به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، بیش از ۲ ماه از شیوع کرونا درکردستان و ایران میگذرد، هرچند با تلاش مدافعان سلامت آمار بهبودیافتگان رو به افزایش است اما متاسانه تا ظهر دیروز ششم اردیبهشت ۹۹، ۵ هزار و ۵۷۴ نفر در کشور در اثر این بیماری جانباختهاند که ۱۱۲ نفر از این تعداد مربوط به استان کردستان است.
کرونا درهای مساجد را به روی مسلمانان بست، اجتماعات را از هم گسست، ابراز محبت به همدیگر را از مردم گرفت و ورودی آرامستانها را به روی بستگان اموات بست و از آن روز، فوتشدگان کرونایی و عادی غریبانه در خانه ابدیشان آرام گرفتند.
دنیای اموات دنیای غریبی است، اما به دنبال شیوع بیماری کرونا، این غربت به مراتب سختتر و تلختر از گذشته شده است.
زندهها اجازه ورود ندارند!
کرونا دردنیای زندگان درحال تاخت و تاز است، هرتجمعی حتی کوچک میتواند شیوع این ویروس را بیشتر و بیشترکند، تجمعی که برای تشییع و به خاکسپاری و حتی ختم یک فوتی کرونایی و غیرکرونایی انجاممیشود، زنگ خطری جدی برای شیوع این ویروس است. چیزی که از دید ستاد مبارزه با کرونای کشور و استان مخفی نماند و به همین واسطه خیلی زودتر از آنچیزی که تصورش میشد در آرامستان بهشت محمدی سنندج بسته شد.
مجوز حضورم را چند روز پیش طی تماس با رئیس سازمان آرامستانهای شهرداری سنندج گرفته بودم، قرارمان شنبه هفته گذشته بود، به نزدیکی در آرامستان بهشت محمدی که رسیدم حدود بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر جلوی در تجمع کرده بودند که این بیانگر ورود مردهای جدید به سرزمین مردگان میداد.
آمبولانس آژیرش را روشن کرده بود بلکه مردم مسیر را بازکنند، تعداد کمی از آنها از در میلهای آرامستان فاصله گرفتند و خودرو حامل فوتی وارد محوطه بهشت محمدی شد.
چند نفری میخواستند فرصت را غنیمت شمرده و از لای در وارد شوند که نگهبانان مانع شدند، چارهای نبود رفتن به داخل در آن شرایط ریسک بالایی بود، با رئیس آرامستان تماس گرفتیم خواست که برنامه را به زمان بهتری موکول کنیم و همین شد که مجبور شدم مسیر رفته را بینتیجه بازگردم.
بالاخره باردیگر بعد از هماهنگی با دنیایی سوال وارد بهشت مردگان سنندج میشوم. پایم که از در بهشت محمدی گذشت خودم را میان دو دنیای متفاوت احساس میکنم، پشت سرم دنیای زندگان و روبهرویم، دنیای مردگان است دنیایی که سکوت نفسگیرش امروز به مراتب بیشتر از روزهای قبل از شیوع کرونا است.
صدای کلاغها با صدای تقتق کلنگ روی سنگ و خاک، سکوت مرگبار فضا را برهم زده است، گوشهایم پر شده از صدای همهمه مردهها! آرام از بین قبرها قدم بر میدارم به سمت آنها حرکت میکنم. اینجا نقطه تلاقی آسمان و زمین است!
روزهای چالشی با صاحبان اموات
کارشان تدفین اموات است، از کرونایی تا مرگهای عادی، کارشان را به درستی برای هر دو گروه انجام میدهند با این تفاوت که میگویند: دفن اموات کرونایی ترس دارد، ترس از ابتلای به بیماری کرونا و ایجاد گرفتاری برای خانوادههایشان...
