برخی از تصمیمگیریهای خارج از قوه مجریه، اظهار نظرها درباره کابینه و تلاش بر ادامه کار یا تغییر یک وزیر، که مصداق آن را در جمع آوری امضا از سوی نمایندگان در حمایت از یک وزیر دیدیم، تعبیر به دخالت در امور سایر قوا میشود. ما همانطور که مایلیم از شأن مجلس دفاع کنیم و مجلس را در رأس همه امور ببینیم مایل نیستیم که این در راس امور بودن، به قیمت دخالت در کار سایر قوا تعبیر شود؛ چرا که معمولا کسانی که در کار قوا دخالت میکنند عامل اصلی تضعیف جایگاه مجلس هستند. این نوع دخالتها نه به صلاح مجلس و نه به صلاح کشور است زیرا فرصت توجیه رفتار را برای دولت فراهم میکند.
دولت همانگونه که باید آزادی عمل داشته باشد به همان ترتیب نیز باید جوابگوی سیاستهای خود باشد و دخالت در امور قوه مجریه فرصت فرافکنی را برای دولت فراهم میآورد. کسانی که در روز معرفی کابینه برخی وزرا را به رئیسجمهوری تحمیل کردند در واقع مجلس را از جایگاه اصلی دور و رئیسجمهوری را به سمت تصمیمات بعدی بردند. زمان معرفی کابینه با شناختی که از رئیسجمهوری وجود داشت مشخص بود که این کابینه متناسب با برنامهها و شعارهای وی چیده نشده و نقد نگارنده در همان زمان بر آن بود که این کابینه تناسبی با شعارهای رئیسجمهوری ندارد و دوام نخواهد داشت و امروز میبینیم که این پیشبینی درست از آب درآمده است.
جدای از نتایج مثبت یا منفی تغییرات ایجاد شده در کابینه، نکته قابل تامل عکسالعمل برخی نمایندگان نسبت به تحولات کابینه است؛ آنهایی که دیروز برای نقد این کابینه سکوت کرده بودند امروز اظهار نظر میکنند و این نگرانی وجود دارد که همانها امروز هم در برابر موارد دیگری سکوت اختیار کرده و فردا اظهار نظر کنند. اظهار نظرهای بعدی دیر است.
مجلس این اختیار را داشته که به هنگام معرفی کابینه، آن را نقد و درباره رای اعتماد به اعضای کابینه اظهار نظر کند. عدهای آنجا که باید رای اعتماد یا عدماعتماد بدهند، رای مخالف اعتماد یا عدماعتماد میدهند اما بعدها در کار قوای دیگر دخالت میکنند که این توجیه پذیر نیست.
* نماینده تهران در مجلس