و بعد باید به این موضوع بپردازیم که آیا این سیاستمداری که در موردش بحث کنیم، ستودنی است یا اینکه شایسته سرزنش کردن. اما مسئله اساسی همینجاست؛ حقیقت این است که حتی اکنون نیز بر سر اینکه یک گلیست موفقتر عمل خواهد کرد یا یک آتلانتیکیست، بحثها میتوان کرد؛ شایدی خاکستریرنگ و مبهم که حتی تحلیلگران را نیز تا حدودی خاموش کرده است.
نیکلا سارکوزی – رهبر کنونی فرانسه – نیز از این مستثنا نیست. سارکوزی در حالی خود را عملا یک آتلانتیکیست معرفی کرد که شمار زیادی بر این عقیدهاند که او در اصل یک گلیست بوده است؛ گلیستی که در تلاش برای تغییر است.
اینکه سارکوزی یک گلیست – آتلانتیکیست است، شاید خوشایندترین تحلیل ممکن باشد؛ سیاستمداری که قصد دارد با شکستن عهد اروپاگرایی محض، تا حدودی به سمت ایالات متحده و مابقی دنیا متمرکز شود؛ به عبارتی روابط اروپا، آمریکا و دیگر مناطق دنیا را همزمان با یکدیگر در سیاستهای خارجی کشورش لحاظ کند.
اما تا چه حد این تحلیل درست است؟
این جملهای است که این سیاستمدار فرانسوی در راستای حرکتش در مسیر سیاستهای خارجی فرانسه میگوید: «من راه خود را دارم؛ روابط دیپلماتیک، پیمانها و تعهدات متقابل»؛ راهی که گاهی تصمیمگیریها را دچار مشکل میکند.
گهگاه از وی حرکتهایی گلیسمگرایانه به چشم میخورد. گفتوگوهای وی در راستای قدرتطلبی پاریس، استقلال فرانسه و یاد کردن وی از کشورش در اتحادیه اروپا تحت عنوان قطب قدرتمند جهانی، گاهی اوقات نمایانگر ناخودآگاه اندکه نفوذ کرده در درون وی است.
هدف سارکوزی استقلال کامل فرانسه است.
او در این زمینه نیز بسیار تلاش کرده. او نقش بسزایی نیز در استقلال نظامی فرانسه ایفا کرد.
در کمتر از یک سال، فروش سلاحها در سطح خارجی نیز رونق یافت و همین امر تبدیل شد به یکی از بازوان قدرت اقتصادی فرانسه. فرانسه موفق شد در سطح فناوری نیز موفقیتهای چشمگیری را از آن خود کند. شاید بتوان گفت سارکوزی اولین رئیس جمهور پس از گاوله بود که پایگاه نظامی فرانسه در خارج از منطقه تحت کنترل فرانسه را بازگشایی کرد؛ پایگاهی در جایگاه اتحادیه امپراتوری عرب (UAE).
اما او سیاستمدار و در برخی دیگر از موارد، کاملا متفاوت جلوه میکند. درست در همین موارد است که میتوان وجه تمایز ژاک شیراک – رئیس جمهوری پیشین این کشور که یک گلیست محض بود – را با رئیس جمهوری کنونی فرانسه تشخیص داد و درست در همین زمان است که باز هم تحریک میشویم روی این جمله که سارکوزی یک گلیست – آتلانتیکیست است تاکید کنیم.
سارکوزی در مقابل مسئله اسرائیل – فلسطین موضع کاملا روشنتری نسبت به ژاک شیراک از خود نشان داده است.
رئیسجمهور، بهصورت کاملا قاطعانه و محکم از روابط میان فرانسه و اسرائیل و تلاش در جهت گسترش این روابط، سخن به میان میآورد و این نمایانگر نوعی تمایل به نزدیکی به ایالاتمتحده نیز هست.
برنارد کوشنر– وزیر خارجه سارکوزی - علت این نوع برخورد را اینگونه عنوان میکند: «ما تنها خواستار صلح و مبارزه با تروریسم هستیم؛ آنچه مردان ایالاتمتحده نیز آن را در اولویتهای خود قرار دادهاند».
اما در مورد بحث چین و تایوان، سارکوزی کاملا سیاست مشابه با شیراک را در پیش گرفته است.
گرایش سارکوزی به مسئله ناتو و تلاش در جهت ایفای نقش هر چه بیشتر در این راستا نیز حاکی از حرکت آتلانتیکگرایانه اوست.
فرانسه حضوری بسیار چشمگیر در ناتو داشته است؛ چه از لحاظ دفاعی و چه در مورد بحث هستهای. و اما درباره موضوع افغانستان، رئیس جمهور سعی کرد کشورش حضوری پر رنگتر داشته باشد و این برخلاف ادعاهایی بود که پیشتر در مورد خروج نیروهای فرانسوی از کابل مطرح کرده بود.
سارکوزی، کوشنر را راهی عراق کرد و این اقدام را در آن زمان بدون هیچ توافق و تبادل نظری با واشنگتن انجام داد. فرانسه تاحدودی در مورد خط مشی واشنگتن در عراق مخالفت و نارضایتی خود را نشان داد و گفت عراق اکنون در مسیر اشتباهی قرار گرفته است.
سیاست سارکوزی در مورد پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا کاملا متفاوت با ژاک شیراک است. سارکوزی مخالف این کار است، در حالی که شیراک موافق بود. بین ژوئن و دسامبر سال 2007 میلادی بود که سارکوزی وارد مذاکرات کاملا جدی با سوریه و لبنان شد.
این در حالی بود که شیراک پیشتر توافقات جدیای بر سر موضوع ترور رفیق حریری با بشاراسد کرده بود. کوشنر – وزیر خارجه فرانسه – تلاش بسیار زیادی برای پادرمیانی در حل مسائل سیاسی لبنان - شامل گفتوگو با حزبالله لبنان نیز بود – انجام داد.
این عملکرد فرانسه شدیدا از جانب مقامات ایالات متحده مورد انتقاد قرار گرفت؛ تا جایی که کنگره سریعا نامهای خشمگینانه برای سارکوزی در واکنش به این عملکرد وی فرستاد.
با تمام این مسائل، باید گفت سارکوزی در مقایسه با شیراک، در مقابل مقامات کاخ سفید انعطافپذیری بسیار بیشتری از خود نشان داده است.
گرچه سیاستهای شیراک از سال 2003 به بعد نیز در مقابل جنگ ایالات متحده در عراق از حالت تهاجمی خود دورتر شد اما سارکوزی تا حدودی متفاوتتر از شیراک عمل کرد.
سارکوزی در مورد بحث عراق گفت: «ایالات متحده با روشی که در پیش گرفته است، راه سختی برای رسیدن به هدف در پیش خواهد داشت». اما آیا به راستی سارکوزی یک گلیست است یا یک آتلانتیکیست؟
منبع: بروکینگز