متولیان آرامستان بهشت محمدی سنندج از سختی نخستین روزهای تدفین اموات کرونایی و بستهشدن درهای بهشت محمدی بعد از شیوع کوید۱۹ میگویند. از برخوردهای تلخ برخی افراد، آنهایی که از فرط ناراحتی از دستدادن عزیزانی که حتی نمیتوانستند در راه آرمیدن در خانه ابدی همراهیشان کنند سرکارگران آرامستان فریاد زدند، از سیلیای که بر گوش غسال زدند ولی به دلیل دل داغدارشان پاسخی جز دعوت به آرامش نصیبشان نشد.
اما سختی کار تیم تدفین و قبرکنهای آرامستان بهشت محمدی سنندج به این خلاصه نمیشود، روزهایی آمیخته با ترس و بیم و به قول آقا علی، سرپرست تیم تدفین این آرامستان؛ تلخ و نفسگیر...
علی رفیعپور از روزی که نخستین فوتی کرونایی پایش به آرامستان باز شد و ترس را به جان کارکنان انداخت برایمان میگوید، اینکه نفسها در قفسه سینه از ترس ابتلا به کوید ۱۹ حبس و پاهای همکارانش به زمین میخ شده بود.
ریسکپذیری تدفین اموات کرونایی
رفیع پور میگوید: بندهخداها حق دارند، ریسک بزرگی است که با یک جنازه کرونایی وارد قبر شوی، خط مقدم مقابله با کرونا فقط به بیمارستانها ختم نمیشود، اینجا هم برای خودش خط مقدمی در جبهه مقابله با کروناست!
از همان زمانی که آمبولانس حامل جنازه وارد محوطه آرامستان میشود تا زمانیکه لباسهایمان را ضدعفونی میکنیم، ترس تمام وجودمان را در چنگال به محکمی میفشارد، اما چاره چیست باید ماند و انجام وظیفه کرد.
ترتیبات خاکسپاری برای اموات کرونایی و غیرکرونایی فرقی ندارد. همه کارها به همان ترتیب شرعی انجام میشود تنها تفاوت آن در عمیقتر بودن قبر اموات کرونایی نسبت به اموات عادی است که همین کار ما را در زمان آمادهسازی قبر و هم در وقت خاکسپاری سخت و به مراتب خطرپذیرتر کرده است.
عمق قبرها بیش از ۲ متر است باید با نردبان داخل قبر شویم آمادهسازی قبرها در آرامستان بهشت محمدی به صورت سنتی انجام میشود قبرها را باید با بیل و کلنگ آماده کنیم که کاری سخت و طاقتفرساست.
اموات را خودمان داخل قبر میگذاریم قبلا خانوادهها همکاری میکردند اما از وقتی که ویروس کرونا شیوع پیدا کرده، صاحبان اموات حتی آنهایی که اصلا بر اثر کرونا فوت نکردهاند هم حاضر نیستند به مردههایشان دست بزنند این است که در اکثر موارد صفر تا صد کار را خودمان انجام میدهیم.
روزهای پراسترس بهشت مردگان سنندج
لباس مخصوص میپوشیم اما واقعیت این است که در مراکز درمانی با آن همه احتیاط و مراقبت که انجام میشود باز هم عزیزانی از کادر درمان گرفتار این ویروس میشوند و جانشان را فدا میکنند پس هیچ تضمینی وجود ندارد که با وجود لباس مخصوص از میان کسانی که در غسالخانه یا تدفین فعالیت دارند درگیر کرونا نشوند همین موضوع موجب شده همکاران روزهای پر از استرسی را تجربه کنند.
با رعایت تمام اصول و احترام متوفی را در خانه ابدیش قرار میدهیم البته قبل از قراردادن جسد مقداری آهک درون قبر زیر جنازه میریزیم تا در صورت تجزیه شدن ویروس به درون خاک نفوذ پیدا نکند.
برخلاف شایعهپراکنیهایی که در فضاهای مجازی از سوی تعدادی مجهولالحال برای ایجاد رعب و وحشت و تنش در جامعه در مورد ریختن آب و آهک روی اجساد متوفیان کرونایی منتشر میشود، اینجا از این خبرها نیست.
