آقای بازیگر با وجود مشغلههای فراوانش، همواره برای موزه سینما وقت گذاشته و سالهاست که عضو هیأتمدیره جایی است که یادگارهای سینمای ایران در آن گرد آمده است.
انتظامی از روزهایی میگوید که ساختمان موزه، صرفا یک انباری بود و با کوششهای فراوان، به جایی رسیده است که در آن میتوان دورههای مختلف سینمای ایران را با تمام فراز و نشیبهایش مرور کرد؛ از فیلمنامههای فیلمهای دهه 30 ، تا نخل طلای کن... . انتظامی میگوید: موزه سینما برای جوانان امروز و نسلهای آینده است تا بدانند سینمای ایران چه مسیری را طی کرده تا به جایگاه امروز رسیده است.
- آقای انتظامی، شما که عضو هیأتمدیره موزه سینما هستید با عنوان موزه برای این مکان مخالفید؟
اینجا موزه سینمای ایران است. اگر عنوان ملی را برآن بگذاریم یعنی اینکه همه مردم در ساختمان و اموال این موزه شریک هستند مثل بانک ملی. اما موزه سینمای ایران اختصاصا مربوط به هنر میشود و هر چیزی که مربوط به سینماست. همه چیز بیش از هزار و 700جایزه در اینجا اهدایی است.
از همه جشنوارههای معتبر اینجا جایزه هست. در اینجا تاریخ سینمای ایران مرور میشود، سازندگان فیلمها را میشناسید، فیلمها را میبینید. اینجا با کمک یک عده علاقهمند درست شده از کمکهای دولتی هم محروم بوده است. از روز اولی که کار را شروع کردیم ساختمان ما یک انباری بود اما شروع به کار کردیم و از نظر مالی هم کمکهایی گرفتیم تا موزه شکل گرفت البته باز هم تماشاگر نپذیرفت.
- بهعنوان یکی از افرادی که از روزهای ابتدایی تاسیس موزه فعال بودهاید، در تشویق سینماگران برای اهدای جوایز و یادگارهای سینماییشان به موزه، چه اقداماتی انجام دادهاید؟
من از پسر خودم خواستم جوایزی را که در حوزه موسیقی گرفته بود به موزه اهدا کند. خوب است یک خاطره برایتان نقل کنم، روزی که به خانه ما آمدند تا جوایز، کتابها و... اهدایی ما را ببرند همسر من گریه میکرد.
آقای بهشتی از ایشان علت گریه را پرسید و همسرم گفت: ما سالها با زحمت اینها را جمع کردیم و حالا شما آنها را میبرید. اما آقای بهشتی گفت: در موزه سینما جماعتی این جوایز را میبینند. ما از سال 73 شروع کردیم. بعضی از هنرمندان جوایز خود را نمیدادند ولی به تدریج ذهنیتها عوض شد.
- آیا شما هم معتقدید مردم ما علاقه کمی به بازدید از موزهها دارند؟
بله، اصولا مردم کشور ما علاقه کمی به موزه رفتن دارند. در موزه ایران باستان پرنده پر نمیزند. در دوران دانشجویی دیدم که در لندن مردم را موزه میبرند تا علاقهمند شوند. ولی دوست دارم مردم بدانند که موزه سینما، متفاوت است، چون سینما زنده است و نمرده. هنرمندان ما زندهاند چون آثارشان جاودان است.
در ثبت تاریخ شفاهی، ما همه سابقه فعالیت یک هنرمند را از ابتدا تا انتها ثبت میکنیم. در موزه سینما خاطرات ما زنده میشود. من پیشنهاد میکنم به تمام اهالی محترم کشور ایران که مهمان ما شوند و موزه سینما را هم ببینند. قیمت بلیت موزه هم از یک شیشه آب معدنی ارزانتر است. مردم بیایند ببینند ما چه زحمتی برای جمع آوری این موزه کشیدهایم.
من وقتی عکس مدرک ششم ابتدایی خودم را در این موزه میبینم گریهام می گیرد، از همه چیزهایی که با گذشت زمان نابود نشده و موجود است.
