مرد جوان هنگامی که در مقابل کارآگاهان اداره ۱۰ آگاهی تهران– ویژه قتل – قرار گرفت، ادعا کرد که او همان جوان اسیدپاشی است که باعث مرگ زن جوان در خیابان نواب شده است و حالا تصمیم دارد خود را تسلیم کند.
انتقامجویی اسیدی
ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه یازدهم اردیبهشت، ساکنان یک برج مسکونی در خیابان سینا شاهد ضجههای زنی جوان بودند که فریاد میزد سوختم. آنها به سرعت به یاری دختر جوان شتافتند اما زن جوان لحظاتی بعد از هوش رفت و قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
در حالی که پزشکان علت مرگ وی را اسیدپاشی و ورود بخارکشنده اسید به ریهاش اعلام کرده بودند تحقیقات گسترده پلیسی برای یافتن عاملان قتل زن بیگناه آغاز شد و در این مرحله ماموران به بازجویی از شاهدان پرداختند.
« آنها ۲ مرد موتورسوار بودند، از پشت سر به زن جوان نزدیک شدند و بعد ازپاشیدن اسید با سرعت سرسام آوری متواری شدند.»
این نخستین سرنخی بود که شاهدان در اختیار پلیس قرار دادند. با این اطلاعات تحقیقات پلیسی تحت نظر محمد حسین شاملو- بازپرس شعبه یکم دادسرای جنایی- برای شناسایی هویت مرد اسید پاش آغاز شد و سرانجام با گذشت چند روز، پلیس موفق شد مرد موتورسواری را که متهم اصلی را به محل اسید پاشی رسانده بود بازداشت کند.
« نمیدانستم چه نقشهای درسردارد. دوستم بود، وقتی ازمن خواست با موتورسیکلتم او را تا محل حادثه برسانم، قبول کردم، اما وقتی به نزدیکی زن جوان رسیدیم او به طرفش اسید پاشید، بهت زده شده بودم ولی چارهای جز فرار نداشتم، شاهدان او را ترک موتور من دیده بودند و پای من هم گیربود به این خاطر فرار کردم.»
این ادعایی بود که همدست اسیدپاش مطرح میکرد.
این مرد مدعی بود بعد از این ماجرا به همراه متهم اصلی به همدان رفتند اما در آنجا وقتی فهمیدند زن جوان جان باخته، بار دیگر به تهران بازگشتند و او از آن زمان خبری از وی ندارد.
با شناسایی متهم، عکس وی با دستور بازپرس شاملو در اختیار تمام یگانهای پلیس کشورقرار گرفت تا درصورت مشاهده وی را دستگیر کنند.
درحالی که تحقیقات برای دستگیری جوان فراری ادامه داشت، ماموران با ردیابی تماسهای وی دریافتند که او به مرزهای شمال غرب کشور و احتمالا کشور ارمنستان گریخته است و به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله جدیدی شد و ماموران اینترپل(پلیس بینالملل) وارد ماجرا شدند.
بازگشت از کناره ارس
در حالی که ماموران قصد انجام عملیات ردگیری متهم درخارج از کشور را داشتند، جوان اسیدپاش بعد از ۲۰ روز زندگی پنهانی در یکی از روستاهای حاشیه ارس به پایتخت بازگشت و روز شنبه خود را تسلیم کرد.
مرد جوان صبح شنبه هنگامی که در مقابل قاضی فخرالدین جعفرزاده – سرپرست دادسرای جنایی– قرار گرفت، در توضیح انگیزه خود از اسیدپاشی سیاه گفت: زن جوان همسایه ما بود، بعد از جدایی وی از همسرش، قصد داشتم با او ازدواج کنم اما این اواخر احساس میکردم که او علاقهای به من ندارد و من برای انتقامجویی به او اسیدپاشی کردم.
میخواستم از او زهرچشم بگیرم، بنابراین اسید را روی پاهایش ریختم، اما نمیدانستم گاز اسید باعث مرگش خواهد شد، پشیمانم و یک لحظه عذاب وجدان رهایم نمیکند، اشتباه جبران ناپذیری کردم.
با این اعترافات، مرد جوان راهی زندان شد تا تحقیقات بیشتری درباره وی صورت گیرد.