با توجه به اینکه جسد انسان مانند همه موجودات، پس از مرگ وارد چرخه طبیعت شده و تأثیرات خاص خود را بر محیط اطراف میگذارد و احتمال بازگشت این ویروس به چرخه حیات، تمام اقدامات برای دفن اموات کرونایی براساس پروتکلهای بهداشتی وزارت بهداشت انجام میشود.
نکته مثبت کرونا
رفیعپور جلوگیری از ورود صاحبان اموات به محوطه بهشت محمدی در این روزهای کرونایی را نکته مثبتی میداند میگوید: تنها نکته مثبت کار در این روزهای پراسترس کرونایی در آرامستان بهشت محمدی این است که حداقل بار فشار روحی ناشی از گریه و شیون خانواده متوفیان از شانه کارگران آرامستان کم شده است.
اینجا هیچ جنازهای بر زمین نمیماند
کندن قبرکار سختی است؛ البته سختی کار در این حرفه به این شرایط و قبل آن ارتباطی ندارد، این روزها هم میگذرد چه ما بمانیم و چه نه، تنها انتظارمان این است که با شغل ما هم مثل همکاران غسالخانه به عنوان مشاغل سخت و زیانآور موافقت شود.
هر روز ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه صبح تا ۱۶ بعد از ظهر به صورت شیفتی در آرامستان حضور داریم هیچ وقت از بودن در قبرستان ترسی نداشتهایم ولی این روزها بسیار متفاوت است. ترس امروز ما به دلیل گرفتارشدن بیماری است اما نمیشود که جنازه زمین بماند!
نخستین کرونایی را که به خاک سپردیم از ترس اینکه به ویروس مبتلا نشویم تمام لباسها حتی کفشهایمان را دور انداختیم.
اما با این وجود با علاقه کار را انجام میدهیم، برای اینکه روحیه همکاران کمی بهبود پیدا کند با وجود اینکه سرکارگر بودم برای تدفین جنازه پیشقدم شدم و همین موضوع موجب شد سایر همکاران هم جرأت پیدا کنند تا این لحظه هم کارها زمین نمانده است.
نقطه اتصال دنیا به عقبا
کار در آرامستان را سختترین نوع کار میداند و میگوید: فکر میکنم از کار ما سختتر وجود ندارد کار در اینجا به صورت همزمان روح و جسم انسان را فرسوده میکند، زودتر از آنکه فکرش را بکنی پیر میشوید اینجا ثانیههای عمر شتاب بیشتری پیدا میکند انگار دنیا را به آخرت در این نقطه گره زدهاند.
همراه علیآقا بعد از رعایت تمام نکات بهداشتی لازم به قطعه جدید آرامستان بهشت محمدی که اموات کرونایی هم در آنجا دفن میشود میرویم، چند نفری آن طرفتر مشغول کار هستند.
نزدیکی با مرگ
عرق بر پیشانیاش جمع شده است. با هرحرکت کلنگ احساس میکردم تمام غم روزگار را روی زمین میکوبد. نگاهش پرنفوذ است و با دقت کار میکند، نگاهش را از منزل ابدی میکند و در چشمان به ترس نشستهام میخ میشود، میگوید ترسی ندارد روزی همه در همین منزل آرام خواهیم گرفت.
کا فتحالله از تلخی نخستین روزهای کاری در آرامستان بهشت محمدی برایمان میگوید روزی که مجبور شد به تنهایی پیکر یک متوفی را از بالای کوه آبیدر سنندج پایین بیاورد.
۱۵ سال است که در قبرستان کار میکنم، اینجا نقطه تلاقی آسمان و زمین است ما بیش از دیگران خود را نزدیک به مرگ میبینیم همین حس نزدیکی به مرگ موجب شده قدر زندگی و لحظاتی که در دنیا هستیم را نیز بیشتر بدانیم.
هرگز دوست ندارم جز آن دسته از انسانهایی باشم که قدر اطرافیان را در قید حیات درک نمیکنند، دنیا محل گذر است باید قدر باهم بودنها را بدانیم، اشک ریختن بعد از مرگ عزیزان فایدهای ندارد، جنازه مردی را در همین آرامستان به خاک سپردم که پسرش از اینکه در آخرین روزهای زندگی پدرش با او قهر بود، ضجه میزد.
