به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایرنا، جمعیت هر جامعه، بزرگترین ثروت و منبع قدرت اقتصادی و حتی سیاسی آن است. رونق اقتصادی، پیشرفت علمی و تکامل فنی و صنعتی هر جامعه بیش از هر چیز با توانایی، هوش، دانش، کوشش و خلاقیت اعضای آن ارتباط دارد، خلاقیت و تحولاتی که عمدتا از درون جمعیت جوان آن میجوشد و پیامدهایی همچون توسعه اقتصادی و شادابی اجتماعی را به ارمغان میآورد.
حرکت سالمندی جامعه ایران در یک دهه اخیر برکسی پوشیده نیست، حرکتی که همواره با دغدغهها و نگرانی عمیق همراه بوده است. تاکنون ریشههای متنوع و متعددی برای سالمندی جمعیت با هدف متوقف کردن قطار پیری در جامعه ایرانی برشمرده شده ولی در این میان کارشناسان علم جمعیتشناسی بر یک علت متفقالقول هستند و آن ریشه در دغدغه اقتصادی است.
با این وصف، در استان مازندران به عنوان یکی از مناطق برخودار کشور با داشتن فرصتهای اقتصادی گسترده و متنوع، سالخوردگی و کاهش نرخ جمعیت جوان اندکی دور از انتظار است. مازندران استانی است که همه زیربناهای اقتصادی را به طور ذاتی و طبیعی در اختیار دارد و همواره با کشورهای توسعهیافته همچون کشورهای شمال اروپا مقایسه میشود. با این وصف نه تنها نرخ جمعیت جوان استان در حال کاهش است، بلکه رفتهرفته تمایل به ازدواج نیز در استان رو به افول میرود. افولی که دورنمایی نگرانکننده برای استان سبز کشور به وجود آورده است.
رتبه دوم سالمندی در کشور
سالمند در تعریف جهانی به افراد بالای ۶۰ سال گفته میشود و در این سن، افراد علاوه بر وضعیت ظاهری و فیزیکی، دچار تغییرات ذهنی، روانی و اجتماعی نیز میشوند و در زمینه اقتصادی هم وضعشان دچار تغییرات خاص میشود.
آمارهای رسمی مازندران نشان میدهد این خطه از شمال کشور پا به سن پیری گذاشته تا بعد از استان گیلان جایگاه دوم کشور را به خود اختصاص دهد. بر اساس آمارهای رسمی ۱۲ درصد از جمعیت حدود سه میلیون و ۳۰۰ هزار نفری مازندران یعنی حدود ۴۰۰ هزار نفر، سالمندان هستند.
بر اساس تعاریف استاندارد جهانی، هر جامعهای که جمعیت سالمندش بیشتر از ۱۲ درصد باشد به آن جامعه پیر میگویند و مازندران درحالی با میانگینهای جهانی رقابت میکند که میانگین نسبت جمعیت سالمند در کشور ۹ درصد است.
اگرچه وجود جمعیت قابل توجه سالمند در یک جامعه نشانگر افزایش امید به زندگی در آن است، ولی استانداردهای جهانی بر کیفیت زندگی سالمندی هم به عنوان دیگر شاخصههای مثبت در این زمینه تکیه میکند. در واقع سالمندی و افزایش طول عمر با یکسری مشکلات نیز همراه است که رفع آنها با هدف افزایش کیفیت زندگی در سالمندی را ضروری میکند. امکانات زندگی سالمندی و فراهم کردن خدمات مناسب برای این قشر شیرین از دردسرهایی است که حتی جوامع توسعه یافته اقتصادی هنوز با آن درگیر هستند.
با این وجود، برابر پیشبینیهای انجام شده از سوی سازمانهای اجتماعی از جمله بهزیستی تا کمتر از ۶ سال آینده جمعیت سالمند کشور به بیشتر از ۱۰ درصد خواهد رسید و به همین نسبت هم جمعیت سالمند مازندران بیشتر خواهد شد و به عبارتی تا آن زمان احتمالا از هر ۶ نفر جمعیت استان یک نفر پا به سالمندی میگذارد.
