دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۷:۱۶
۰ نفر

گروه شهری: محمدنبی ‌حبیبی، شهردار تهران در سال‌های 62 تا 66، از روزهای مدیریتی در شهرداری تهران تعریف می‌کند که تمام تصمیم‌های شهر ریز تا درشت باید با نظارت وزارت کشور انجام می‌شد.

وی از معایب این شیوه می‌گوید که در نهایت همه مسئولان را یک دهه بعد قانع کرد باید شوراها شکل بگیرند.

دبیرکل حزب موتلفه توصیه‌هایی هم می‌کند و معتقد است ایرادی ندارد که «دولت ـ شورا ـ شهرداری» دارای تفکرهای خاص سیاسی باشند، اما باید تمرین کنند که این دیدگاه‌های حزبی را پشت در شهر گذاشته و در تصمیم‌های شهری دخالت ندهند.

  •  آقای حبیبی شما در سال‌هایی که جنگ، تمام مسائل شهر تهران را تحت‌تاثیر قرار داده بود، شهردار تهران بودید. در آن روزها دغدغه مدیران شهر چه بود؟

 در آن دوران تمام شهرداری‌ها زیر نظر وزارت کشور یا استانداری فعالیت می‌کردند و تدوین برنامه‌های شهر هم به نوعی توسط دولت انجام می‌شد. این شیوه بستر مناسبی را ایجاد نمی‌کرد تا بتوانیم برای شهرها یک برنامه درازمدت تدوین کنیم. به هر حال بین تصمیم‌گیرنده و اجراکننده فاصله زیاد وجود داشت و این خلأ را نمی‌شد پر کرد.

  •  آیا شوراها که یک دهه بعد تشکیل شد، توانست این خلأ را پر کند؟

باید یک نهادی در شهر شکل می‌گرفت که با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان شهری و منتخبان مردم شهر برای شهر تصمیم می‌گرفت. طبیعی است که چنین نهادی نمی‌توانست وزارت کشور یا استانداری باشد. البته در دهه 60 دوران جنگ بود و به خاطر مسائل و مشکلات فراوان زمینه تشکیل شوراها وجود نداشت اما همان دوران هم معتقد بودیم باید قانون اساسی در این مورد هم اجرایی شود تا براساس روح قانون اساسی به نوعی مردم را در سرنوشت خود دخالت دهد.

شوراها همان نهاد رابطه است که می‌توانست به مشکلات مدیریت شهری پایان دهد و برنامه تدوین کند تا یک شهردار به استناد آن برنامه‌ها، شهر را اداره کند.

البته نمی‌توان منکر شد که در دوره‌هایی از مدیریت شهری حتی در تهران، شهردارها مدیریت سلیقه‌ای داشتند. به هر حال یکی از مزایای شورای شهر تلاش برای جایگزین کردن «برنامه» به جای «نظر شخصی و سلیقه‌ای» بود.

  • به عبارتی معتقدید که شوراها باید می‌آمدند تا جایگزین دولت در امور شهری شوند.

من شهردار تهران از سال 62 تا 66 و همچنین قبلا استاندار فارس، خراسان و تهران بودم. در تمام این دوران یک اصل وجود داشت، دولت باید بر کار شهردار نظارت و حتی تعیین‌تکلیف می‌کرد. حتی نظارت بر کار شهردار در استان‌های کشور بر عهده استاندار بود. اما نمی‌شد این روال را ادامه داد.

فرض کنید هزار شهردار داریم و قرار باشد که تمام این شهردارها با وزارت کشور هماهنگ باشند و دولت بخواهد بر عملکرد هرکدام از آنها نظارت کند و حتی برای آنها برنامه کاری تدوین کند. این تجربه خوبی نبود و باید تغییر می‌کرد.

نکته اصلی این است که باید تا جایی که امکان دارد حجم نقش دولت در امور شهری را کاهش داد و با رعایت اصول قانون اساسی کارها را به مردم سپرد، اما در دوره‌هایی که هنوز شوراها شکل نگرفته بود همواره این دولت بود که برای مسائل جزئی و کلی شهر تصمیم می‌گرفت و این امر پسندیده نبود.

