فردی که شاهد این صحنه بود در مصاحبه با خبرنگاران تائید کرد که موشک آمریکایی دقیقاً به شیخ محمد اصابت کرد و به هیچ کدام از ساختمانهای اطراف محلی که وی در آن جا نشسته بود، آسیبی نرساند.
پس از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر، دولت بوش فعالیتهای خود را برای از میان برداشتن مخالفان تشدید کرد و در این راه حملات تروریستی گستردهای را برای هدف قرار دادن افراد شناخته شده، طرح ریزی و اجرا کرد.
روش جدید مبارزه جنگی، راه حل بسیار دقیق و ارزان تری محسوب میشد. به این ترتیب سربازان آمریکایی با تهدیدات کمتری نیز مواجه میشدند.
اما واقعیت این است که نسل جدید موشکهای هوشمند که هدف مشخصی را رهگیری میکنند، از دقت بالایی برخوردار نبوده و به جای انهدام هدف، به مردم و افراد غیرنظامی اصابت میکنند.
آمریکا زیر عنوان جنگ با ترور و در ۲ نمونه آزمایشی این جنگ یعنی عراق و افغانستان، مجموعهای از دستاوردهای جنگی جدید خود را به آزمایش میگذارد. یکی از این موارد، هدفگیری یا ترور مخالفان با استفاده از حملات دقیق است.
مارک گارلاسکو، شخصی که تا سال ۲۰۰۳ یکی از تحلیلگران حملات هوایی پنتاگون در عملیاتهای تروریستی بود، در این زمینه میگوید: هدف گیری دقیق مردم با استفاده از یک بمب ۲ هزار پوندی، کار بسیار مشکلی است.
در طول حمله به عراق ماموریت گارلاسکو، تحلیل چشمی هدفها در برنامه نرم افزاری موسوم به « بوگسپلات» بهمنظور کاهش خسارات جانی و مالی ثانویه ناشی از برخورد موشک با اهداف مورد نظر بود.
چند روز پس از شکست دولت صدام، گارلاسکو تصمیم گرفت که به عراق رفته تا برای ارزیابی شکست و یا موفقیت عملکرد ارتش آمریکا و بررسی میزان تلفات غیرنظامیها، مستقیماً وارد عمل شود.
به این ترتیب او که سمت دیده بان حقوق بشر را پذیرفته بود به عراق مسافرت کرد. یکی از مکانهایی که گارلاسکو آنجا را برای بررسیهای خود انتخاب کرد، حومه شهر بصره بود.
آمریکا با همدستی ژنرال علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی این منطقه را بمباران کرد (لقب شیمیایی بهدلیل نقش مهم او در بمباران شیمیایی حلبچه که به کشته شدن هزاران کرد عراقی انجامید، به حسن المجید داده شد).
گارلاسکو تصاویر ویدئویی ضبط شده از حملات هوایی که از پایگاه موشکهای هوشمند ارسال شده بود را تماشا کرد. او میگوید: ما واقعا از مشاهده صحنه اصابت کردن موشکها به اهداف مورد نظر، خوشحال میشدیم.
اما علی شیمیایی همچنان زنده است و ناظران به گارلاسکو گفتند که آنها هرگز او را در منطقه مورد نظر ندیدهاند. گارلاسکو در محدودهای که مشغول تحقیق برای دیده بان حقوق بشر بود با کارگر ۵۰ سالهای برخورد کرد که خانه و ۷ نفر از اعضای خانواده خود را در جنگ از دست داده بود.
در این بین، گارلاسکو متوجه شد که ۱۰ همسایه این کارگر نیز در طول جنگ کشته شدهاند. او میگوید: زمانی که در بالای حفره بهوجود آمده از اصابت بمب ایستاده بودم و با بازماندگان صحبت میکردم، احساس خوبی نداشتم.
حمله و ترور هوایی تاکتیکی نسبتا جدید است. در ربع قرن اخیر کشور آمریکا توانسته است در ساخت مهمات و ادوات جنگی جدید به پیشرفتهای قابل توجهی دست یابد. ارتش آمریکا ادعا دارد که به توانایی نشانه گیری اهدافی هرچند کوچک و متحرک (انسان) دست یافته است.
کیتهای هدایتکننده که بمبهای معمولی را به بمبهای هوشمند تبدیل میکنند تا پیش از سال ۱۹۹۹ و در بمباران کشور یوگسلاوی توسط نیروهای ناتو مورد استفاده قرار گرفته نشده بود.
البته در دهههای اخیر، پیشرفت قابل ملاحظهای در علوم رایانهای، به کار گیری ماهوارهها و فناوری موقعیت یاب ماهوارهای (GPS) حاصل شده است.
در گذشته محدودیتهای قانونی مانع انجام عملیاتهای تروریستی بود، اما پس از فاش شدن تلاشهای سیا برای ترور فیدل کاسترو، رهبر کوبا، روسای جمهور آمریکا فرمانی صادر کردند که به موجب آن انجام ترورهای سیاسی ممنوع شد، اگرچه این محدودیت درخصوص آن دسته از رهبرانی که آمریکا با آنان در حال جنگ بود، هرگز مورد اعتنا قرار گرفته نشد.
ارتش آمریکا نیز حملات تروریستی خود را در مبارزه با صدام حسین، اسلوبودان میلوسوویچ و اسامه بن لادن آغاز کرد.بوش، رئیسجمهوری آمریکا در اولین نطق خود پس از وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر قول داد که تروریستها را در یورشهایی گسترده، ضمن پخش تصاویر آنها در تلویزیون، به هلاکت برساند و در این راه عملیاتهای سری را به نحو قابلقبولی پوشش دهد.
بعد از آن روزها دولت آمریکا جنگ علیه تروریسم را یک نبرد جهانی اعلام کرد. به این ترتیب حملات تروریستی هدایت شده خود را توسط موشکهای هدایت شونده را گسترش دادند.
کلیه جوانب برنامههای ترور بهصورت طبقه بندی شده بوده و اطلاعات جامعی در رابطه با آن تهیه میشود که تنها نسبت به میزان کمی از آنها آگاهی وجود دارد.
روزنامه لس آنجلس تایمز در ژانویه سال ۲۰۰۶ به نقل از منابع آگاه که نخواستند نامشان فاش شود این چنین گزارش داد: مقامات مطلع وجود موشکهای هل فایر در پایگاه موشکهای هوشمند را تائید کرده و میگویند که از زمان حملات ۱۱ سپتامبر تا به امروز حداقل ۱۹ بار از این نوع بمبها برای کشتار تروریستهای مظنون در سراسر جهان استفاده شده است.
براساس گزارش تایمز، تا کنون ۴ نفر از مقامات ارشد القاعده در این حملات تروریستی کشتهشدهاند.
اما مسئله قابل تامل این است که در کنار این پیروزی، بسیاری از افراد غیرنظامی نیز در اثر خطا و اشتباهات این بمبها جان خود را از دست دادهاند. به گزارش این رسانه حداقل ۹ حمله دیگر اینچنینی در پاکستان، یمن، سومالی و هرجای دیگری که احتمال میرفت اعضای القاعده در آن جا مخفی شده باشند، صورت پذیرفته است.
طبق گفتههای ویلیام ام آرکین، کارشناس نظامی، بسیاری از این حملات در افغانستان انجام شده است. در خاک عراق، ارتش ادعا میکند که بیش از ۲۰۰ نفر از عوامل القاعده در حملات هوایی کشته شدهاند.
آدامز اسمیت از نمایندگان مجلس آمریکا در همین رابطه میگوید: ارتش آمریکا و دولت در واشنگتن تصور میکنند که عملیاتهای آنان در جستوجو و به هلاکت رساندن برخی از اعضای القاعده، موفقیت آمیز بوده است.
در سال ۲۰۰۱ ارتش آمریکا کاروانی را که برای برگزاری جشن ریاستجمهوری حامد کرزای در افغانستان در حال حرکت بود با گروه طالبان اشتباه گرفت و آن را بمباران کرد. براساس گزارشها در این حمله ۲۰ نفر افراد غیرنظامی بیگناه کشته شدند.
در عراق نیز هواپیماهای جنگی به کمک رهگیری امواج مخابراتی، سعی داشتند که صدام حسین و معاونانش را مورد حمله قرار دهند.
اما دیده بان حقوق بشر گزارش داد که حملات هوایی ارتش به کمک امواج مخابراتی نه تنها با موفقیتی همراه نبود، بلکه این روش منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مردم غیرنظامی در اثر خطاها و اشتباهات شد.
از دیدگاه این سازمان، جنگی که در آن بسیاری از مردم غیرنظامی جان خود را از دست میدهند، یک شکست کامل تلقی شده و این فجایع انسانی ناشی از تخلف در قوانین جنگ است.
براساس اظهارات جوان ماینر، نماینده حقوقی دیده بان حقوق بشر، گروههای ناظر آمریکایی درصدد قانونی جلوه دادن ترورهای هوایی نیستند زیرا دادگاههای آمریکا بهطور معمول تمایل ندارند که در آن دسته از برنامههای رئیسجمهوری که جنبه امنیت ملی دارد، محدودیتی ایجاد کنند.
براساس قانون اختیارات جاسوسی سال ۱۹۹۱ درصورتی که رئیسجمهوری تشخیص بر لغو ماموریتهای مخفیانه دهد، این امر ابتدا باید به تائید اعضای مهم کنگره برسد. اما دولت نسبت به این مسئله معترض بوده و معتقد است که جنگ علیه تروریسم باید از این قاعده مستثنی شود.
جنیفر کیبه، کارشناس اطلاعات در کالج فرانگلین و مارشال میگوید: ارتش خود بهعنوان قاضی، هیات منصفه و حتی مجری حکم، عمل میکند و هیچ گونه نظارتی از جانب نهاد دیگری روی عملکرد آن وجود ندارد.
motherjones.com
۶ آوریل ۲۰۰۸