشیههای فوتبال آشنا بودند.
هرچند پرسپولیس امتیازات حساسی را از دست داده ولی اسم این تیم برای من دلیل محکمی است تا پرسپولیس را مدعی اول قهرمانی بدانم.
قطبی بعد از این همه مشکلات و حاشیه باید بر اوضاع تیمش مسلط باشد و اجازه ندهد که بازیکنها و دیگر اعضای کادر فنی همه چیز را طبق خواسته خود پیش ببرند.