برآوردهای جهانی نیز حاکی از حرکت غیرمتعادل جمعیت جهان به سمت سالمندی است به این معنا که رشد جمعیت کشورها کمتر از رشد جمعیت سالمندان آن است. برای ایران هم رشد جمعیت سالمندی ۲.۶ درصد برآورد شده که یک درصد بیشتر از رشد ۱.۶ درصدی جمعیت است.
کاهش ازدواج و رشد طلاق جمعیتی
شاید این پرسش مطرح شود که ازدواج و طلاق چه ارتباطی با نرخ جمعیتی و توسعه نیروی انسانی دارد. در پاسخ به این سئوال باید گفت که ایجاد نیروی انسانی جوان و فرزندآوری ارتباط مستقیم با ازدواج و طلاق دارد.
بر اساس الگوی جهانی نرخ ازدواج بالا و نرخ پایین طلاق منجر به ثبات خانوادگی و در نتیجه ثبات در نرخ فرزندآوری میشود و در برخی مواقع به دلیل تحکیم خانوادگی حتی افزایش فرزندآوری را نیز رقم میزند، همان طور که در دهه ۶۰ ایران با افزایش ازدواج و ثابت ماندن نرخ طلاق وابسته به برخی مسائل فرهنگی شاهد رشد جمعیتی بود.
اما در یک دهه گذشته آمار و ارقام خبر خوشی برای نیروی انسانی استان مازندران و جمعیت جوان به همراه ندارد. طبق آمارها نرخ ازدواج از ۳۵ هزار و ۹۷۸ مورد در سال ۸۸ به ۲۱ هزار و ۵۷۱ مورد در سال ۹۷ رسید که کاهش ۴۰ درصدی را در وصلتهای مازندران نشان میدهد.
کاهش زندگی مشترک مازندرانیها در حالی است که آمار طلاق در همین دهه با رشد ۲۲ درصدی همراه بود و بنابر گزارشات بیشترین میزان طلاق نیز در پنج سال اول زندگی رخ میدهد.
این وضعیت به طور مستقیم بر افزایش جمعیتی مازندران تاثیر گذاشته است زیرا در همین مدت کاهش ۱۰ درصدی تولد نوزادان و افزایش سه درصدی فوتیها در مازندران رقم خورده است که نه تنها بیانگر کاهش نرخ افزایش کل جمعیت، بلکه کاهش شدید نرخ جمعیت جوان در استان است.
این وضعیت در حالی است که مازندران با توجه به برنامههای اقتصادی در حوزه گردشگری، صنعت، کشاورزی و دانشبنیان برای سالهای پیش رو نیاز مبرم به جمعیت جوان و تازه نفس دارد، اگرچه مدیریت جمعیت جوان نیز در حال حاضر نیز با مشکلات متعددی از جمله هدایت شغلی مواجه است.
فرار جوانان از فرزندآوری
پیرتر شدن ترکیب جمعیتی مازندران در حالی است که در یک دهه اخیر ورودی جمعیت جوان و فرزندآوری نیز در این استان روبه کاهش است. بنا به آمار اداره ثبت احوال مازندران، در یک دوره چهار ساله از سال ۹۴ تا ۹۷ آمار متولدین از ۴۶ هزار و ۴۶۳ به عدد ۳۹ هزار و ۸۳۶ تازه متولد شده کاهش داشته است که نشان از جدی بودن مساله است.
هنوز از دورهای که جوانان تازه ازدواج کرده مازندرانی با دعا و سلام و صلوات برای فرزنددار شدن روزشماری میکردند زمان زیادی نگذشته است که زمانه عوض شده تا این بار فرار از فرزندآوری به عنوان یک سبک زندگی جایگزین آن شود.
این روزها فرزنددار نشدن دیگر برای بسیاری از جوانان مازنی و خانوادههایشان نه تنها دغدغه به حساب نمیآید، بلکه تبدیل به برند "برخورد عاقلانه با زندگی" شده است. در این سبک از زندگی بچهدار نشدن در سالهای اولیه زندگی به بهانه عاقبتاندیشی و فراهمآوری زیرساختهای لازم چنان در حال فراگیری در مناطق مختلف است که پرسشگری در این مورد را تبدیل به بلاهت پرسشگر میکند.
