همشهری آنلاین_ حسن حسنزاده: وقتی قلم به دست میگیرد و کلمات و رنگها را روی تابلو به رقص درمیآورد، انگار آرامش درونیاش را روی بوم نقاشی میکند. «عظیم فلاح» هنرمند شناخته شده نقاشیخط که اهالی شمال شهر او را به واسطه نمایشگاههای پرتعدادش در فرهنگسراهای نیاوران و ملل و برپایی نمایشگاههای خیریه برای کمک به اقشار آسیبپذیر میشناسند، دوران کودکیاش را در محلههای جنوب شهر گذرانده است. از همان روزهایی که خوشنویسی و نقاشیخط را بهصورت حرفهای یاد میگرفت، دغدغههای بزرگتری هم در ذهن داشت. دغدغههایی از جنس کمک به بیماران نیازمند، اقشار آسیبپذیر و استفاده از هنر برای تبدیل تهدیدها به فرصت. با این هنرمند جوان درباره فعالیتهای هنری، ظرفیتهای هنری مناطق شمال شهر و دغدغههایش برای کمک به اقشار آسیبپذیر گفتوگو کردیم.
رقص استادانه قلم روی بوم و کلماتی که در هماهنگی کامل با یکدیگر روی تابلو جان میگیرند، نتیجه سالها تلاش و پشتکار برای رسیدن به درجه استادی است. فلاح اگرچه هنوز وارد دهه چهارم زندگیاش نشده اما در میان هنرمندان نقاشیخط، چهرهای شناخته شده است. با وجود این ماجرای ورودش به عرصه این هنر، نکات جالب فراوانی دارد. از بدخطی در دوران نوجوانی تا تمرین خوشنویسی در مغازه قصابی پدر. میگوید: «در دوران دبستان بسیار بدخط بودم. از آن دانشآموزان بدخط که معلمها پدر و مادرشان را به مدرسه فرامیخواندند. معلمها همیشه هنگام تصحیح برگه املای من مشکل داشتند و اصلاً بدخطی شده بود ویژگی متمایزکننده من از دیگر همکلاسیها.
اما هیچوقت معلم هنر کلاس دوم راهنماییام را فراموش نمیکنم. آقای عباسی را که یک روز تنها به خاطر نحوه قلم در دست گرفتن من، مشوقم شد و به تدریج یادگیری خوشنویسی را به تفریح، سرگرمی و کمی بعد به علاقه اصلیام تبدیل کرد. » دوران بدخطی که با حضور در کلاسهای خوشنویسی تمام شد، فلاح علاوه بر کار در مغازه قصابی پدر، گوشهای از مغازه را به کارگاه خوشنویسیاش تبدیل کرد. میان کار با ساطور قصابی، هنرمندانه قلم در دست میگرفت و به نخستین تابلوهای نقاشیخط خود جان میبخشید: «کمی بعد با هنری به نام نقاشیخط آشنا شدم. تماشای نخستین تابلوهای نقاشیخط چنان مرا به این هنر جذب کرد که این حوزه را برای ادامه فعالیتهای هنریام انتخاب کردم. همان سالهای نوجوانی علاوه بر کمک به پدر در مغازه قصابی، نخستین تابلوهایم را در مغازه آماده کردم. روزهایی که قرار بود آثارم را برای نمایش در جشنوارهها آماده کنم، چند ساعت قبل از آمدن نخستین مشتریها قصابی را باز و همانجا روی تابلوهایم کار میکردم. اوایل دهه ۸۰ آثارم را در فرهنگسراهای بهمن، خاوران، نیاوران، ملل و... به نمایش درآوردم و به تدریج جایگاهم را در این هنر پیدا کردم. »
- نمایشگاههایی به نفع اقشار آسیبپذیر
بیش از ۲ دهه از آن روزها میگذرد و حالا عظیم فلاح با ارائه آثارش در نمایشگاهها، جشنوارهها، نگارخانهها و فرهنگسرای نقاط مختلف شهر، به چهرهای آشنا برای علاقهمندان به این هنر تبدیل شده است. هنردوستان محلههای نیاوران، قیطریه و محلههای اطرف اما این هنرمند جوان را به خوبی میشناسند. کسی که بارها با برپایی نمایشگاه آثارش در فرهنگسراها و خانههای فرهنگ مناطق یک، ۲ و ۳ مهمان اهالی این محلهها بوده و البته جوایز بسیاری هم در همین فرهنگسراها کسب کرده است. او میگوید: «بیش از یک دهه است که در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بهعنوان مدرس نقاشیخط فعالیت میکنم و این میان در بسیاری از خانههای فرهنگ مناطق یک، ۲ و ۳ به هنرمندان جوان آموزش دادهام.
