مثل او خیلیهای دیگر هم در گوشه و کنار دنیا پیدا میشوند که زمانهای زیادی از زندگی خود را بهکار با کامپیوتر در اینترنت یا غیر از آن میگذرانند؛ آنقدر که در خواب هم همانکارها را انجام میدهند. البته شاید اینترنت به دلیل تنوع و گوناگونی فعالیتها و اطلاعات، افراد را بیشتر جذب کند. پیامک فرستادن با تلفن همراه هم یکی دیگر از رفتارهایی است که برای بعضی به شکل عادت در آمده است.
همین عادت زیاد باعث شده تا برخی از حوزههای فناوری به فکر راه انداختن فعالیت و حرکتی ریشهای بیفتند تا دوباره کنترل زندگیشان را به دست بگیرند. بعضیها هم در اینسو و آنسوی کره خاکی روزهای ملی و یا مثل دو نفر کانادایی ایده «روز بدون کامپیوتر» را مطرح کردهاند که امسال با 14 اردیبهشت همزمان شده است. یا مثل یک مدیر بازاریابی مایکروسافت که ابتدای سال میلادی 2008 قطعنامهای صادر کرد که می خواهد در طول سال جدید «52 شب بدون کامپیوتر» داشته باشد.
به همین بهانه وقتی به سراغ بعضی از نوجوانهای خودمان رفتیم و در باره روز بدون کامپیوتر، عادت زیاد و اثرهای وقتگذرانی بیش از حد در اینترنت و پیامک فرستادن پرسیدیم موضوعهای جالبی را مطرح کردند. با هم چند نمونه از آنها را میخوانیم.
مهدیه رازی، 16 ساله: «راستش بیشتر با فرستادن اس.ام.اس (پیامک) سروکار دارم تا گردش در اینترنت، چه کار کنم، خوب؟ بچهها پیام میفرستند، یعنی همان لطیفه و... با مزه است. بعضی وقتها قطعهها و نکتههای جالب و آموزنده هم دارد. یک جورهایی معتادش شدهام.»
رضا احمدی، 15 ساله: «من اهل هر دو هستم؛ هم اینترنت و گپ اینترنتی (چت) و هم فرستادن پیامک. نمیدانم میشود به این اعتیاد گفت یا نه، ولی برایم یکجور سرگرمی است. وقتی میروی توی اینترنت یا سرگرم بازی هستی، تا به خودت بیایی کلی ساعت گذشته؛ آن وقت است که هم باید غر بشنوی و هم کلی بیدار بمانی تا بعضی از کارهای مدرسه را انجام بدهی، یا اگر به درس و مشقت نرسی فردایش توی مدرسه هم علاوه بر خانه غر بشنوی. این فکر «روز بدون کامپیوتر» بد نیست، البته اگر مثل روز بدون ماشین باشد که خیابانها چندان هم خلوت نمیشود، ترافیک اینترنت هم پایین نمیآید!!»
محمود بهروزی، 16 ساله: «آدم باید کنترل کار دستش باشد، ولی سخت است، سخت به توان بینهایت!»
بعضی از نوجوانهایی که با آنها گفتوگو کردیم میگفتند با اینترنت به صورت کنترلشده کار میکنند، یا مجبورند حواسشان به میزان فرستادن پیامک باشد؛ همان ماجرای قبض تلفن همراه و...
اما در میان نظرها و پیامهای کسانی که عادت اینترنت یا پیامک فرستادن را ترک کردهاند؛ نکتههای جالبی دیده میشود:
- بعد از چند ساعت گشتن توی اینترنت مثلاً دو ساعت، خیلی فکر کردهام این دو ساعت گذشته را چه کار کردهام ، هیچ چیزی به ذهنم نرسید. به نظرم این یک جور تلف کردن وقت، بدون هدف و برنامه بوده است.
- اول فکر میکردم این مشکل من و دوستانم است که خوره کامپیوتر و اینترنتیم. بعد دیدم نه بابا همه جای دنیا مثل ما پیدا میشوند. این یک مشکل بینالمللی است و باید برایش چارهای اندیشید. با یک روز و دو روز بدون کامپیوتر درد ما دوا نمیشود. اگرچه شاید این هم یک جور تمرین باشد.
- بعد از کنار گذاشتن کامپیوتر علائم احساسی خاصی در من ایجاد شد که مشاور روان درمانیام میگفت عادی است.
با خودم قرار گذاشتهام چهارشنبهها همه چیز را خاموش کنم و کنار بگذارم، کامپیوتر، تلفن همراه، تلویزیون، نامه الکترونیکی و...
بد نیست ما هم اگر خوره کامپیوتر و پیامک بودنمان از حد گذشته است، به طور جدی به فکرخود باشیم تا بعد از ترک آن دچار بدن درد و خارش تن و... بقیهعلایم ترک عادت در ابتدای کار نشویم!