همشهری: حالتون خوبه؟
نه! چطور مگه؟!
همشهری: آخه دیدم حالت چهرهتون غیرعادیه.
عمراَ، خیلی هم عادی هستم؛ یعنی حالم بده!
همشهری: پس، معرفی کنید دیگه!
من خرناس، بن وسواس بن خناس هستم.
همشهری: اون که کاملا مشخصه!
پس چی میگی؟
همشهری: بیشتر توضیح بدین!
الآن مدتی است برای همشهری مینویسم؛ دو تا هم بچه دارم.
همشهری: چرا از شما برای نوشتن دعوت کردن؟
آدم حسابی گیرشون نیومد. جا داره در همین جا دو نوع تشکر انجام بدم؛ اول از آدمهای حسابی که با نشریه همکاری نکردن و باعث شدن پای من به این نشریه باز بشه، و دوم از خودم تشکر میکنم به خاطر مطالب بسیار زیبا و خواندنیای که مینویسم.
همشهری: ممکنه بفرمایـیــن چند سال دارین؟
بله، ممکنه.
همشهری: د بگو دیگه...
بنده 60 کیلو وزن دارم و اولین پسرم بچهاس.
همشهری: دومین دخترتون چی؟
اونم بچهاس.
همشهری: شما واقعا نویسنده هستین؟
واقعا نمیدونم! اما مینویسم، پس نویسنده هستم، و چون فروتن هم هستم پس نور علی نور هستم.
همشهری: چرا فروتن شدین؟
چون دیروز آمپول زدم.* البته بهدلیل خودسازی بیش از حد، اکثر مواقع از زور تواضع خفه هم میشم.
همشهری: چرا به شما میگن خرناس؟
چون وقتی دیگران در خوابن من سروصدا میکنم شاید بیدار بشن. جالب اینجا است که در زمان سروصدا کردن خودم هم خوابم و فکر میکنم کسی بیدار میشه؛ در حالی که اصلا از این خبرا نیست.
همشهری: رابطه شما با روزنامه همشهری چطوره؟
فعلا تیره و تار است و فقط از طریق حافظ منافع ارتباط داریم.
همشهری: برای مذاکره مستقیم آمادگی دارین؟
پیش شرط دارم. باید مطلب من در یک ستون مستقل و با حال، در چاپ اول باشه نه این جا.
همشهری: اگر قبول نکنن شما چه میکنین؟
از همه روشهای مبارزه استفاده میکنم؛ حتی ممکن است التماس هم بکنم.
همشهری: تا کی با این نشریه مبارزه خواهید کرد؟
تا وقتی که مشکلات مردم و قبل از همه خودم حل بشه.
همشهری: بعضیها میگن شما از خارج حمایت میشین. درسته؟
خارج کجاست؟
همشهری: مهم نیست! چی شد که نویسنده شدین؟ و تا کی میخواین بنویسین؟
در کودکی ضربهای به مغزم خورد و بیهوش شدم و تا به هوش اومدم نویسندگی رو شروع کردم و تا زمانی که مشکل مسکن، درمان، اعتیاد، تورم، مورم، کارتهای مخابرات، دادگاهها و... حل نشه، یا مسئولان، حداقل برای اثبات حسن نیتشون مشکلات منو حل نکنن، میخوام بنویسم.
همشهری: در خاتمه اگر پیامی دارین بفرمایـیـن.
بنده کوچکتر از اونم که پیامی بدم؛ اما همین جا از مسئولانی که پدر مفسدان اقتصادی را درآوردن و آنها را ریشهکن کردن، بسیار تشکر میکنم.
* فروتن: به آمپول که به تن فرو رود گویند، ایضا به کسی که مورد آمپول قرار گیرد درست مثل حاصل و محصول