همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: ترنا یکی از قدیمیترین بازیهای سنتی بومی ایرانی است که با هدف رفع مشکلات و معضلات اجتماعی و محلی به شیوه درویشمآبانه در ایران از دوره صفویان مرسوم بوده است. ترنا در گذشته یکی سرگرمیهای محبوب مردم کوچه و بازار در قهوهخانهها و زورخانهها بود.
- بازی عیاران
به پارچه لنگ یا کرباسی که آن را تاب میدهند و در انتهای آن گره کوچکی ایجاد میکنند و به صورت تازیانه بر دست افراد میزنند، ترنا گفته میشود. اما سر و کله ترنا از کجا در ایران و قهوهخانهها باز شد؟! حکایت جالبی دارد. به روایتی ترنا، بازی عیاران بوده و از زمان یعقوب لیث صفاری مرسوم بوده است. با روی کارآمدن دولت واحد صفویان در ایران اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم ایران به کلی تغییر کرد. انجام رسمی بازی ترنا هم در میان مردم به دوره صفویان نسبت داده میشود.
به گفته دکتر «اردشیر صالح پور» از استادان برجسته پژوهش در زمینه نمایشهای آیینی، ترنا بازی یکی از قدیمیترین آیینهای نمایشی است. زادگاه ترنا قهوهخانه است. تاریخچه شگلگیری قهوهخانهها به ۴۰۰ سال پیش و به دوره صفویان میرسد و در واقع اوج اعتبار قهوهخانهها در همین دوران بود و بعدها ترنا بازی به یکی از سرگرمیهای مردم بهویژه تهرانیها تبدیل شد و چیزی بیش از ۳۰۰ قهوهخانه تهران هر شب این مراسم را اجرا میکردند.
در روزگاری که هنوز تهران به اندازه امروز عریض و طویل نشده بود و تعداد محلههای پایتخت کمتر از انگشتان کف دست بود، قهوهخانه «باغ ایلچی»، «باغچه علی جان»، «پنجه باشی» زیر شمس العماره، «فراش باشی» بازارچه قوامالدوله، «فخرآباد» در دروازه شمیران، «حسن ناروند» در میدان شاه، «شاغلام» در بازار امین السلطان، «چال» در خیابان مولوی و «رمضون یخی» در دروازه غار پاتوق ترنابازان بود.
- یک بازی برای گرهگشایی از مشکلات
بازی ترنا در روزگاری که خبری از مطالعات عمیق روانشناسی و رشد قارچگونه ابزار ارتباطجمعی نبود با نیت گرهگشایی از کار خلق خدا و بهعنوان یک سرگرمی جذاب متولد شد؛ نمایشی که در پایان یک پیام اخلاقی را برای مخاطب همراه داشت و باعث حل بسیاری از مشکلات میشد.
زنگ مرشد، شروع کار بود. مرشد گاهی در نقش گرداننده یا کارگزار با همان سلام و احوالپرسی معمول با مردم حاضر در اجرای نمایش سر صحبت را باز میکرد و به همین سادگی مردم وارد صحنه نمایش میشدند. در فرهنگ قدیم مردم ایران شاه بالاترین مقام را داشت، اما در هیچ امری دخالت نمیکرد. نخستین بازیگر نمایش شاه بود. یک نفر در مقام کارگزار و یک یا دو نفر یا حتی بیشتر در نقش وزیر و مسئول اجرای احکام شاه، بازی میکردند.
بیشتر احکام این بازی برگرفته از مشکلات و مسائل روزمره زندگی بود. بازیگران این نمایش مردم بودند: دو نفر که با یکدیگر قهر بودند، فردی که مشکل مالی و خانوادگی داشت، فرد بیماری که مشکل تهیه تأمین هزینه دوا و درمان داشت و.... در واقع در این نمایش مردم راحت و بیواسطه درد دل میکردند و دنبال راهحلی درویش مآبانه بودند.
در میان بازیگران نمایش کسی بود که حکم جاری میکرد. یک عده ترناخور نیز که شاه به کارگزارش حکم میکرد: « فلانی را بنواز یا تازیانه بزن» حضور داشتند. البته معمولاً پایان بازی ترنا شیرین بود و گاهی اوقات به جای جریمه تازیانه از ترناخوران درخواست میکردند با چای و زولبیا و بامیه از مهمانان پذیرایی کنند.
- مراسم گلریزان برای نیازمندان
برای نیازمندان با حفظ شأن و کرامت آنها مراسم گلریزان به پا میشد. ماجرا به این شکل بود: قبل از شروع مراسم برای حفظ شأن فرد نیازمند، مرشد که امین اهالی محل بود با کمک نوچههای زورخانه در مقابل هر خانه شاخه گلی قرار میداد. این شاخه گل نشانه اجرای مراسم گلریزان بود. در زمان اجرای مراسم کوزه و ظرف سفالین در وسط گود نمایش قرار میگرفت. هرکسی بیآنکه پرسوجو کند که کمکهایش دست چه کسی میرسد، بسته به میزان داراییاش کمک میکرد. در پایان مرشد با شکستن ظرف و ریختن پولها در داخل پارچه کمکهای مردمی را به فرد مورد نظر میرساند.
- مقام ترسایی و عزل شاه
از قدیم گفتهاند تاج و تخت به کسی وفا ندارد. در این مثل کلی درس اخلاقی و حکایت برای عبرت گرفتن از عاقبت افراد متکبر نهفته است. نکته اخلاقی نمایش ترنا دقیقاً کنایه به همین مفهوم دارد. در این بازی افرادی که ترنا میخورند به مقام ترسایی دست پیدا میکنند. ترسا اجازه عزل شاه و انتخاب پادشاه جدید را در بازی دارد.
همچنین اصطلاحات رایج در بازی ترنا کلماتی مانند رفته، مرخصه، بسازش، بنوازش و... است. صلوات فرستادن و درود فرستادن به ائمه(ع)، اجرای برنامههایی با ضرب و آواز، شاهنامهخوانی، غزلخوانی و پند و اندرز از دیگر برنامههای جانبی و جذاب این بازی بومی ایرانی برای تماشاگران است.
- جریمه ترناخوران حرفه ای
قهوهخانهها در گذشته یکی از مهمترین پاتوقهای مردمی شهر محسوب میشدند. به همین دلیل بیشتر اقشار جامعه از فقیر و غنی، صاحبمنصب، دولتی، ورزشکار و روحانی همه به نحوی چند ساعتی را در یکی از قهوهخانههای محل سکونت خود سر میکردند. در زمان اجرای نمایش، سادات، روحانیون و کودکان از تازیانههای ترنا معاف بودند. با حکم وزیر یا کارگزار حکم این افراد با تک صلواتی ملغی میشد. اما جذابترین بخش ماجرا جریمه ترناخوران حرفه ای بود. این افراد باید با غزلخوانی، سبیل مال کردن (سبیل آتشین)، اتو کشیدن موها یا سماور کردن یعنی از دو گوش آویزان کردن بابت خطاهایشان تاوان می پرداختند.
نظر شما