در تئاتر این فعالیت ساخت موزه زودتر از سینما آغاز شد اما هنوز به نتیجه نرسیده است. موزه جایی است که اشیای گرانبهای مربوط به سالیان دور را به تو نشان میدهد اما در موزه سینما روز به روز همه چیز اضافه میشود.
عباس کیارستمی جایزه کن را به اینجا اهدا کرده است. تنها تعدادی از دوستان بودند که علاقهای به اهدای جوایز خود نداشتند اما بهترین جا اینجاست. هوشنگ بهشتی یکی از هنرمندان ما زمانی که فوت کرد منزلش در خیابان ولی عصر بود، دختر دانشجویی که در منزل روبهرویی اینها ساکن بود دیده بود که یک گونی از وسایل منزل ایشان را جلوی در گذاشتهاند.
این دختر محتویات این کیسه را بررسی کرد که شامل تمام عکسها و مدارک آقای بهشتی بود و تحویل ما شد. ما این اسناد را برای نسلهای آینده در اینجا نگهداری میکنیم. ما برای تامین مخارج و امنیت اینجا مشکل داریم. درآمدی که از موزه داریم اصلا کفاف هزینهها را نمیدهد ولی با این حال از مردم دعوت میکنیم وقتی سر پل تجریش میآیند، به باغ فردوس هم بیایند و موزه را ببینند.
- بهنظر شما عملکرد موزه از ابتدای تاسیس تا به امروز قابلقبول بوده است؟
بله، هر کس بهعنوان مدیر به موزه آمد حرکت نویی را پایه گذاری کرد. بهعنوان مثال مرحوم سلیمی انتشار تمبر را در موزه سینما پایه گذاری کرد. کتاب هم چاپ شد. بحث و گفت و گوهای شفاهی خیلی مهم است. هر کسی که در واقع کار هنری در سینما کرده، اینجا صحبت کرده و ضبط شده است.
موزه، گنجینهای است که آنهایی که علاقهمند سینما هستند با یک بار دیدن آن راضی نمیشوند. ما از قبل از انقلاب هم اطلاعات سینمایی را جمع کردیم. بیش از 5 - 4 هزار فیلم در آرشیومان داریم . همه را از استودیوها جمع کردهایم ولی فضای کافی برای نگهداری از آنها را نداریم.
نسل جوان ما هم باید در اینجا غرفه داشته باشد، نباید همه چیز تنها متعلق به هنرمندان قدیمی باشد. آرشیو ما تک تک جمع آوری شده است. آقای پزشک در حال حاضر به خاطر سابقه کاری و روابط خوبی که دارند میتوانند سهم مؤثری در پیشبرد اهداف موزه سینما داشته باشند. ایشان در بیمارستان پارسیان این امکان را برای ما فراهم کردهاند که هنرمندان بالای 60 سال از تخفیف 80 درصدی برخوردار شوند.
هنوز وزارت کار ما را بهعنوان هنرمند نمیشناسد و به ما میگویند کارگر سینما، کارگر تئاتر. چیزی که این قدر ارزشمند است و دنیا را فرا گرفته،مهم است که با ارزش تلقی شود. سینما یک فرهنگ بینالمللی است، شاید ورزش گذرا باشد و دوره داشته باشد اما فرهنگ فیلم ماندگار است.
من اولین بار قبل از انقلاب به پاریس رفتم. شخصی به نام لانگ لوا خانهاش را به موزه تبدیل کرده بود و در آرشیوش فیلم گاو را داشت که من را شگفتزده کرد. من عاشق این بودم که این موزه تاسیس شود و با اشتیاق دنبال کردم و با آقایانی که مؤسس موزه بودند کار را شروع کردم.
- بهنظر شما برای افزایش مخاطب موزه چه تدابیری باید اتخاذ شود؟
در درجه اول موزه برای آموزش و پرورش لازم است، دانش آموزان باید بیایند و اینجا را ببینند.باید دانشآموزان با فرهنگ کشورشان آشنا شوند. فیلمهای سینمایی ما نشان دهنده فرهنگ ماست. ما نخل طلا در موزه سینما داریم، چیزی که کمتر کشوری آن را دارد. امیدوارم خدا عمری به آقای پزشک بدهد تا باغ ایرانی هم کامل شود.