چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۹:۵۸
۰ نفر

مهدیه مصطفایی: زن با چهره‌ای نگران مقابل قاضی شعبه ۲۸۶ دادگاه خانواده نشسته بود.

شاید هنوزهم باورش نمی‌شد همسرش پس از سال‌ها زندگی مشترک، وی را به خاطر ابتلا به یک بیماری صعب العلاج با فرزندان خردسالش رها کرده و ناپدید شده است.

برای همین به دادگاه خانواده آمده بود تا با بخشیدن همه مهریه‌اش که ۱۳۷۶ شاخه گل رز بود، از همسرش جدا شود تا شاید مرد زندگی‌اش لااقل به فرزندانش سر بزند.

او  با گریه  در توضیح ماجرای زندگی‌اش به قاضی عموزادی گفت: ۱۱ سال پیش بود که به‌دنبال آشنایی با همسرم به عقد او درآمدم و با تعیین یک سکه بهار آزادی و ۱۳۷۶ شاخه گل رز به‌عنوان مهریه، زندگی مشترک با وی را آغاز کردم.

سال‌های اول زندگی‌مان همسرم که مرد ثروتمند و مهربانی بود، برایم زندگی خوبی را فراهم کرده بود و ما بدون هیچ مشکلی با محبت و علاقه با یکدیگر زندگی می‌کردیم تا اینکه ۴ سال قبل دچار یک بیماری صعب‌العلاج شدم. از آن به بعد، رفته رفته دچار مشکل حرکتی شدم و بعد از این اتفاق بود که احساس کردم همسرم دیگر آن علاقه و محبت گذشته را به من ندارد. این بی‌مهری‌ها تا آنجا پیش رفت که همسرم حتی حاضر به صحبت با من نبود و آنجا بود که متوجه شدم وی دیگر حاضر به ادامه زندگی مشترکمان نیست. تا اینکه سال گذشته همسرم یکباره به بهانه رفتن به سر کار از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت.

وی ادامه داد: ماه‌ها به‌دنبال همسرم گشتم تا این که متوجه شدم وی در  خارج کشور در حال تجارت و زندگی است. این در حالی بود که در این مدت من بدون دریافت نفقه و با بیماری‌ای که داشتم از فرزندانم نگهداری می‌کردم اما وقتی دیدم دیگر نمی‌توانم این وضعیت را تحمل کنم فرزندانم را تحویل خانواده شوهرم دادم.

زن جوان که به همراه وکیل خود در دادگاه حاضر شده بود، در ادامه به قاضی عموزادی گفت: من یک سکه طلای مهریه‌ام را هنگام عقد دریافت کرده‌ام و حالا هم می‌خواهم فقط یک بار دیگر همسرم را ببینم و بقیه مهریه‌ام را که ۱۳۷۶ شاخه گل رز است به او ببخشم. شاید چند صباحی دیگر زنده نباشم اما می‌خواهم از همسرم جدا شوم تا شاید او لااقل به‌خاطر دیدن  فرزندانمان برگردد.

قاضی عموزادی- رئیس شعبه ۲۸۶ دادگاه خانواده- با شنیدن اظهارات زن جوان دستور انجام تحقیقات لازم را صادر کرد.

کد خبر 48292

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز