که در کنار قضات جنایی که عاملان جنایتها را شناسایی میکنند، روانشناسان و مسئولان فرهنگی نیز به فکر چارهای برای کشف علت این جنایتها باشند.
قاضی حسین اصغرزاده افزود: تا چند سال قبل تصور میشد متهمانی که مرتکب جنایتهای خونین و مرگبار میشوند، همگی از خانوادههای ازهم گسیخته، منحرف، فاسد و با مشکلات مالی شدید هستند ولی درحال حاضر با پرونده متهمانی مواجهیم که اگر به بررسی شرایط خانوادگی آنان بپردازیم ازبحرانهای آشکار در خانواده آنها خبری نیست.
در پروندهای که هفته گذشته در دادسرای جنایی بررسی شد و در آن متهمی دریک اقدام تلخ، همسر و کودک ۴ ماهه خود را به قتل رسانده بود، با اینکه متهم درمراحل اولیه بازجویی مدعی بود نیرویی غیرارادی و شیطانی او را به جنایت واداشته اما سرانجام تحقیقات پلیسی و قضائی نشان داد متهم ۲ سال پس از آغاز زندگی مشترک، با دختری جوان آشنا شده و به این دلیل این جنایت تلخ را رقم زده است.
متأسفانه در این پرونده و بسیاری از پروندههای مشابه، مشکلات خانوادههای به هم ریخته و آشفته وجود ندارد و این سؤال پیش میآید که چه معضلی وجود دارد که فرزندانی ازخانوادههای بدون مسئله و دارای وضعیت مالی خوب که تا کنون تصور میشود از بحرانها به دور میمانند نیز مرتکب جنایت میشوند و بعضاً جنایاتی بسیار دردناکتر از جنایات مجرمان حرفهای را رقم میزنند.
اکنون زمان آن رسیده است که کارشناسان قضائی، متخصصان پزشکی قانونی، مسئولان آموزش و پرورش، جامعه شناسان، روانشناسان و... دست به کار شوند و بهطور جدی به این مسئله فکر کنند.
زمان آن رسیده است که به جای آنکه تنها بهدنبال قاتل بگردیم، به این مسئله فکر کنیم که چرا تعهدات اخلاقی زن و شوهر به شدت در حال کمرنگ شدن است و متأسفانه این مسئله در میان طیفهای گوناگون خانوادگی و حتی جوانانی که در خانوادههای نسبتاً خوب رشد کردهاند نیز دیده میشود.
خوشبختانه ما استادان برجستهای در زمینههای جامعهشناسی، مسائل دینی، روانشناسی و... داریم که قادرند با هم اندیشی، راه حلهایی مناسب ارائه دهند و در مرجعی مستقل از دستگاههای انتظامی و قضائی و در یک فضای آکادمیک و علمی، این معضل اجتماعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند تا ریشههای واقعی ارتکاب اینگونه جرایم نیز شناسایی شود.