بیش از ۷ دوره در جشنوارهها و نمایشگاههای مختلف فرهنگسرای نیاوران حضور داشتم و در فرهنگسرای ملل محله قیطریه هم کارهایم را برای عموم به نمایش گذاشتم. » فلاح از ظرفیتهای فرهنگسراها و خانههای فرهنگ مناطق شمال شهر برای ارائه آثار هنرمندان جوان میگوید: «با توجه به وجود تعداد زیادی از نگارخانههای مطرح تهران در مناطق و محلههای شمال شهر و ظرفیت بالای هنر نقاشیخط در بحث اقتصاد هنر، میتوان با اختصاص بخشی از فروش آثار به نفع بیماران و حمایت از اقشار آسیبپذیر، قدمهای بزرگی در تعامل با نگارخانهها برداشت. بهعنوان مثال فرهنگسرای نیاوران و ملل و خانههای فرهنگ مناطق شمال شهر نه تنها فرصت مناسبی برای نمایش آثار هنرمندان جوان هستند، بلکه به دلیل وضعیت اقتصادی آن مناطق به هنرمندان برای حمایت از اقشار کمتوان، بیماران نیازمند و برپایی نمایشگاه به نفع اقشار آسیبپذیر کمک میکنند. این ظرفیت مناطق شمال شهر در کنار فعالیتهای خیریه به توسعه و رونق اقتصاد هنر هم کمک میکند. »
- فروش تابلو برای کمک به کودکان معلول
فلاح از همان روزهای آغاز فعالیت هنریاش علاوه بر ارائه آثار فاخر و قابل دفاع، دغدغههای دیگری هم داشت. دغدغههای ارزشمندی که هنوز هم نقشه راه او برای ادامه فعالیت هنری و خلق تابلوهای روحنواز نقاشیخط است. او از حضور در نمایشگاههای متعدد در مناطق شمالی شهر برای کمک به اقشار نیازمند، بیماران و افراد کمتوان میگوید: «سالها پیش وقتی در روزنامه همشهری ماجرای کشته شدن یکی از محیطبانان گیلانی را به دست شکارچیان خواندم، برای اهدای تابلو و دلجویی از خانواده آن محیطبان به گیلان رفتم. یک نمایشگاه انفرادی در گیلان برای حمایت از محیط بانان برگزار کردم و از همانجا تصمیم گرفتم از هنرم برای حمایت از اقشار آسیبپذیر استفاده کنم. حالا در بیشتر نمایشگاههایی که بهویژه در فرهنگسراهای نیاوران و قیطریه و... برپا میکنم، بخشی از سود فروش تابلوها یا در برخی موارد همه درآمد حاصل از فروش آثارم را به کودکان معلول، کمتوان ذهنی و... اختصاص میدهم. »
فلاح یکی از خاطرات شیرینش را از برپایی نمایشگاهی به نفع کودکان اوتیسم در فرهنگسرای نیاوران تعریف میکند: «در نمایشگاهی که برای حمایت از کودکان اوتیسم در فرهنگسرای نیاوران برگزار کرده بودم، خیّران بسیاری از نمایشگاه استقبال کردند. وقتی آنها حمایت یک هنرمند جوان را از کودکان معلول دیدند، اطلاعات بسیاری از آنها را گرفتند و سراغ آن کودکان رفتند. یکی هزینه درمان چند کودک را برعهده گرفت و دیگری هم به خانوادهای که به دلیل مخارج سنگین درمان این کودکان، لوازم اولیه زندگیشان تکمیل نبود کمک مالی کرد. اینکه از هنرم بتوانم بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به این گروههای آسیبپذیر کمک کنم، بیشتر از هر چیز دیگری به من انگیزه میدهد. »
- آمادهام در گرمخانهها به معتادان آموزش بدهم
در میان تابلوهای کوچک و بزرگی که چهارگوشه کارگاهش را پر کرده است نشانها و جوایز داخلی و بینالمللی فراوانی دیده میشود. در این میان این جوایز پرتعداد جایزه جشنواره «بهترینها از دورریختنیها» جایگاه دیگری برای این هنرمند جوان دارد. ایدههای جذاب اگرچه به دلیل خلق آثار هنری سازگار با محیطزیست، ۳ دوره او را به مقام نخست این جشنواره رساند، اما ایدههای بزرگتری را هم در سرش پرورانده است.
فلاح شیشههای خالی و دورریختنی نوشیدنی را نشان میدهد و میگوید: «در دوره اول جشنواره با نقاشیخط روی ظروف شیشهای دورریختنی مقام نخست جشنواره را به دست آوردم. در دوره دوم همین هنر را روی روزنامههای باطله و قبضهای آب و برق و... پیاده کردم و در دوره سوم هم با ارائه یک کانسپت چیدمانی از هزار شیشه نوشیدنی، شیشه پنیسیلین و... به مقام اول جشنواره رسیدم. همانجا ایدهای به ذهنم خطور کرد که شاید بتوان با آموزش این هنر به گروههای آسیبپذیر آنها را دوباره به زندگی برگرداند. » فلاح مکثی میکند و ادامه میدهد: «دوران کودکی من در محلههای جنوب شهر گذشت. اگر اعتیاد و بلای خانمانسوزش برای خیلیها یک تصویر در قاب تلویزیون بود، اما من در کوچهها و خیابانهای محله آثار مخرب آن را میدیدم. همیشه دلم میخواستکاری برای آنها انجام دهم. آمادهام با همکاری شهرداری در گرمخانه ازگل و بهویژه در محله فرحزاد که با آسیبهای اجتماعی بسیاری دست و پنجه نرم میکند سراغ این افراد آسیبدیده بروم و با آموزش این هنر به آنها شرایط را برای بازگشت آنها به زندگی فراهم کنم. »
- برخی از جوایز عظیم فلاح در جشنوارهای مختلف
مقام نخست جشنواره ملی کوثر
مقام دوم جشنواره بینالمللی مقاومت
برگزیده نوزدهمین دوره نمایشگاه بینالمللی قرآن
مقام دوم جشنواره کشوری مشق عشق
برگزیده جشنواره آیات
مقام نخست ۳ دوره جشنواره بهترینها از دورریختنیها
نظر شما