در حالیکه مجلس و دولت و آدمهای ریز و درشت سیاسی و فرهنگی و... همه مشغول اظهار نظر در مورد دعواهای جدید درباره دانشگاه آزاد و ریاستاش بودند و دولتیها هم در آن طرف از دانشگاه پیامنور تعریف و تمجید میکردند، ناگهان خبر اعتراض دانشجویان دانشکدهها و آموزشکدههای فنیوحرفهای تهران همه را غافلگیر کرد؛ اعتراضی که بهسرعت از حاضر نشدن سر کلاسها، به تحصن گسترده روبهروی وزارت علوم رسید.
معلوم شد در حالیکه همه حواسشان پرت چیزهای دیگری بوده، یک عده نشستهاند متن تغییرات ساختاری وزارت آموزشوپرورش را خواندهاند و دریافتهای خودشان را با بقیه در میان گذاشتهاند. بعد هم یک کلاغ چهل کلاغ شد و خبر به همه رسید و بلبشویی درست کرد که بیا و ببین. در مدت فقط سهروز، معترضان جلوی 4-3 تا نهاد مختلف تحصن راه انداختند و حسابی شلوغ کردند.
***
ماجرا از یک خبر خیلی کوچک شروع شد؛ چند تا از انجمنهای دانشجویی دانشکده دخترانه شریعتی، اعلامیههایی به در و دیوار دانشگاه زده بودند در مورد اینکه قرار است بهزودی دانشکدهشان زیر پوشش اداره آموزشوپرورش منطقه 19 قرار بگیرد و آموزشکده بشود و به فارغالتحصیلهای دانشگاه، بهجای مدرک کارشناسی، مدرک معادل و بهجای کاردانی، دیپلم تکمیلی بدهند. بعضی از انجمنهای علمی رشتههای مختلف دانشکده هم با چاپ کردن تعدادی اعلامیه در دانشگاه با شعار عجیب «چمن صندلی ماست»، دانشجوها را به تحصن چند روزه دعوت کردند.
بالاخره روز دوشنبه 16 اردیبهشت، دانشجوها سر کلاسهایشان حاضر نشدند و نسبت به خبرهای منتشر شده اعتراض کردند و خواستار پاسخگویی مسئولان شدند. رئیس دانشگاه هم بلافاصله در جمع معترضها حاضر شد و کل قضیه را تکذیب کرد ولی گویا گوش معترضان به این حرفها بدهکار نبود. قرار متحصنها این شد که فردایش (سهشنبه) بروند روبهروی وزارت علوم تجمع کنند و قضیه را از بیخ حل کنند.
در همین گیرودار، خبر بهتدریج به بقیه مراکز عالی فنیوحرفهای هم میرسد. خبر دهان به دهان میچرخد و اینطور میشود که حدود ساعت 12 روز سهشنبه، دانشجوهایی از دانشکدههای شریعتی، شمسیپور و ولیعصر، روبهروی ساختمان وزارت علوم در شهرک غرب دست به تحصن میزنند. البته بیشتر متحصنان از دو مرکز شمسیپور و شریعتی آمده بودند. نیروی انتظامی هم در محل حاضر بود ولی چون نفس تحصن صنفی بود و نه سیاسی، مشکل خاصی به وجود نیامد. جماعت متحصن شعارهایی مثل «ما دیپلم تکمیلی، نمیخوایم نمیخوایم» دادند و تحصن حدود ساعت 4 بعدازظهر بدون نتیجه خاصی تمام شد.
کجا تحصن کنیم؟
چهارشنبه صبح، دانشجوهای شریعتی با وجود تلاش برخی مسئولان دانشکده برای انصرافشان از این حرکت، از دانشکده به سمت یکی از ساختمانهای سازمان بازرسی کشور در خیابان حافظ به راه افتادند. در آن سوی شهر هم دانشجویان دانشکده(!) شمسیپور قصد حرکت به این سمت را داشتند که با درهای بسته دانشگاه مواجه شدند. مسئولان آموزشکده اعلام کردهاند که دانشجوها باید تکتک از محوطه خارج شوند و نمیشود همه با هم بیرون بروند.
در این میان، نجاتی - رئیس آموزشکده - و حسینی - سرپرست اداره کل مدارس عالی فنیوحرفهای کشور- با حضور در جمع دانشجویان، سعی در آرام کردن دانشجویان معترض داشتند. در عین حال آن دسته از دانشجوهایی که داخل دانشکده نبودند، رفتند و به تجمع چندصد نفره روبهروی سازمان بازرسی پیوستند. معترضان روبهروی سازمان بازرسی، چند نماینده از میان خودشان انتخاب کردند و یک نامه اعتراضی امضا کردند برای رئیس سازمان.
اینطور که یکی از نمایندهها میگوید، مسئولان سازمان بازرسی به دانشجویان اعلام کردهاند که این نامه فقط بهعنوان یک خبر آگاهکننده محسوب میشود و دانشجویان اگر میخواهند از سازمانی (مثلا آموزشوپرورش یا وزارت علوم) شکایت کنند، باید از طریق دادسرا اقدام کنند؛ کاری که به نظر نمیرسید دانشجویان خیلی حوصلهاش را داشته باشند؛بنابراین این تجمع هم تقریبا نیمهکاره ماند. اما این نکتهکه انتخاب محل تجمعها و تحصنها فکر و نظر چه کسی بود و از کجا نشأت میگرفت، خیلی مشخص نیست.