روزهای سختی را در این آرامستان تجربه کردهایم، از دفن اجساد سوخته برخورد تانکر حامل سوخت با اتوبوس مسافربری سنندج در کمربندی دکترحسینی تا اجساد معتادان مبتلا به بیماریهای واگیر که کسی جرأت نزدیکشدن به اجسادشان را ندارد، اما هیچ وقت تا این ایام ترس بر وجودمان غالب نبوده است.
دنیا محل گذر است
از جانمان نمیترسیم ایمان داریم که همه رفتنی هستیم بلکه ترس امروز ما از ابتلا به ویروس کرونا و گرفتارشدن خانوادههایمان است، آن لحظه که سنگهای لحد نخستین فوتی کرونا را میگذاشتم نمیدانستم شب است یا روز، تمام وجودم از ترس مانند بید میلرزید.
با همه ترسی که از گرفتارشدن به بیماری داریم هیچ تفاوتی بین اموات کرونایی و سایر اموات قائل نیستیم، قسمت آنها هم این بوده است، هیچ گناهی ندارند کسی نمیداند شاید ما هم با همین درد از دنیا رفتیم...
نزدیک به ۱۵ سال است در همین آرامستان کار میکنم خستگی کار در اینجا چند برابر کار در امور شهری استو چهار بچه قد و نیم قد دارم دلم برای بغل کردنشان لک زده اما جرأت بوسیدن و بغل گرفتنشان را ندارم.
قبل از اینکه به خانه برویم در آرامستان یک مرتبه استحمام میکنیم قبل از ورود به خانه کاملا خود را ضدعفونی میکنیم و بعد از استحمام مجدد وارد خانه میشویم.
کار اینجا کار مردههاست، پیمانکار نداری که به دلیل کمکاری گلهمند شود، میماند وجدان مان، در طول این ۱۵ سال به یاد ندارم که حتی یکبار هم وجدانم از کاری که برای مردهای انجام دادهام ناراحت باشد.
کار مرده تعطیلبردار نیست
کار مرده تعطیلی ندارد هر زمانی که نیاز باشد باید برگردیم، بارها اتفاق افتاده که ساعت ۲۲ شب به دلیل دفن جنازهای به آرامستان بازگشتهایم، هر ماه برای ۱۲۰ جنازه با کلنگ و بیل قبر میکنیم سختی کار تنها به کار یدی خلاصه نمیشود، زندگیمان با مردگان گره خورده است، گوشهایمان با گریه و شیون خانواده متوفیان خو گرفته و روزهایمان با عزا و ماتم گره خورده است.
رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی دفن اموات کرونایی در سنندج
رئیس سازمان آرامستانهای شهرداری سنندج هم میگوید: آمار فوتیهای ناشی از کرونا را واقعی اعلام میکنند، آمار فوتیهای اسفند سال ۹۸، ۱۱۷ نفر و تعداد فوتیهای فروردین ۹۹ هم ۱۲۰ نفر است که نسبت به اسفند ماه تفاوتی ندارد.
توفیق سرفراز اضافه میکند: بیشترین آمار متوفیان در سنندج مربوط به آذرماه ۹۸ بود در حالی که گزارش شیوع کروناویروس در استان کردستان هشتم اسفندماه سال ۹۸ اعلام شد.
مدافعان سلامت ما درخط مقدم به خاطر نجات بیماران جان خود را به خطر میاندازند و جان همکاران ما در آرامستانها به دلیل اموات کرونایی درخطر است اما مجاهدانه در خط مقدم مبارزه با کرونا ایستادهاند تا زنجیره این بیماری از این ناحیه گسترش پیدا نکند.
فتوای به موقع شورای افتای استان کردستان در زمینه نحوه تشییع و تدفین اموات کرونایی بخش زیادی از مشکلاتی که ممکن بود به صورت جدی تنش ایجاد کند را برطرف کرد.
