نوآوری و خلاقیت کارکنان از مزیتهای اصلی برای ادامه حیات سازمانها به حساب میآیند. بنابراین باید از سهم بسزایی در سازمانها و نهادها برخوردار باشند. از سوی دیگر، مدیریت دانش در سازمان و انتقال و گسترش آن به جامعه و کارکنان و نسلهای جوان با در نظر داشتن این مسئله که دانشهای جدید و فراگیری آنها نقشی غیرقابل انکار در بقا و رشد سازمانها در دنیای رقابتی امروز دارند مورد توجه و دارای اهمیت زیادی است.
قالب فکری سازمانهای امروز آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانشگر به جای نیروی انسانی کارکرد محور و صرفاً عملکردی است. در این فضا بهبود عملکرد و حفظ و ارتقای مزیت رقابتی دغدغه اصلی مدیران را شکل میدهد و نوآوری و یادگیری سازمانی از مهمترین مبانی بهبود عملکرد و کسب مزیتهای رقابتی محسوب میشوند. نوآوری را تکوین، تصویب و به کارگیری خدمات، افکار و راههای معین و جدید در اجرای امور برای بهبود و اصلاح آنها تعریف میکنند.
پژوهشگران توجه خود را بر اینکه چه عواملی توسعه نوآوری سازمانی را میسر میکنند معطوف کردهاند و یادگیری سازمانی را بهعنوان اهرم کلیدی در ایجاد نوآوری، رشد اقتصادی و بقای سازمان و همچنین عاملی برای بهرهوری کارکنان و بهبود عملکرد سازمانی مورد تأکید قرار دادهاند. توسعه پایدار شهری در دنیای امروز بدون مدیریت دانش و بهرهگیری از نوآوری مشکل است در حالی که تحقق نوآوری شهری منوط به حضور و مشارکت ذینفعان در تدوین اسناد بالادستی، انعکاس چالشهای زیرساختی و سیاستی در اسناد مذکور و وجود نگاه یکپارچه و جامع به موضوع مورد نظر است. ضمن اینکه ابعاد چندوجهی سیاستگذاری در اینزمینه و سهم کنشگران مختلف در تحقق آن میتواند سیاستگذاری در این حوزه را با دشواریهای بسیاری مواجه کند.
به همین دلیل، سیاستگذاری در این زمینه مستلزم تصمیم دولت برای هدایت و هماهنگ کردن برنامههای راهبردی و اقدامات توسعه بینبخشی است. برای ایجاد سازمانی که بتواند فعالیت خود را طولانی مدت و بهینه انجام دهد درک نقش اصلی بخش نرم سازمان در فرایند نوآوری مهم است. فرایند نوآوری بسیار پیچیده و چند بعدی است، زیرا عوامل زیادی با هم در تعامل هستند تا ظهور این فرایند ممکن باشد. بهطور کلی سازمانهایی که منابع لازم را دارند انگیزهای قوی برای نوآوری و ایجاد جو سازمانی لازم برای ظهور ایدههای نوآورانه فراهم میآورند. توانایی نوآوری همیشه یکی از عوامل مؤثر در موفقیت یک سازمان است که با توانایی تبدیل مداوم دانش و ایدهها به محصولات، فرایندها و سیستمهای جدید به نفع سازمان و ذینفعان مورد سنجش قرار میگیرد. پذیرش نوآوری بهعنوان روشی پیشرفته برای حل مسائل پیش روی سازمانها از جمله شهرداری تهران نیازمند قبول ریسک مواجهه با مقاومت درونی و ساختارشکنی مدیران ارشد شهری است.
مراحل فرایند پذیرش نوآوری در سازمان عبارت است از: جمعآوری دانش، متقاعدسازی، تصمیمگیری، پذیرش و تثبیت. شهرداریها بهعنوان نهادهای عمومی و اجرایی از دیرباز رسالت بهبود زندگی و افزایش رفاه شهروندان و ارتقای سبک زندگی نوینشهری را برعهده داشتهاند. در این رهگذر کاربرد دانش و فناوری در توسعه و مدیریت شهری جایگاه ویژهای دارد. توسعه فناوری بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد نوآوریهای شهری، ارتقای سبک زندگی شهروندان، توسعه اقتصاد شهری، اقتصاد دانش محور، کارآفرینی و اشتغالزایی تخصصی را موجب خواهد شد.
منبع:ویژه نامه شهرپژوه
نظر شما