درمورد پیدایش این خوراکی خوشمزه روایتهای زیادی نقل شده است. بعضیها آن را ابداع هندیها میدانند. عدهای هم معتقدند چون در بعضی از شهرها دسترسی به مواد خوراکی شیرین مانند کشمش و خرما نبود، زولبیا و بامیه به جای آن ابداع شد.
اما خوردن زولبیا و بامیه از دوره قاجار و شاهان شکموی ایران میان مردم متداول شد. برای مثال نقل شده، مظفرالدینشاه زمانی که فصل برخی از خوراکیها نبوده با اعتراض و کنایه سراغ خوردنیهای دور از دسترس را میگرفت. قبل از عید سراغ پلو خورش را میگرفته و میگفته «نوروز بیاید پلو بخوریم» یا زمانی که وقت زولبیا و بامیه نبوده میگفته «کی ماه رمضان میآید زولبیا و بامیهای بخوریم.»
زولبیا و بامیه برای ناصرالدینشاه شکمو که همیشه دنبال خوراکیها و غذاهای تازه و کشف مزههای جدید بود، یک هدیه ارزشمند محسوب میشد که عموماً هرکسی میخواست خدمتش شرفیاب شود و به نحوی سبیل شاه را چرب کند، بهعنوان پیشکش تقدیم میکرد. البته ناگفته نماند که بامیه از جمله شیرینیهایی بود در طول سال توسط دستفروشهای دورهگرد آماده و فروخته میشد. مرحوم «نجف دریابندری» در کتاب «مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» نوشته است: «شکل زولبیا در سالهای اخیر تغییر کرده است.
زولبیا امروز در تهران غالباً شبکهگردی به اندازه پیشدستی و به رنگ عسلی سوخته با میلههای نازک و شکننده است که در گذشته زولبیای تبریزی یا بشقابی نامیده میشد. اما تا یکی دو دهه پیش «زولبیا» چیزی بود به اندازه نعلبکی به رنگ زرد روشن که چند تایی از آن را به رنگ عسلی سوخته و کاه گلی در میآوردند با میلههایی به کلفتی مداد و تا حدی نرم این زولبیا هنوز هم در برخی از شهرها مثل مشهد و اصفهان تهیه میشود.»
نظر شما