فرار از دردسرهای شیرین فرزنددار شدن از آن جهت در استانی مانند مازندران مهم است که هنوز خانوادههای گسترده در برخی از مناطق روستایی و با کمی تغییر حتی در نقاط شهری به بقا خود ادامه میدهد. از سوی دیگر دسترسی آسان به امکانات حداقلی زندگی به خاطر وفور نعمت ناشی از شرایط جغرافیایی و تاریخی هیچگاه نعمت بچهدار شدن را تبدیل به نقمت نکرده بود تا فراگیری سبک جدید زندگی جوانان قابل توجیه باشد، بلکه برعکس فرزندآوری بیشتر خانوادهها در این خطه سرسبز کشور همواره معادل توانمندی اقتصادی تعبیر میشد.
با این پیشینه تاریخی و اعتقادات مذهبی، گزارشهای منتشر شده در باره آمار زادآوری در استان نشانگر پیشروی محسوس سبک جدید زندگی جوانان است که میتواند برای آینده استانی که رتبه دوم سالمندی در کشور را دارد، هشدار دهنده باشد.
این آمار درحالی است از یک دهه پیش کارشناسان پیشبینی میکردند که با ورود علوم جدید به ازدواجها و غربالگری و همچنین تشخیص توانایی باروری زوجها شاهد افزایش تعداد و همچنین سلامت فرزندان خواهیم شد که همانطور دیدید آمارها خلاف این مسئله را ثابت میکنند.
اخیرا بر اساس تحقیقات میدانی خبرنگار، زوجهای مازندرانی فرزندآوری را به نوعی دردسر میبینند که فقط بار مشکلات آنها را افزایش میدهد و زندگی را به اصطلاح خودشان " ازاین که هست تلختر میکند".
علاوه بر این برخی از همسران فرزندآوری را موجب پیری زودرس و همچنین کاهش شدید حس شادابی و لذت از زندگی میبینند و عدهای دیگر نیز به کل مخالف فرزند هستند. جالب اینجاست در بررسیهای انجام شده بسیاری از زوجهای جوان مازندرانی حتی از صحبت کردن و گپ و گفت در مورد فرزندآوری نیز فرار میکنند.
غربتنشینی سرمایه انسانی
گویا مشکلات جمعیتی مازندران تمامی ندارد. افزایش پیری، کاهش ازدواج، افزایش طلاق و در نهایت کاهش فرزندآوری به یک طرف، و مهاجرت جوانان مازندران به دلیل عدم تامین شغلی در طرف دیگر بر منابع انسانی استان در حال فشار آوردن است.
مازندران یکی از استانهای رتبهدار مهاجرفرست است با این تفاوت که مهاجران آن که عمدتا نخبگان و تحصیلکردگان هستند و عمدتا پس از رسیدن به سن بازنشستگی و پا گذاشتن به سن سالمندی به موطن خود باز میگردند.
این در حالی است که مازندران از نظر وجود نخبگان بر مبنای کیفی و تعداد دانشآموختگان دانشگاهی در رده سوم کشور قرار دارد و بر اساس آمارهای رسمی اکنون بیش از یک و نیم میلیون مازندرانی فقط در تهران ساکن هستند که عمده این افراد را تحصیلکردگان دانشگاهی و جوانان تشکیل میدهند.
طبق آمارها، مازندران در حال حاضر ۱۲ هزار نخبه تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان استان دارد و در سالهای ۸۹ و ۹۰ این استان رتبه نخست کشور از نظز نخبگان را داشت و در سالهای بعد کمکم از این تعداد کاسته شد و تا رتبه سوم کشوری تنزل کرد.
مهاجرت نخبگان از مازندران آنقدر زیاد شده که در استانهای دیگر از جمله تهران ' انجمن نخبگان مازندرانیهای مقیم' را تشکیل دادهاند تا مرهمی بر درد فراق از استان مادریشان باشد و گهگاهی بتوانند زبان وطنشان را به یاد بیاورند.