  • اما در همین دوره هم افرادی هستند که شیوه گذشته را قبول دارند و معتقدند پیش از شکل‌گیری شوراها، نظارت کاملی بر عملکرد شهرداری انجام می‌شد، اما در حال حاضر چنین بستری از بین رفته است.

 برعکس؛ اگر در حال حاضر شوراها خوب کار کنند، نظارت شورا و در اصل مردم به عملکرد مدیران شهری بیشتر نمود دارد و این به نفع جامعه است.

  •  تعریفتان از خوب عمل کردن شوراها؟

برنامه‌ریزی و نظارت برای شهر.درصورتی این دو اصل محقق می‌شود که حیطه اختیارات شورا با وظایفش همخوانی داشته باشد. اختیارات شوراها باید افزایش پیدا کند و اموری که مربوط به شهر است به آنها واگذار شود. شهردار هر قدر اختیارات بیشتری در امور شهری داشته باشد، موفق‌‌تر خواهد بود. در حال حاضر این ضمانت وجود دارد که با حضور شوراها، عملکرد شهردارها سلیقه‌ای نیست یا حداقل کمتر سلیقه‌ای است. پس به پشتوانه این ضمانت می‌توان به شهردارها اختیارات بیشتری داد.

  • اما با حضور شوراها، باز هم می‌بینیم مشکلات فراوانی وجود دارد که ناشی از همان فاصله گرفتن مدیران شهری از دولت است. به‌عنوان نمونه، برخی معتقدند که اگر سایه دولت بر سر شهرداری‌ها بود شاید الان دغدغه تهران 600 میلیارد تومان بدهی دولتی نبود که پرداخت نشده و جور آن را مردم می‌کشند.

یک مثالی بزنم. در دوره‌ای که شهردار تهران بودم به خاطر جنگ و فشاری که به دولت وارد می‌شد، سعی داشتیم به دولت فشار مالی وارد نشود. در آن زمان کمک دولت تقریباً به صفر رسیده بود. این شیوه مختص آن دوران بود، اما اگر آن دوران هم شورایی وجود داشت و شهرداری‌ها زیر نظر دولت نبودند و جنگ هم نبود مطمئناً از دولت می‌خواستیم تا هزینه حضورش در شهر را پرداخت کند.

در دوره کنونی هم ربطی به مردم تهران ندارد که هزینه دستگاه‌های دولتی را بپردازند. حتی دولت باید در برخی از طرح‌های شهری که کاربری ملی دارد، در تامین هزینه‌ها شریک شود. البته این دیدگاه بدین معنی نیست که شهرداری نباید به‌دنبال منابع مالی پایدار برود، بلکه یکی از مهم‌ترین شیوه‌های تامین درآمد در شهر، تامین هزینه‌های شهر بر دوش شهروندان است.

  • شما هم در دوره‌ای شهردار بودید، هم پس از آن در جایگاه دبیرکل حزب موتلفه یک چهره سیاسی؛ به‌نظر شما مشکلات شهر تهران در دوره کنونی بیشتر ریشه در چه مسائلی دارد؟

در موضع اظهارنظر نیستم که مسائل سیاسی در اداره تهران تا چه حد مؤثر واقع شده، اما معتقدم سیاسی کردن کار شهرداری به ضرر مردم، شهرداری و دولت است. منظورم جناحی و حزبی کردن کار شهری است، البته نمی‌توان یک شهردار منصوب کرد و به او اجبار کرد که تفکر سیاسی نداشته باشد، اما اینکه تفکرات حزب خاص در مسائل شهری دخالت کند، مضر است.

  • راهکار؟

دولت و شورای شهر باید دید جناحی را کنار گذاشته و سیاست را بیرون از  شهر بگذارند و برای شهر تصمیم بگیرند. از طرفی منتقدان شورا و شهرداری هم اگر نقدی به عملکرد این دو نهاد دارند، به دور از دیدگاه‌های سیاسی و حزبی باشد. اگر هر دو طرف تمرین کنند دور از دسترس نیست که دیدگاه‌های جناحی دولت، شورا و شهرداری در امور شهر دخیل نشود.

کد خبر 50178

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز