چون شاید در روز پرستار این کیک زیر زبان هیچ قشری به اندازه آنها تلخ نباشد. روز پرستار آنها را به یاد مصاحبههای تکراری و وعدههای تکراریتر میاندازد. وعدههایی که با وجود حسننیت مسئولان، هنوز محقق نشده است.
ایستگاه پر از درد پرستاری
تلویزیون، رادیو و روزنامههایی مثل ما در حالی مدام روز پرستار را به اشکال مختلف تبریک میگویند که پرستاران در محیط غمآلود بیمارستانها از سرپا ایستادن «واریس» گرفتهاند و هنوز در فکر خطرها و مشکلات کار خودند. از سوی دیگر، مواردی همچون مسئولیت جان بیماران، انجام امور سنگینی مثل کمک به جابهجایی بیماران از تختها و بیداریهای شبانه، رسیدگی به حداقل 15 بیمار در طول یک ساعت تنها گوشهای از وظایف سنگین آنهاست.
ین در حالی است که بیتردید مراقبت و همنشینی با بیماران صعبالعلاج باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی در آنها میشود و بیماریهای عضلانی و اسکلتی نظیر کمردرد و مشکلاتی در ناحیه پا، همراه همیشگی آنها در ساعات کار شبانه و روزانه است. اگر قبول داشته باشیم که آنها هم مثل ما از گوشت و پوست درست شدهاند، پس میتوانیم این عدمرضایت آنها را از کار درک کنیم. آنها با سختیکار مشکلی ندارند و دلخوریشان بیشتر از نبود حمایتهای لازم ناشی میشود. پرستاران بر این باورند که حمایتهای کافی از آنان صورت نمیگیرد و حق و حقوقشان، در مقابل تلاش و زحمتی که میکشند، رضایتبخش نیست. اینجاست که وقتی مطالبههای پرستاران به موقع پرداخت نشود، نمیتوان انتظار داشت که کیفیت ارائه خدمات نیز مطلوب باشد.
«محمد شریفیمقدم»، معاون پشتیبانی سازمان نظام پرستاری کشور، در این رابطه میگوید: «2 ماه از سال 87 گذشته، اما هنوز بسیاری از معوقههای پرستاران در دانشگاههای مختلف علوم پزشکی کشور، پرداخت نشده است.»
شریفیمقدم، از پرداخت نشدن کارانه، حق نوبت کاری و سختی کار پرستاران و اضافه کاری به عنوان نمونههایی از مطالبات معوقه جامعه پرستاری یاد میکند و میافزاید: «این بیانصافی است که جامعه پرستاری با وجود کمبود نیروی انسانی و فشارهای کاری، از عدمپرداخت مطالبات معوقه و تامین نبودن زندگی، دچار فشار بیشتری شود. جامعه پرستاری، نالههای بیماران دردمند را به جان میخرد و از این خرید خود خشنود و راضی است؛ اما سؤال اینجاست که چه کسی با نالههای پرستاران همراهی میکند؟»به گفته شریفیمقدم، با وجود تورمی که جامعه امروز را در برگرفته، حدود 5 ماه است که پرداخت اضافهکاری پرستاران عقب افتاده و این پرستاران را در تامین حداقل معیشت خود دچار مشکل کرده است.
پرستاری زیر استانداردهای جهانی
تمامی این مشکلات، زمانی دوچندان میشود که بدانیم در کشور ما نیروهای پرستاری با یکسوم حداقل استانداردهای جهانی، مشغول ارائه خدمات هستند. این در حالی است که از اول انقلاب تا سال 70 نهادهای مسئول اجازه استخدام پرستار نداشتند و از سال 70 تا 83 وضعیت کمی بهتر شده، بهطوریکه تا سال قبل حدود 3 هزار و 500 پرستار جذب بازار کار و بیمارستانهای مختلف شدهاند.
«غضنفر میرزابیگی»، رئیس سازمان نظام پرستاری ایران، نظام پرداخت دستمزد در نظام سلامت کشور را تبعیضآمیز میداند و میگوید: «در شرایطی که دستمزد پرستاران در جهان در ردیفهای دوم، سوم و یا چهارم دستمزدها قراردارد در ایران و در نظام بهداشت فاصله دستمزد این قشر با سایر بخشها بسیار زیاد است.» به گفته میرزابیگی، حداقل نیروی لازم برای هر 3 شیفت کاری 8/1 نیرو به ازای هر تخت بیمارستانی است و خوشبختانه در این راستا وزارت بهداشت و مجلس گام های خوبی برداشتهاند.
رئیس سازمان نظام پرستاری ادامه میدهد: «برای هر هزار نفر در دنیا، حداقل 3 پرستار وجود دارد. این در حالی است که این رقم در کشورهای پیشرفته به 7 یا 8 پرستار میرسد، اما امروز در ایران بهطور خوشبینانه این رقم یک نفر است. با وجود تمام این مشکلات و سختیها وقتی نماینده انجمن بینالمللی پرستاران (ICN) به ایران میآید از مهارت پرستاران ایرانی تعجب میکند و پرستاران ایران را از نظر توانمندی در ردیف 3 کشور اول دنیا میداند.»
تعرفههای نامعلوم؛ کارانههای مجهول
شاید یکی دیگر از مشکلات مهم پرستاران نبود تعرفه مشخص برای خدمات مراقبتی و پرستاری است. «اعظمالسادات گیوری»، مدیر دفتر پرستاری وزارت بهداشت در این رابطه توضیح میدهد: «در حال حاضر شرح وظایف تعرفهگذاری خدمات پرستاری تدوین شده و در اختیار سازمانهای بیمهگر قرار گرفته است.» به گفته رئیس سازمان نظام پرستاری نیز تنها حرفهای که در نظام سلامت کشور تعرفه ندارد، خدمات پرستاری است.
اما رئیس دفتر پرستاری وزارت بهداشت در این رابطه توضیح میدهد: «تعرفهگذاری خدمات پرستاری برای 400 نوع خدمت آماده شده است، اما وزیر بهداشت تصویب نهایی این تعرفهها را به کامل شدن شرح وظایف پرستاری در سازمان نظام پرستاری مشروط کرده که امیدواریم تا 22 اردیبهشت (یعنی امروز) تصویب شود.»
گذشته از نبود تعرفههای مشخص باید به مشکلات کارانه این قشر نیز اشاره کرد. «احمد طالبی»، عضو شورایعالی نظام پرستاری کشور ضمن انتقاد از این وضع میگوید: «مطابق قانون باید 30درصد از هزینه و درآمد بیمارستان بهعنوان کارانه به پرستاران اختصاص یابد، این در حالی است که تنها 12درصد از این مقدار به آنان تعلق میگیرد.»
وی با اشاره به اینکه سهم کارانه پزشکان از درآمد و هزینههای بیمارستان 70درصد است، ادامه میدهد: «30درصد از هزینههای بیمارستان بین هزینههای مراکز درمانی و پرسنل تقسیم میشود و همین مسئله کارانه پرستاران را در حد قابل توجهی کاهش داده است.» به گفته طالبی، اختلاف کارانه پرستاران و پزشکان در مراکز درمانی مختلف بسیار زیاد است. از سویی دیگر، نبود نظارت قوی بر مراکز درمانی خصوصی باعث شده که پرستاران این مراکز بدون دریافت حقوق مطابق قانون اداره کار و بدون کارانه مشغول به فعالیت باشند.
جالب است که بدانید پرستاران شاغل در بخش خصوصی نصف پرستاران دولتی حقوق میگیرند و این تبعیض به اضافه نداشتن امنیت شغلی موجب فرار پرستاران از مراکز درمانی خصوصی و افت شدید کیفیت خدمات پرستاری در بخش خصوصی شده است.به نظر میرسد اوضاع و احوال حقوقها امسال کمی بهتر شده باشد.
رئیس دفتر پرستاری وزارت بهداشت در حالی از افزایش 150 هزار تومانی حقوق پرستاران میگوید که تا پیش از این، میزان دریافتی آنها بهطور متوسط 230 هزار تومان در بخش خصوصی و در بخشهای دولتی 450 هزار تومان است بوده است و حقوق پرستاران حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال در بیمارستانهای دولتی و برخی بیمارستانهای خصوصی افزایش یافته است، حق نوبت کاری آنها دو برابر رشد کرد و مسیر ارتقای شغلی پرستاری به ۱۰۰درصد رسیده است.
هرچند گاهی رهگذران از کنار بیمارستانی خاص ممکن است با پارچهنوشتهای مواجه شوند که از پشتبام آویزان است و از به تاخیر افتادن حقوق کارکنان بیمارستان خبر میدهد، اما همچنان سکوتی لخته شده در سراپای بدنه این قشر به چشم میخورد. شریفیمقدم در جواب میگوید: «سکوتی که بر جامعه پرستاری حاکم است، ناشی از رضایت نیست. بلکه تاب و توان و رمقی برای فریاد اعتراض ندارند و باید بدانیم که نارضایتی در جامعه پرستاری موج میزند و قطعا هیچ پرستاری را نخواهیم یافت که از وضع موجود راضی باشد.» این سکوتِ کرخت مانند همان دمل چرکین میماند که اگر هرچه زودتر عمل نشود سرتاسر بدن جامعه ایران را فرا میگیرد.
آن کیک 200 کیلویی همچنان در حال تقسیم شدن بین مردم است. در این میان پرستاران شاید تنها به اجر معنوی کارشان دلخوشند و اینکه طبق آمار کمترین میزان شکایتها در بیمارستانها از قشر آنهاست. نمیدانم شاید هم پوزخندی به این حرف در دل دارند. کیک را میبرند و به مردم میدهند، اما کسی آن پرستار را نمیبیند که از زور خستگی حتی حال مزمزه کردن کیک را ندارند. کیکی که سالهاست به کام آنها تلخ است.