همانطوری که آسیبهای اجتماعی به دلایل مختلف بهوجود میآیند و عوامل مختلف فرهنگی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی نقش بسیار مهمی در بروز آسیبها دارند، پدیده تکدیگری نیز از این قاعده مستثنا نیست و از دیرباز بهعنوان یک معضل اجتماعی مورد توجه حکومتها بوده است که متأسفانه با وجود توجه به مشکل این پرسش همچنان باقی است و اکنون این پرسش مطرح است که چرا با توجه به امکانات غنی در کشور، فرهنگ دینی و اعتبارات کلان روز به روز به تعداد متکدیان افزوده میشود و دلیل تکدیگری چیست؟
اولین مسئلهای که باعث رشد تکدیگری میشود «فقر» است. ما در جامعهای که شاهد فقر باشیم حتما علایم سوء آن را هم در جامعه میبینیم. علاوه بر آن حقوق افرادی که در جامع مشغول به کار هستند برای ادامه زندگی کفایت نمیکند، پس شرایط حاکم بر جامعه فرد را وادار به کار دوم میکند که آن کار میتواند تکدیگری باشد. افرادی هستند که از روستاها برای درآمدزایی به شهرهای پرجمعیت مهاجرت میکنند و وقتی که با مشکل نبود شغل مواجه میشوند روی به تکدیگری میآورند که بهنظر آنها این شغل درآمد بسیاری دارد که همین طور هم هست.
وقتی که سازمان بهزیستی یا کمیته امداد به خانوادههای فقیر بین 5 تا 20 هزار تومان برای ادامه زندگیشان میدهد، این امر باعث میشود که فرد معلول یا ناتوانی که این مبلغ ناچیز را دریافت میکند و نمیتواند کارهای دولتی و... انجام دهد، رو به حرفه تکدیگری آورد. هنگامی که یک کارمند دولت با حقوق 250 هزار تومان مشکلات اقتصادی فراوانی در زندگی دارد، بقیه مردم که کار دولتی ندارند و کارمند نیستند، چطور...!
همچنین اگر در کشوری خدماتی نظیر تامین اجتماعی به خوبی ارائه نشود، نیز طبیعی است که افراد ناتوان نظیر برخی از افراد سالخورده هم به این کار روی بیاورند.بارها از متکدیان پرسیدم چرا این کار را انجام میدهید، میگویند دولت برای ما شغل دائم و مناسبی ایجاد کند که درآمد کافی هم داشته باشد ما از تکدیگری دست برمیداریم.
درخصوص NGO تاسیس شده باید گفت در تمام دنیا NGO حامی و وردست دولت میشود و دولت بودجهای را در اختیارشان قرار میدهد ولی در کشور ما دولت NGO را موظف به انجام کارها و وظایف خود دولت کرده است و با وجود اینکه هیچ بودجهای در اختیارشان قرار نداده است، ما در کشور شاهد این هستیم زمانی که NGO تاسیس میشوند پس از یک سال یا کمتر بسته میشوند، زیرا پس از یک سال بودجهای که خود تاسیس کننده NGO به کار گرفته است به پایان رسید و دولت برای تامین بودجه این NGO هیچ فعالیتی انجام نداده است.
درخصوص وجود برخی از محلهای نامناسب برای کارتنخوابها نیز باید یادآور شد سازمان بهزیستی محلی را برای کارتنخوابها درست کرده است که در این محل افراد معتاد، خلافکار و.... دور هم جمع میشوند که در واقع این محله جایی مناسب برای فعالیتهای خلاف و.... آنها است.
در حال حاضر دولت به کسی که 30 سال برای کشورش زحمت کشیده، 120 هزار تومان حقوق میدهد. آیا این مقدار حقوق با این وضعیت فعلی جامعه سزاوار یک بازنشسته خانهنشین است؟ با توجه به فقری که در جامعه گسترش یافته تا سال آینده جمعیت کشور 2 برابر میشود و مشکلات جامعه بیشتر، پس باید زیر بناها و علل مشکل را حل کرد و به این مسئله توجه بسیار داشت. وظیفه اصلی دولت برای حل این مشکل، دادن بودجه به تشکلهای دولتی است که برای حل این مشکل فعالیت میکنند.
* رئیس انجمن مددکاری ایران