هادی غلامی، دانشجوی دکترای مهندسی معدن یکی از جوانان مهاجر مازندرانی در این باره گفت: مازندران با ظرفیتهای گسترده معدنی، کشاورزی، گردشگری و جغرافیای مرزی خود نتوانسته از نظر اقتصادی توسعه یابد تا بستر بهتری برای حضور جوانان فراهم کند.
وی افزود: وعدهها همواره در حرف باقی میمانند، نیاز نیروی انسانی جوان باید با توسعه شغلی و اقتصادی خانوادهها پیش برود که متاسفانه این مسئله در مازندران موفق نبود.
این دانشجو افزود: مشکلات اقتصادی مازندران کمترین ارتباط با اقتصاد کشور و مسائلی همچون تحریم دارد، مازندران فقط در بخش گردشگری سالانه میزبان ۲۰ میلیون نفر است که به راحتی با مدیریت درآمد آن میتوان هزینه یک کشور کوچک را چرخاند.
غلامی مشکل اقتصادی به خصوص در حوزه خانواده در مازندران را توجیهناپذیر عنوان کرد و گفت : چرا در استانی با ظرفیتی همانند کشور هلند باید شاهد مسائلی همچون اقشار آسیبپذیر و ترس جوانان از هزینه زندگی زناشویی و هزینه فرزندآوری باشیم؟ سوالی که مسئولان پیشین و حال حاضر استان بدون بهانهجویی در مدیریت کلان کشور باید پاسخ دهند.
دوستدار بچه، اما فرزندگریز
با وجود آمارهای که ارائه شد، اما ایرانیها به خصوص مردم مازندران مردمی فرزنددوست هستند و کاهش جمعیت جوان یا زاد و ولد را نمیتوان در چهارچوب علاقهمندی تبیین کرد. کارشناس ارشد جامعهشناسی یکی از مشکلات جامعه مازندرانی را حرکت به سمت تکفرزندی همانند شهرهای بزرگ مانند تهران عنوان کرد و گفت: نتایج برخی تحقیقات نشان میدهد که درصد بیشتری از خانوادهها و به ویژه زنان تمایل به فرزندآوری دارند ولی به دلایل مختلف اجتماعی فرهنگی و اقتصادی قصد فرزندآوری مجدد را ندارند، یعنی میتوان گفت که خانوادههای ایرانی ذاتاً بچه دوست هستند و اگر شرایط برای آنها مهیا باشد، آنها قصد فرزندآوری پیدا میکنند.
وحید حسینزاده افزود: امروزه عوامل مهمی در کاهش و پایداری جمعیت و فرزندآوری تاتیر دارد. نطام اجتماعی و فرهنگی خانوادهها نسبت به فرزندآوری و فرزندپروری تغییر کرده است. به دلایل مختلف، تکفرزندی تبدیل به باور و یا شیوه زندگی والدین شده است. حتی تجردگرایی به عنوان یکی از آسیبهای پنهان جامعه نیز در فرآیند فرزندآوری و افزایش جمعیت قلمداد میگردد.
وی ادامه داد: برای مقابله با این وضعیت لازم است تا نیازها و اولویتها را باز تعریف یا بازتولید کنیم، با تحقیق و آیندهپژوهی در کنار داشتن دغدغه مشاوره پیش از ازدواج، دغدغه مشاوره فرزندآوری و فرزندپروری نیز داشته باشیم چرا که این امر برای تقویت و جلوگیری از آسیب به جامعه و نظام اجتماعی مازندران و حتی کشور امری حیاتی است.
کارشناس مسائل اجتماعی گفت: عدم فرزندآوری و تزریق جمعیت جوان به جامعه ریشه در مسائلی همچون دغدغههای اقتصادی، بیحوصلگی جوانان، بالا رفتن سن ازدواج، کاهش تمایل به ازدواج و الگوبرداری از شیوه زندگی دیگری دارد.