دفن اموات کرونایی در آرامستان بهشت محمدی براساس پروتکل وزارت بهداشت انجام میشود ضمن رعایت تمام مباحث و نکات شرعی اموات با احترام کامل انجام و تا این لحظه هیچ جنازهای بر زمین نمانده است و موردی که در یک خانواده چند متوفی کرونایی داشته باشیم را در سنندج شاهد نبودهایم.
قطعه اموات کرونایی جدا نیست
همه پروتکلها درباره قربانیان کرونا در این آرامستان انجام میشود و به همین دلیل قطعه اموات کرونایی از سایر اموات جدا نشده است.
رئیس سازمان آرامستانهای شهرداری سنندج از مردم به دلیل همکاری بسیار خوب با سازمان آرامستانها تقدیر کرد و به شرکتکنندگان در مراسم تشییع اموات توصیه کرد: قبل از هر اقدامی گندزدایی لازم را انجام دهند و از خوردن و آشامیدن خودداری کرده، از روبوسی، دست دادن و در آغوش گرفتن یکدیگر اجتناب کنند و به عرض تسلیت شفاهی، بدون تماس اکتفا کنند.
شایعه سوزاندن اموات کرونایی
اوایل که شایعاتی در مورد سوزاندن اجساد کرونایی وجود داشت در یکی دو مورد زمینه حضور یک تا دو نفر از بستگان اموات را با رعایت نکات بهداشتی در زمان تشییع و دفن اموات را فراهم کردیم.
کار دفن متوفیان کرونا را در بین کارکنان بخش عمران آرامستان تقسیم کردهایم در کل ۲۰ نفر نیرو داریم که در هر شیفت کاری دو نفر از آنها با حضور سرکارگر حضور دارند.
کار در آرامستان به دلیل ارتباط با بستگان متوفیان بسیار سخت است کسانی که به ما مراجعه میکنند شرایط روحی پایداری ندارند و همین مساله موجب شده همواره حق را به مردم بدهیم.
هر روز در آرامستان مرگ میبینیم. برخی مرگها مانند تصادف، افراد جوان و مواردی از این دست خیلی زجرآور است به همین دلیل کار در آرامستان از دو بعد جسمی و روحی انسان را پیر میکند.
مظلومیت نیروهای آرامستان کمتر دیده میشود
نیروهای سازمان آرامستانها از مظلومترین نیروهای شهرداری هستند با وجود تمام این سختیها کمتر کسی تلاش نیروهای این سازمان را میبینند.
شهرداری سنندج همیشه سازمان آرامستان را ویژه دیدهاند، واقعیت است که شأن اجتماعی کسانی که در آرامستان کار میکنند پایین است و درکنار این موضوع سختی کار به لحاظ جسمی و روحی قابل مقایسه با سایر مشاغل نیست ولی با این وجود کمتر دیده میشوند.
بیش از ۸ سال بود که با کمبود زمین برای دفن اموات در آرامستان بهشت محمدی مواجه بودیم، در این روزهای کرونایی اگر قطعه جدیدی که از سپاه خریداری شد را آماده نمیکردیم با چالش جدی مواجه بودیم.
این روزهای سخت میگذرد زندگی به روال عادی خود باز خواهد گشت کارکنان این آرامستان روزهای تلخ زیادی را تجربه کردهاند که برای همیشه در ذهن و وجودشان حک شده است و هیچگاه فراموش نخواهد کرد اما کمتر کسی این تلاشها را میبیند ...
روزگار تلخ
هر روز مواجه شدن با اشک و گریه بستگان اموات خیلی سخت است، بعضی وقتها پیش میآید برای بیکسی برخی اموات اشک میریزند یا پا به پای ضجههای مادری جوان از دست داده خون به دلشان میشود و قلبشان جریحهدار میشود. اینها واقعیتهای زندگی کارکنان آرامستان بهشت محمدی سنندج است آنهایی که امروز هم با وجود بیم از جان عزیزانشان در میدان مقابله با کرونا ایستادهاند تا مبادا میت کرونایی بر زمین بماند!
نظر شما