رهبران کارآمد میدانند که استرس میتواند چیز خوبی باشد. استرس شما را متمرکز نگه میدارد، باعث میشود حس رقابت در شما برانگیخته شود و شما را به عمل وامیدارد. اگر به یک جلسه بزرگ با مراجعاتتان وارد میشوید یا قرار است سخنرانی مهمی را ایراد کنید و اندکی تشویش نداشته باشید، نتیجه کارتان چندتان خوب نخواهد بود.
اما استرس میتواند شکل زیانباری هم پیدا کند. ساعت طولانی کار، دورههای کنار گذاشته شدن از کار و ترس از اینکه حوادث قریبالوقوع باعث مشکلات جدی شود، فشار زیادی بر رهبر سازمان میآورد.
شش ابزار اصلی وجود دارد که میتواند به فرد در مواجهه با استرس رهبری کمک کند:
۱- داشتن چشمانداز
۲- آمادگی بدنی و ورزش
۳- گشوده بودن
۴- استقبال از بازخورد
۵- نظم بخشیدن
۶- بازیابی نیرو
۱- مدیریت استرس با در نظر داشتن چالشها در چشمانداز شروع میشود. جدا از اینکه شما چقدر احساس استرس میکنید، باید توجه داشته باشید که همیشه افرادی هستند که در موقعیتهای سختتری بودهاند و توانستهاند با موفقیت انحا را پشت سر بگذارند. در نظر داشتن چنین سرگذشتهایی به شما کمک میکند تا از مشکلاتتان نترسید.
۲- دومین جنبه مهم در مواجهه با استرس داشتن آمادگی بدنی است. اگر میخواهید بهعنوان رهبر در درازمدت دوام آورید، ورزش کردن برایتان ضروری است. بررسیها نشان دادهاند که مدیرانی که بهطور منظم ورزش میکنند، ازلحاظ کارایی رهبری در رده بسیار بالاتری قرار میگیرند.
۳- ورزش میتواند ابزاری قوی در مقابله با استرس باشد. ورزش به شما کمک میکند عواطفتان را تحت کنترل داشته باشید، در شما آرمیدگی ایجاد میکند و انرژی شما را تقویت میکند. ممکن است یافتن وقت ورزش در یک برنامه کاری فشرده کار مشکلی باشد، اما در میان کارهای دیگر مدتی را به آن اختصاص دهید.
۴- استرس همچنین هنگامی ایجاد میشود که شما مسائل زیادی را درون خودتان نگه میدارید. رهبران در دورههای مشکل اغلب احساس میکنند که باید اطلاعات را پیش خودشان نگهدارند یا همه تماسهای مهم را خودشان انجام دهند. این مشکل یک راهحل ساده دارد: گشوده بودن به دیگران. درست است که شفاف بودن ممکن است شما را آسیبپذیر کند، اما درعینحال باعث شود که صادق به نظر برسید و افراد با احتمال بیشتری از شما پیروی خواهند کرد. هر چه بیشتر خودتان را خالی کنید، احساس بهتری میکند. هر چه تعداد بیشتری از همکاران از وقایعی که میگذرد، چه بد و چه خوب، آگاه باشند، احساس بهتری به شما دست خواهد داد.
گشوده بودن به یک اقدام دیگر و گاهی اوقات مشکلتر نیاز دارد: استقبال از انتقادات و بازخوردها. هرچقدر شما درک بهتری از نقاط قوت و ضعفتان داشته باشید، کمتر دچار استرس خواهید شد. هر چه شما نظرات و فرصتهای بیشتری را در اختیار داشته باشید، احساس توانایی بیشتری میکنید؛ اما برای اینکه به این آرامش ذهنی برسید، لازم است از دیگران بخواهید با شما صادق باشید و این واقعیت را بپذیرید که چیزهایی که آنان میگویند همیشه مطابق میل شما نیست. اجازه دادن به اینکه کارکنانتان از شما انتقاد کنند، باعث هوشمندتر شدن شما میشود. این کار همچنین از استرس کارکنان میکاهد، زیرا میدانند که شما به حرفهایشان گوش میدهید.
۵- نکته پنجم نظم دادن به زندگیتان است. زندگیتان را ساماندهی و اولویتهای حرفهای و شخصیتان را تعیین کنید. تابهحال چند بار با معطل کردن بیشازحد برای آماده شدن برای یک جلسه کاری یا اطلاعات مهم را با سرعت کافی اختیار همکارانتان نگذاشتن برای خودتان استرس غیرضروری ایجاد کردهاید. بسیاری از ما زندگیهای شلوغ و بدون نظمی را داریم. فهرستی از کارهایی که باید انجام دهیم در ذهن داریم و سعی میکنیم با انجام دادن کارهای بیشتر و بیشتر به زندگیمان شتاب بخشیم. این شیوه ندرتاً مؤثر واقع میشود. رهبران کارآمد علاوه فهرست کارهایی که باید انجام داد، فهرستی از کارهایی را دارند که باید انجامشان را متوقف کنند
راهحل این است که هرروز یک کار بیهوده را انجامش باعث اتلاف وقتتان است، کنار بگذارید و بهاینترتیب هرروز استرستان را کاهش دهید.
۶- درنهایت باید برای بازیابی نیروهایتان وقت بگذارید. هنگامیکه در موقعیتهای رهبری قرار دارید، معمولاً لازم است برای ساعات طولانی کار کنید. مراقب باشید که بیشازحد به خودتان فشار نیاورید. خود را بهطور مفرط وقف کار کردن، در درازمدت باعث از دست رفتن کارایی شما میشود. اقدام برای بازیابی نیروهایتان به شما یاری خواهد رساند تا در زمانی کمتر به دستاوردهای بیشتری برسید.
ورزشکاران حرفهای میدانند که اگر در همه اوقات از ۱۰۰ درصد توانشان استفاده کنند، در درازمدت عملکرد بهتری نخواهند داشت. این کار باعث فرسودگی شما میشود. برای بودن با اعضای خانواده و عزیزانتان وقت بگذارید. کتاب بخوانید. جوکهای تازه را با دوستی ردوبدل کنید. تعطیلات کوتاهی را ترتیب دهید. سازمانتان در غیاب شما از هم نخواهد پاشید- و شما برای مقابله با چالشهای بزرگ آماده خواهید بود.
منبع: بلومبرگ
نظر شما