حسینزاده کاهش جمعیت جوان را در حوزه اجتماعی بسیار خطرناک توصیف کرد و افزود: این مسئله میتواند جامعه و خانوادهها را به سمت افسردگی، کاهش شادابی در فضای خانواده و حتی نابودی برخی خانوادهها بکشاند.
به گفته او، حتی برای استان مازندران با سطح قابلتوجهی از برخورداری اقتصادی و ظرفیتهای اشتغال نیز دغدغههای هزینه و درآمد بزرگترین سد راه فرزندآوری است که هنوز به طور جدی به آن پرداخته نشد.
این کارشناس مسائل اجتماعی تاکید کرد: اگر شرایط تولیدمثل به همین شکل پیش برود در یک دهه آینده استانی مانند مازندران با بحران جمعیت جوان برای پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی رو به رو خواهد شد.
وی همچنین اظهار کرد: باتوجه به علاقه مردم مازندران به فرزندآوری و فقدان دستیابی به این علاقه نوعی سرخوردگی را نیز در میان زوجهای جوان ایجاد خواهد کرد که نتیجه آن را از همین الان میتوان در افزایش مصرف مواد مخدر از جمله سیگار و دیگر موارد دید.
افول اقتصادی در نتیجه کاهش جمعیت جوان
وجود جمعیت جوان علاوه بر تاثیرگذاری بر مسائل اجتماعی از طرف دیگر بر مولفههای اقتصادی و توسعهای نیز تاثیر خواهد گذاشت. در علم اقتصاد نیروی انسانی جوان و ماهر مهمترین عوامل توسعه محسوب میشوند. عواملی که نه تنها تداوم چرخش چرخ صنعت را تضمین میکنند، بلکه نیاز جامعه در بخشهای خدماتی و حوزههای سرمایهای را نیز برآورده میسازند.
استاد اقتصاد دانشگاه مازندران در این باره گفت: مازندران ظرفیتهای بزرگ اقتصادی از جمله زمین حاصلخیز برای کشاورزی، ظرفیتهای اشتغال در گردشگری، دریا و صنایع متنوع برخوردار است که از نظر علمی تناسبی با نرخ رشد جمعیت جوان آن ندارد.
دکتر سیدحسین حسینی افزود: کاهش جمعیت جوان و فرزندآوری ارتباط مستقیم در مدیریت نادرست منابع برای تامین نیازهای خانوادهها به خصوص جوانان دارد، پیشبینی میشود در دهههای پیشرو با برهم خورد توازن جمعیتی در مازندران روبهرو باشیم که به علت کاهش نیروی مولد هزینه نیروی غیرمولد را بسیار سنگین خواهد کرد.
وی با انتقاد از تعریف نادرست و غیرعلمی نرخ بیکاری که هیچ تناسبی با واقعیت جوانان بیکار مازندران ندارد، گفت: متاسفانه مدیریت اقتصادی همواره خود را به نرخهای بیکاری غیرعلمی خوشبین و راضی کرده است و از مواجهه با واقیت پرهیز میکند.
استاد اقتصاد دانشگاه گفت: مازندران استانی در حال توسعه و به شدت نیازمند تزریق جمعیت جوان است، متاسفانه به دلیل مدیریت نادرست جمعیت جوان حال حاضر و فقدان برآورده کردن نیازهای آنان، نسل حاضر به الگویی برای دوری جوانان از تشکیل خانواده و یا فرزندآوری تبدیل شده است.
حسینی به بخش کشاوری به عنوان یک مثال عینی اشاره کرد و گفت: به وضوح میتوان دید که همین حالا نیز کشاورزی ما به سمت پیر شدن رفته و در آینده فرزندی برای کشت و زرع وجود نخواهد داشت و در یک دهه پیش رو حجم قابلتوجهی از اراضی کشاورزی بایر و سپس به جولانگاهی برای ویلاسازان تبدیل خواهد شد.
وی ضربات کاهش جمعیت جوان را یک تهدید برای اقتصاد و توسعه مازندران دانست و تاکید کرد: باید مسئولان و تصمیمگیرندگان در برنامههای خود بازنگری اساسی داشته باشند.
نظر شما