و روی همان صندلی همیشگی در مقابل دیمیتری مدودف رئیسجمهور جدید روسیه نشست. این نخستین دیدار آنها پس از اعطای سمت نخستوزیری به پوتین بود. اگرچه او در مقامی پایینتر از قبل نشسته بود ولیکن آهنگ کلام و حرکاتش هیچ فرقی با پیش نداشت. او به راحتی در همان صندلی خودش تکیه داد و با مدودف که به شکرانه او به ریاست روسیه رسیده بود سخن گفت.
بهطوری که نمیتوان لحظهای به این قضیه پی برد که روسیه رئیسجمهور جدیدی اختیار کرده است. نخستین نشانههای ضعف مدودف زمانی آشکار شد که او صرفا در تعیین اهداف و برنامههای آینده کشور تابعی از پوتین بود و دقیقا همان مسائلی را بازگو کرد که پوتین بارها در خلال صحبتهایش به او یادآور شده بود.
پوتین هنگامی که در پارلمان روسیه از نیاز به کنار گذاشتن خط قرمزها، کاهش مالیات و لزوم مدرنیزه کردن اقتصاد کشور سخن میگفت کمتر به مسایل دولتی توجه داشت، همانگونه که تعویق در این زمینه را هم به خوبی به مدودف یاد داده است. پوتین همچنین در فاصله کوتاه یک هفته گذشته انتصابهای بسیاری داشت.
بسیاری از دوستان سابق او به شکرانه نخستوزیر جدید دوباره به مقام دیگری نایل شدند و عدهای دیگر رحل عزیمت از کاخ کرملین بستند. ایگور سچین کاردینال کاخ کرملین به شکرانه خدمات بسیارش به ریاست رزنفت بزرگترین شرکت نفتی روسیه، معاونت نخست وزیری و مدیریت شرکت کشتیسازی روسیه که در سالهای اخیر جزو بزرگترینهای جهان بوده است نایل شد.
پوتین همچنین بسیاری از اشخاص گروه اقتصادی لیبرال خودش را مانند الکسی کوردین به مقاماتی بالا نشاند. معاون اول او ایگور شوالف یکی از همین اعضای گروه اقتصادی او در زمان ریاستش است.
اما در این میان عده بسیاری هم اقبال خود را در نظر پوتین از دست دادند. خاندان سیلوویکی از مهمترین خانوادههایی بودند که طی سالهای اخیر مسئولیت تامین امنیت و هماهنگی قدرت نظامی روسیه را در دست داشتند. آنها به راحتی از مقام بالای خود در کا.گ.ب کنار گذاشته شدند.
نیوکولای پاتروشف رئیس سازمان امنیت فدرال روسیه و همچنین ویکتور چرکسوف که زمانی همه مردان کا.گ.ب را به اتحاد فرا خوانده بود از اشخاصی بودند که با نخستوزیری پوتین یکباره کنار گذاشته شدند. شاید دلیل این پاکسازی مردان امنیتی روسیه از سوی پوتین این باشد که آنها بهخصوص خانواده سیلوویکی در ردهای همتای پوتین جای گرفته بودند و این برای تزار جوان بسیار نگرانکننده بود.
مدودف در انتصابهای مربوط به خود دارای اختیارات اندکی بود. بسیاری از نیروهای ریاستجمهوری نیز حتی از سوی پوتین تعیین شدند. انتصاب سرگئی نارشکین معاون نخستوزیر پیشین با دامنه ارتباط گسترده با کا.گ.ب به عنوان رئیس دفتر کاخ ریاستجمهوری از مواردی است که تسلط پوتین به اوضاع کرملین را نشان میدهد. مدودف فقط وزیر دادگستری و مسئول کنترل کاخ کرملین را خودش انتخاب کرد.
با این حال هیچیک از این انتصابات حتی خلع ید خاندان سیلویکی نمیتواند به منزله تغییری اساسی در پیکره سیاسی روسیه باشد، نظامی که طی 8 سال ریاست پوتین به استحکامی قوی شکل گرفته است.
او به خوبی با فساد مالی، بیقانونی و بیکفایتی دستگاه حاکم آشناست. سخنرانی اخیر پوتین بیشتر به سخنان رهبری در جناح مخالف دولت شباهت داشت. اما آنچه پوتین به آن اعتقاد دارد رویکرد اصلاحات در کشور است نه جایگزینی.به عقیده بسیاری از ناظران سیاسی مدودف به هیچ طریق قصد ندارد حتی با این انتخابات جعلی خودش را در جایگاه تابعی از پوتین جای دهد.
نقش او بهعنوان یک جانشین در کاخ کرملین ربودن قدرت از پوتین نبود بلکه به این ترتیب آنها قصد داشتند این مقام را برای پوتین حفظ کنند و چه کسی بهتر از مدودف که میتوانست در غیاب پوتین طی سفرهای طولانی کرسی خالی کرملین را به خوبی برای او حفظ کند.
هرگاه که پوتین تصمیم به بازگشت بگیرد مدودف کلیدهای کاخ کرملین را دو دستی به او تقدیم و برای این خوش خدمتی پاداشی کلان دریافت میکند. غافل از اینکه این ارزش نفت و گاز است که ارزش و احترام آن دو را تعریف میکند، قدرتی بالاتر از همه زیرکی پوتین!