عنوان را عوض نکنید
از یکی دو ماه پیش به این طرف، بخشنامههایی از طرف وزارت آموزشوپرورش برای مرکز شریعتی، با عنوان آموزشکده (و نه دانشکده ) ارسال میشده. گویا دانشجویان یکی دوتا از این بخشنامهها را عینا دیدهاند و دیگر شکشان کاملا به یقین تبدیل شده که مسئله تغییر ساختار جدی است. در همین گیرودار بود که علی احمدی - وزیر آموزشوپرورش- در گفتوگو با ایسنا، مسئله پیشآمده را یک «سوءتفاهم» خواند و آن را ناشی از اشتباه دفتر آموزش عالی ستاد وزارت آموزشوپرورش در زدن عنوان برای بخشنامهها عنوان کرد.
مطابق نظرات آقای وزیر، سوتی دفتر آموزش عالی این بوده که به جای درج عنوان «آموزشکده/ دانشکده» فقط عنوان «آموزشکده» را در نامههایش مینوشته. البته بعضی دانشجویان شریعتی که در تحصن حضور داشتند، این مسئله را اصلا قبول نداشتند و معتقد بودند که امکان ندارد آموزشوپرورش چنین اشتباه بزرگی در ارسال بخشنامهها کرده باشد. به هر حال در نامهای که سیدحمید حسینی - سرپرست اداره کل امور مدارس عالی فنیوحرفهای- برای دانشکدههای فنیوحرفهای فرستاد، دوباره عنوان آموزشکده و دانشکده با هم درج شد و این سوتی تاریخی به همین راحتی مرتفع شد.
اما واقعیت این است که اصلا اینکه تفاوت این دو عنوان چیست و هر کدام به چه مراکزی اطلاق میشود، خیلی روشن نیست و خیلیها اصلا به این تفاوت توجهی نمیکنند. مثلا در مورد مرکز آموزشی شمسیپور، در حالیکه این مرکز با عنوان آموزشکده شناخته و ثبت شده است ولی عنوان وبسایت رسمی آن بعد از این ماجراها، دانشکده شهید شمسیپور است؛ بالاخره همین چیزهای کوچک است که گاهی دردسر ایجاد میکند.
به هر حال مهندس عبدالله نجاتی - رئیس مرکز شهید شمسیپور - هم در مصاحبه با خبرگزاری دانشآموزان ایران، هرگونه تغییر در عنوان مراکز عالی را زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری براساس مصوبات مجلس دانسته و گفته است که به همین راحتی نمیشود عنوان جایی را عوض کرد. دکتر رجبعلی برزویی - مدیرکل دفتر گسترش و برنامهریزی آموزش عالی - هم در گفتوگو با مهر اعلام کرد عنوانی که در دفترچه کنکور داوطلبان آمده بوده، ملاک فارغالتحصیلی آنهاست و اگر در دفترچه نوشته بوده آموزشکده، همان آموزشکده است و الی آخر.
تکذیب است که روانه میشود
به همان نسبتی که شایعات بهسرعت در بین دانشجویان پخش شد و موجبات تحصنهای بعدی را فراهم کرد، مراجع مختلف دانشگاهی هم بهسرعت به تولید حجم عظیمی از تکذیبیهها پرداختند. روز اولی که در دانشکده شریعتی دانشجوها سر کلاس نرفتند، مهندس مرضیهگرد - رئیس دانشکده - در جمع دانشجوها حاضر شد و اعلام کرد که با وزارتخانه تماس گرفته و آنها هدفشان را ارتقای دانشکده عنوان کردهاند.
حسینی - سرپرست اداره کل امور مدارس عالی فنیوحرفهای - هم دو بار برای این دانشکده نامه فرستاد و در هر دو بار این مطالب را تکذیب کرد. از قرار، دانشجویان این تکذیب کردنها را فاقد ضمانت اجرایی دانستند و کار به تحصن روبهروی وزارت علوم کشیده شد. فردای آن روز، خود حسینی در محل آموزشکده شمسیپورحاضر شد و همه مطالب را یکبار دیگر از سیر تا پیاز رد کرد و با نماینده معترضان به گفتوگو نشست.
تمام شد
اینطور که از ظاهر امر بر میآید، دامنه این اعتراضها خوابیده است. قضیه کلا تکذیب شده و دانشجوها سر کلاسهایشان برگشتهاند؛ نه مدرکی به مدرک معادل تبدیل شد و نه دانشگاهی به آموزشکده. همه چیز همانطور است که بود و آنچه از این جریانات ماند 4-3 روز جنگ اعصاب بود برای دانشجوها و مسئولان و تعطیلی چند تا کلاس. بعضیها عقیده داشتند دانشجوها عجولانه تصمیم به تجمع گرفتند و خیلیهایشان اصلا از ماجرا خبر نداشتند. این مطلب تا حدی درست است. وقتی از بعضی متحصنهای روبهروی سازمان بازرسی پرسیدیم ماجرای مدرک معادل را از کجا شنیدهاند، گفتند که فقط «شنیده» بودهاند.
در مقابل، خود دانشجوها عقیده داشتند که اقدامشان به موقع بوده است و اگر میخواستند صبر کنند تا ته و توی قضیه دربیاید، دیگر کار از کار گذشته بود. این دلیل هم به هر حال برای خودش معقول است. به هر حال در وضعیت موجود که شایعهها با قاطعیت تمام تکذیب میشوند و چند روز بعد درست از آب در میآیند، شامه آدمها نسبت به هر شایعهای تیزتر میشود. چارهای هم هست؟